زیست بوم/شیروان یاری: تالاب “زرێبار” که به نگین زیبای غرب کشور و چشمههای شیرین جهان مشهور است، این روزها زیر شلاق نامهربانی مخربان محیطزیست، سیمای نیلگونش، خاکستری مینمایاند. این پهنه آبی بیکران که تاباننده نور خورشید و موجهای مواجش رقصاننده، رقص نیلوفرهای سبزرنگ است، ناله نفیرش در نی تهی، نیستان پوشیده بر کرانهاش پژواک میشود.
پرندگان مهاجر سیبری و قفقاز به مثابه سالیان دور و دراز بر این پهنه آب طبیعی نمیآرامند و نمیخرامند. شش ماهیان بومی سیاه خالدار و مار ماهی “زرێبار” از رسوب و لجن گرفته شده است. لکلکهای سفید بر کرانههای این دریاچه رو به موت، آشیان نمیگزینند و آوای بهار را با گردنهای دراز و منقارهای بلند نمیسرایند. تالاب “زرێبار” این روزها با حقیقت دردآلود درونش میسوزد و میسازد و در جدال با مرگ روزگار میگذراند. در حاشیه “زرێبار” ۱۱ روستا و شهر تاریخی مریوان پهلو گرفتهاند و هنوز فضولات حیوانی و انسانی شماری از این روستاها و منطقه سردوشی مریوان در “زرێبار” میریزد و رنگ آبی زلال متبوعش را نامطبوع و مکدر میکنند.
“زرێبار” ۴۰سال آینده میمیرد
مستندساز کردستانی معتقد است شبح مرگ بر سیمای نیلگون تالاب “زرێبار”، بزرگترین قطب گردشگری غرب کشور و نگین آبی کردستان چنگ انداخته و ناخ گلوی “زرێبار” را سالهاست فشار میدهد.
«محمدرضا باغبانی» به «شهروند» گفت: تالاب “زرێبار” این سفره گستره سخاوتمند درصورت استمرار روند تخریب، تا ۴۰سال آینده جان میسپارد و این جاذبه طبیعی گردشگری در قاب تاریخ یخ میبندد.
به گفته او “زرێبار” که تنها پهنه آب طبیعی و مهمترین چشمههای آب شیرین جهان است به دست نامهربان انسان رنگ آبی نیلی آن خاکستری شده است.
این مستندساز، ادعای اکوسیستم پویا و زنده کارشناسان محیطزیست را تأیید نمیکند و میگوید: “زرێبار” سالهاست که به بیماری مهلک سرطان رسوبگذاری و آلایندگیهای زیستمحیطی فاضلاب انسانی و حیوانی مبتلاست که تکاپوی شیمیدرمانی مسئولان دستگاههای ذیربط تنها زمان مرگ این تالاب را به عقب میاندازد. باغبانی با اشاره به وضع اسفناک اکوسیستم بستر نیمه جان “زرێبار” میگوید: احداث دایک خاکی که بدون مطالعات زیستمحیطی در سال ۷۶ به بهرهبرداری رسید، طناب دار گردن آبی “زرێبار” شد و هر روز گرههای این طناب مرگ، در گردن آبی “زرێبار” محکمتر میشود. او افزود: مسئولان وزارت نیرو با هدف تأمین و پمپاژ آب به کشتزارها و زمینهای زراعی در ضلع جنوبی دریاچه، سد خاکی را احداث کردند که هم آب به کشاورزان بفروشند و هم حجم ذخیرهسازی دریاچه “زرێبار” را از ۲۵میلیون مترمکعب به ۴۵میلیون مترمکعب افزایش دهند.
به گفته او وعده مسئولان در مورد اهداف این سد تنها چند سال به واقعیت پیوست و هماکنون مخزن این سد خشک و محل اتراق گوسفندهای روستاییان است. باغبانی میگوید: سرعت رسوبگذاری در پشت دیواره این سد روند نابودی “زرێبار” را تسریع بخشید و حیات اکوسیستم این تالاب شیرین جهان را به خطر انداخت.
او خواستار بازنگری و مطالعه مجدد طرح احداث دایک خاکی و بند انحرافی قزلچه سو برای نجات “زرێبار” شد و گفت: کارشناسان محیطزیست مجوز بلامانعی احداث این سدخاکی را مبنی بر خروج سالیانه دبی آب از دایک امضا کردند؛ اما حدود ۱۰سال است که قطرهای آب از این سد خروج و سرریز نکرده است. او ورود فاضلاب و پساب انسانی و حیوانی روستاهای اقماری، خانهباغها، هتلها، مهمانسراهای دستگاههای دولتی و ساکنان محله سردوشی مریوان به درون تالاب را از دیگر مولفههای نابودی “زرێبار” برشمرد و گفت: تسطیح اراضی و پر کردن کرانههای کمعمق”زرێبار” برای کشت محصولات کشاورزی، روند نابودی این ثروت ملی را تسریع بخشیده است.
باغبانی، رهاسازی غیرکارشناسی بچه ماهی در بستر “زرێبار” و انقراض گونههای نادر ماهیان بومی را از دیگر عوامل تهدیدکننده “زرێبار” عنوان کرد و افزود: شمار رهاسازی بچه ماهی از یکمیلیون و ۲۰۰هزار قطعه به ۳۰۰هزار در سال کاهش یافته است که این میزان کاهش ماهیان در تالاب “زرێبار” نماد حجم رسوبگذاری، کاهش عمق و حجم ذخیرهسازی و کیفیت آب است.
او رشد نیزارها و نیلوفرها را نشان از آلودگی بستر “زرێبار” دانست و گفت: در اثر رسوبگذاری عظیم و عدم پالایش طبیعی، چشمههای جوشان “زرێبار” مسدود شدهاند و ورود پساب و فاضلاب نیز رنگ آبی زلال و گوارای این پهنه بیکران چشمنواز را خاکستری و مکدر کرده است. باغبانی از لایهروبی بستر تالاب “زرێبار” دفاع میکند و معتقد است که مخالفت شماری از کارشناسان محیطزیست با فرآیند لایهروبی استدلال منطقی ندارد. او از خرید دستگاه سنجش آلودگی و لایهروبی دریاچه “زرێبار” که در دولت گذشته به بهانه احیای اکوسیستم این تالاب از کشور سوییس خریداری شد انتقاد کرد و گفت: متاسفانه در سال ۸۵ میلیونها تومان ارز برای خرید این دستگاه از کشور خارج شد اما؛ هماکنون این دستگاه بدون هیچگونه کارکردی در آشیان محیطزیست، زیر برف و باران زنگ زده است.
او از سکوت مسئولان درخصوص عمق واقعی “زرێبار” انتقاد کرد و گفت: در ۴۰سال گذشته عمق “زرێبار” از ۸ تا ۱۱ متر در نقاط کمعمق و عمیق متغیر بوده است؛ اما امروزه عمق آن از ۳ تا ۵ متر تجاوز نمیکند که این مایه شرمساری ما انسانها در روند نابودی “زرێبار” است.
به گفته این مستندساز، سرنوشت تالاب “زرێبار” به مثابه زایندهرود اصفهان، دریاچه ارومیه و بسیاری از تالابها و منابع آبی – گردشگری کشور رو به وخامت و نابودی است و متاسفانه این قصه تلخ/ تراژدی، تازمانی که تبدیل به فاجعه واقعی نشود؛ مسئولان را تکان نمیدهد.
رضا باغبانی در سال ۸۵ با فیلمبرداری از اکوسیستم زیر آب دریاچه “زرێبار” مستند «”زرێبار” زیر آوار» را ساخت و در درونمایه این مستند با به تصویر کشیدن عوامل تخریب انسانی از مسئولان خواست ترمز این سایه مرگ را در تالاب “زرێبار” بکشند.
او در دو دهه گذشته در گفتوگو با رسانههای جمعی آژیر قرمز حیات “زرێبار” را فریاد زد؛ اما هیچ مسئولی به فغان این مستندساز که زندگیاش با حیات دریاچه در هم آمیخته است گوش نداد و روند نابودی دریاچه را به نظاره نشستند. باغبانی معتقد است که اگر مسئولان در آن زمان با تحلیل کارشناسی، فرآیند استمرار تخریب را روی پهنه آبی دریاچه “زرێبار” سد میکردند امروزه نام دریاچه “زرێبار” به تالاب تنزل نمییافت. «عبور از خط زرد»، “زرێبار” و «آوای لکلکها» از دیگر آثار مستند رضا باغبانی فیلمساز و عکاس کردستانیزاده مریوان است که در همه مستندهای مذکور به زندگی دریاچه “زرێبار” پرداخته است.
رسوبات بلای جان “زرێبار”
به گفته عضو انجمن زیستمحیطی سبز چیا مریوان، رسوبات بلای جان “زرێبار” شده و هماکنون به دلیل حجم بالای ورود رسوبات و مواد آلاینده حیات و اکوسیستم این منبع مهم آبی به خطر افتاده است. «آرمان غفوری» با اشاره به ویژگیهای این تالاب میگوید: بررسیها نشان میدهد که هیچ رودخانهای وارد “زرێبار” نمیشود و آب آن از مجموعه چشمههای موجود در کف آن تأمین میشود که بر اثر شکست لایههای زمین ایجاد شده است. او با اعلام اینکه خود تالاب نیز در اثر فرو افتادگی زمین و فرورفتگی لایههای زمینشناسی تشکیل شده است افزود: بررسی رفتار مقایسه ویژگیهای آب، آلودگی و رسوبات برای تالاب “زرێبار” بسیار محدود و کم است و نیاز به مطالعات و تحقیقات میدانی کارشناسی و علمی دارد. به گفته این کارشناس جغرافیا، تالاب “زرێبار” ﺍﺯ ﻟﺤﺎﻅ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﺗﻌﺪﺍﺩ ﭼﺸﻤﻪﻫﺎﯼ ﺧﻮﺩﺟﻮﺵ و تأمینکننده آب دریاچه ﺩﺭ ﺭﺗﺒﻪ ﺍﻭﻝ ﺟﻬﺎﻥ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺭﺩ، ﺍﯾﻦ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺭﺳﻮﺏ ﻭ ﮔﻞﻭﻻﯼ ﺍﻧﺒﺎﺷﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺩﺭ ﺯﯾﺮ ﺩﺭﯾﺎﭼﻪ ﻭ ﮔﻞﻭﻻﯾﯽ ﮐﻪ از نشست نیزارها و پوشش گیاهی ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺑﺎ سیلابها ﺍﺯ ﮐﻮﻩﻫﺎﯼ ﺍﻃﺮﺍﻑ ﺑﻪ ﺩﺭﯾﺎﭼﻪ ﺳﺮﺍﺯﯾﺮ ﺷﺪﻩﺍﻧﺪ و همچنین احداث دایک خاکی که از تخلیه عادی ممانعت میکند، ﺭﺍﻩ ﺧﺮﻭﺝ ﺍﮐﺜﺮ ﺍﯾﻦ ﭼﺸﻤﻪﻫﺎ ﻣﺴﺪﻭﺩ شده ﻭ مابقی چشمههای جوشان کف تالاب نیز در معرض خطر قرار دارند.
او به «شهروند» میگوید: براساس مطالعات تفضیلی – اجرایی آبخیز دریاچه “زرێبار” در سال ۸۶، به دلیل عدم وجود ایستگاه هیدرومتری در ورودی دریاچهها با استفاده از روشهای تجربی (MPSIAC) میزان کل رسوب تولیدی توسط واحدهای این حوزه آبخیز در حدود ۴۳هزار و ۵۱۶ مترمکعب در سال معادل حدود ۵ تن در هکتار برآورد شده است که بدون شک این عدد رو به افزایش است. به اعتقاد غفوری، ﻭﺭﻭﺩ ﻓﺎﺿﻼﺏ و سیلاب ﻣﺤﻼﺕ ﺍﺳﺘﺎﺩﯾﻮﻡ، ﺑﯿﺴﺎﺭﺍﻧﯽ ﻭ ﺳﺮﺩﻭﺷﯽﻫﺎ ﻭ شماری از ﺭﻭﺳﺘﺎﻫﺎﯼ ﺍﻃﺮﺍﻑ به تالاب همراه با رسوبات و تهنشین شدنشان در تالاب بهعنوان یکی از مخازن نهایی طبیعی، میتواند فلزات سنگین را در محیط دریاچه تخلیه کنند و باعث ﺍﯾﺠﺎﺩ ﺁﻟﻮﺩﮔﯽ و پر غذایی ﺷوند. به گفته او، ﺍیجاد ﺭﻭﺩﺧﺎﻧﻪ ﺍﻧﺤﺮﺍﻓﯽ «ﻗﺰلچهﺳﻮ» ﻭ ﺍﻧﺘﻘﺎﻝ ﺁﺏ آن ﺑﻪ ﺩاﺧﻞ ﺩﺭﯾﺎﭼﻪ و همچنین رودخانههای فصلی که بر اثر فرسایش خاک و کاهش پوشش گیاهی در همجواری روستای «ده ره تفی» به وجود آمده است؛ باعث ورود حجم بالای ﺭﺳﻮﺑﺎﺕ، ﻓﻀﻮﻻﺕ، ﭘﺴﻤﺎﻧﺪﻫﺎ و سموم ﮐﺸﺎﻭﺭﺯﯼ میشود.
این کارشناس میگوید: ﺍﮔﺮ ﻭﺿﻌﯿﺖ ﺭﺳﻮﺏ ﺍﻧﺒﺎﺷﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺩﺭ ﺩﺍﺧﻞ ﺩﺭﯾﺎﭼﻪ ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﺻﻮﺭﺕ ﺑﻤﺎﻧﺪ و ادامه پیدا کند، ﺑﻪ ﭼﺸﻤﻪﻫﺎﯼ ﺩﺍﺧﻞﮐﻒ ﺩﺭﯾﺎﭼﻪ “زرێبار” ﻓﺸﺎﺭ ﻫﯿﺪﺭﻭﺍﺳﺘﺎﺗﯿﮑﯽ ﻭﺍﺭﺩ ﻣﯽﺷﻮﺩ ﻭ ﺑﺎﻋﺚ ﮐﻢ ﺷﺪﻥ ﺁﺏ ﯾﺎ بهطورکلی ﻗﻄﻊ ﺷﺪﻥ ﺁﺏ ﺁﻧﻬﺎ ﻣﯽﺷﻮﺩ و این تهدید بزرگی برای منابع آبی است که با توجه به افزایش برداشت بیرویه آب هم کاهش منابع آبی یک خطر جدی برای بقای حیات “زرێبار” است.
تالاب “زرێبار”؛ بهشت پرندگان کردستان
یک کارشناس ارشد پرندهشناسی نیز، تالاب “زرێبار” را بهشت پرندگان کردستان میداند و میگوید: نام تالاب “زرێبار” در لیست مناطق مهم پرندگان کشور ایران در عرصه بینالمللی خودنمایی میکند. اما مورد کم لطفی قرار گرفته و کمتر کسی از تالاب “زرێبار” بهعنوان منطقه مهم پرندگان یاد میکند.
«جعفر غلامی» معتقد است: این منبع آب شیرین ارزشمند در غرب کشور ایران؛ مأمن مناسبی برای زندگی پرندگان بومی، مهاجر زادآور و مهاجر زمستانه است و از دیرباز “زرێبار” خوان نعمت خود را برای این شاهکارهای خلقت گشوده است. او با اعلام اینکه حیات شماری از پرندگان برای استراحت، تغذیه، پناه گرفتن و تجدید نسل به اکوسیستم “زرێبار” گره خورده است؛ افزود: پرنده کمیاب «اردک بلوطی» که نام آن در لیست سرخ اتحادیه جهانی حفاظت، دیده میشود هر ساله در فصل زادآوری به تالاب “زرێبار” پناه میآورد و براساس اسناد موجود بیشترین زادآوری این گونه نادر در کشور ایران، متعلق به تالاب “زرێبار” است.
این کارشناس پرندهشناسی با اعتقاد براینکه جایگاه “زرێبار” در پایش و مطالعات پرندهشناسی مورد غفلت مسئولان کشوری و استانی قرار گرفته است، افزود: در پروسه پایش پاییز سال گذشته «عروس غاز» از گونههای کمیاب دنیا در تالاب “زرێبار” شناسایی و ثبت شد. به گفته او در طرح پایش شش ماهه نخست امسال نیز ۶۵ گونه زادآور در تالاب “زرێبار” شناسایی شدند که امیدواریم با ادامه طرح مطالعه و استمرار پایش، فهرست پرندگان تالاب “زرێبار” تکمیل شود. زیرا پرندگان نقش اساسی در ثبت این تالاب در فهرست تالابهای بینالمللی ایفا میکنند و تکمیل اطلاعات در این زمینه واجب و در اولویت قرار دارد.
نیزارها عامل زیبایی “زرێبار”
شماری از مدافعان محیطزیست، رشد و گسترش نیزارها که نماد و نشانه وجود میکروب درون تالاب “زرێبار” است را شبحی شوم برای نابودی دریاچه قلمداد میکنند؛ اما رئیس اداره محیط طبیعی حفاظت محیطزیست کردستان معتقد است که وجود نیزارها به جلوههای زیباییشناسی این تالاب میافزاید. علیاکبر عامریفر میگوید: بررسی مقایسهای تصاویر ماهوارهای از این دریاچه بیانگر این است که “زرێبار” در ۵۰سال گذشته، از قسمت داخلی به لحاظ افزایش سطح نیزار تغییر معناداری نداشته است تنها قطعاتی از نیزارهای شناور بر اثر وزش بادهای منطقهای از یک سمت دریاچه به سمت دیگر رانده شده است. به اعتقاد او بعد از بسته شدن سد خاکی «دایک» در جنوب دریاچه، عقبنشینی آب دریاچه به سمت کنارهها و مرطوب شدن هرچه بیشتر اراضی حاشیه دریاچه سبب رشد بیشتر نیزار به سمت خارج از محدوده “زرێبار” شده است.
از منظر این مقام محیطزیست کردستان، ورود فاضلاب، فضولات دامی، باقیمانده کود و سم اراضی کشاورزی در پیرامون دریاچه نیز بر روند رشد هرچه سریعتر نیزار افزوده است و بررسیها نشان میدهد که رشد بیرویه نیزار خود علت نبوده بلکه معلول عوامل دیگر ازجمله دخالت مستقیم انسان در اکوسیستم “زرێبار” است. به گفته او از منظر علم اکولوژی وابستگی نیزار به دریاچه و دیگر موجودات آن اجتنابناپذیر است و در چنین اکوسیستمهای طبیعی، نیزار بخش مهم چرخه زیستی به شمار میرود.
عامریفر میگوید: «بدون نیزار تالاب “زرێبار”، دریاچهای مصنوعی از نوع سدهای انسان ساخت متصور میشود و زیبایی “زرێبار” به همین نیزارهاست؛ چون اگر نیزار نبود، اکنون دریاچه مردابی متعفن با آبی تیره بیش نبود. این را آزمایش فاکتورهای فیزیکی، شیمیایی آب قبل و بعد عبور از صافی نیزار به ما میگوید.»
او با تأکید بر اینکه نیزارها مانع رسوبگذاری بیشتر روی چشمههای خودجوش کف دریاچه میشود؛ افزود: نیزار همچون سپری حفاظتی برای بخش مرکزی دریاچه عمل میکند. این کارشناس، وابستگی شدید زیستمندان دریاچه، ایجاد محل امن برای استراحت و تولید مثل ماهیان و پستانداران، تغذیه و زادآوری، آشیانهسازی پرندگان، شکوفایی پلانکتونها و فیتو پلانکتونها را از دیگر مزایای مثبت نیزارها در “زرێبار” عنوان کردبه عقیده او درحال حاضر حذف نیزار، اولویت دریاچه نیست. ابتدا باید عوامل رشد بیش از ظرفیت نیزار حذف شود و بعد از فرآیند مطالعه علمی، نیزارهای پوسیده را با مکانیسمی خاص از سیمای “زرێبار” برچید.
سدخاکی (دایک) تالاب”زرێبار” باید تخریب شود
اکثر کارشناسان محیطزیست، پژوهشگران و چهرههای دانشگاهی احداث سد خاکی (دایک) که در ضلع جنوبی تالاب “زرێبار” در سال ۷۶ توسط شرکت آب منطقهای کردستان زده شده است را عامل نابودی و تسریع در رسوبگذاری “زرێبار” میدانند. بررسیها نشان میدهد که این سد خاکی که به طناب دار”زرێبار” معروف و مشهور است در سالهای ۷۴ تا ۷۶ با مجوز رسمی حفاظت محیطزیست کردستان با هدف افزایش حجم آب “زرێبار” و تحت پوشش قرار دادن زمینهای زراعی کرانههای این دریاچه احداث شده است اما امروز بعد از گذشت سالها مدیرکل حفاظت محیطزیست کردستان به صراحت میگوید: این سد خاکی بدون مجوز حفاظت محیطزیست احداث شده و باید تخریب شود. «عبدالوحید ریاضیفر» معتقد است که این سد خاکی اثرات منفی بر گونههای بومی و تجمع آلودگیها در تالاب داشته است و هیچ راهی برای جبران این نقیصه بجز تخریب دایک وجود ندارد. او تنها راه نجات تالاب “زرێبار” را اجرای سند مدیریت یکپارچه زیستبومی این تالاب میداند و میگوید: هماکنون تهیه و تدوین اجرای این سند در مراحل پایانی است.
او با اشاره به اجرای نقشههای زونبندی تالاب “زرێبار” گفت: برای انتقال فاضلاب شهری و روستایی و پر کردن چاههای غیرمجاز حاشیه تالاب اقداماتی انجام شده اما کافی نیست. ریاضیفر با تأکید بر اینکه ورود آلایندهها، اثرات بسیار مخربی بر تالاب داشته و مرگ آن را به مراتب جلو خواهد انداخت،افزود: تعیین اینکه تالاب”زرێبار” در چه مرحلهای از توالی قرار دارد. نیاز به بررسیهای دقیق علمی و کارشناسی دارد. او درخصوص ثبت تالاب “زرێبار” در کنوانسیون، رامسر را نیز یادآور شد و افزود: مراحل ثبت این تالاب در کنوانسیون رامسر انجام شده و ما منتظر بررسی و اقدام نهایی کارشناسان این کنوانسیون هستیم. به گفته این مقام محیطزیستی، درحال حاضر تالاب”زرێبار” بهعنوان پناهگاه حیات وحش محسوب میشود و قوانین پناهگاه حیات وحش بر آن حاکم است. ریاضیفر موافق فرآیند لایروبی بستر”زرێبار” نیست و معتقد است که برای لایروبی بستر این دریاچه باید مطالعه علمی و کارشناسی انجام شود.
مدیرکل حفاظت محیطزیست، نظر مستندساز کردستانی درخصوص حیات رو به موت دریاچه “زرێبار” را رد کرد و گفت: اظهارنظر یک مستندساز در مورد مرگ دریاچه “زرێبار” در ۴۰سال آینده فاقد مبنای علمی و کارشناسی است. براساس مطالعات ارزیابی زیستمحیطی، لیمنولوژیکی و حفظ تعادل اکولوژیک، تالاب “زرێبار” مریوان بهعنوان بزرگترین قطب گردشگری غرب کشور با طول تقریبی ۵ کیلومتر و عرض ۲ کیلومتر با مساحت حدود ۱۰ کلیومترمربع و عمق متوسط سه تا پنج در ۲ کیلومتری غرب شهرستان مریوان و ۱۲۵ کیلومتری شمالغربی سنندج واقع است. حجم ذخیره آب این تالاب که بیشتر آن از چشمههای جوشان بستر دریاچه تأمین میشود از ۲۳میلیون تا ۴۸میلیون مترمکعب در طول سال متغیر است. به استناد دستاوردهای این مطالعه علمی – پژوهشی تاکنون در تالاب “زرێبار” ۸گونه ماهی، ۲گونه پستاندار، ۳گونه خزنده، ۳گونه دوزیست، ۲۱جنس زئوپلانکتون، ۹جنس ماکروبنتوز، ۱۵گونه گیاه آبزی و ۵۴ گونه فیتوپلانکتون شناسایی و ثبت شده است.
منبع: روزنامه شهروند،زیست بوم








دەس خۆشیتان ئاراستە ئەکەم بە تیبینوو بە دوادا چوونی ئیوە بوو رزگاری زرێبار بە بەروای مەن ئەشی تەواویی رۆشنفکران مەریوان بە ئەرکی سەر شانی خۆیان بزانن بۆ بەرو پیش بردنی زانستوو ئاگایی خەڵک لە بۆاری فرەنگی کومەڵایەتی بۆ ئەوە باشتر ئەرکی تاکە کەسی خویان زور باشتر بەن بە ریوو