ارزیابی زیست محیطی مثبت احداث سدهای زاگرس و نتایج منفی
تناقض در مطالعه و نتایج چرا ؟
به رغم تبلیغات گسترده ای که در مورد مزایای سدها انجام میشود، پی آمدهای مختلف احداث پروژه های عمرانی ، بروضعیت معیشت اهالی، اکو سیستم و هویت تاریخی منطقه و روستاهای اطراف آن موضوعی است که از بدو امر موردغفلت قرار می گیرد و در بسیاری از سدهای ساخته شده نظیر کارون 3 تاکنون نیزبدان پرداخته نشده است. نوع تعامل سازندگان این پروژها با اهالی محدوده آن نیز نارضایتی های فراوانی را ایجاد کرده است و پس از گذشت چندین سال از احداث آنها، روز به روز ابعاد تازه تری از اثرات زیانبار این پروژهای ملی آشکار می شود. زیرا از بنیان اثرات زیست محیطی و فرهنگی و اجتماعی این طرحها یا انجام نشده است و یا به دلایل متعدد از جمله فشار کارفرما به مشاور ارزیابی زیست محیطی سدها با نتایج مثبت شده است.
مردم شهرهای اطراف سدها که از اجرای چنین طرحی در نزدیکی محل سکونتشان برخود میبالیدندد، امروز با آشکار شدن تدریجی مضرات آن نا خرسندی خود را ابرازمی کنند
اثرات زیانبار
الف: فرهنگ ـ فعالین و دوستداران میراث فرهنگی و تاریخ اولین معترضان احداث سدهای نظیر کارون 3 ، بودند که در مورد به زیر آب رفتن آثار ومحوطه های تاریخی حاشیه رودخانه کارون هشدارهای جدی داد . در اجرای این سدها اندک اشیاع تاریخی . کشف شده نیز سرنوشت نامشخصی داشته اند.، نه تنها هیچ گزارشی به علاقه مندان ارایه نشده است، بلکه از محل نگهداری این اشیا نیز اطلاع موثقی در دست نیست. آتشگاه لردگان با ابشارهای متعدد پتانیسل بالای جذب گردشگر را دارایم باشده که می تواند نقش مهمی دررونق کسب و کا رو اشتغال پایدار در منطقه داشته باشد که با احداث سد خرسان عملا نابود می شود .
ب : مردم آموزش ـ درمان
با آبگیری سد ها آبادی ها و قطعه زمین کشاورزی و مسکونی به زیر آب می رود تعداد روستاهای غرق شده در دریاچه سد خرسان در تنها در استان کهکیلویه و بویر احمد 15 روستا می باشد. اما اهالی روستای دیگر حاشیه این«سد» نیز اگرچه منازل مسکونیشان به زیر آب نیم رود ، اما با به زیر آب رفتن زمینهای کشاورزی، قدرت تولید ومشاغل خود را از دست خواهد دادند وبه مردمانی بدون زمین تبدیل خواهندشده ، که چاره ای جز مهاجرت را در آینده خود نخواهند دید.
جابه جایی اجباری جمعیتی اولین نتیجه احداث و ابگیری سدها است براساس آمار آبگیری «سد »کارون3 به از دست رفتن شغل 10000 تن از کشاورزان منطقه منجر شد است. اما این آمارها هم همه ابعاد وضعیت جدید را مد نظر نداشته و فقط تعداد کسانی را لحاظ کرده که در 35 روستای به زیر آب رفته محل تشکیل دریاچه «سد» ساکن بوده اند وجمعیت عشایری که به صورت فصلی از مراتع سرسبز محدوده یاد شده بهره مند می شدند وهمچنین جمعیت روستاهای متاثر از احداث سد ، که زمینهای کشاورزی و یا جاده های دسترسی را از دست داده اند را شامل نشده است .
سوابق عملکرد شرکت« آب نیرو مجری پروژه سد ها نشانگر بی توجه انها به تعهدات خود، در احداث مجدد زیر ساختهای آموزشی و درمانی و…پرداخت منصفانه وکامل بهای اراضی محدوده این سدها است،انجام نشدن این تعهدات مشکلات آموزشی بسیاری برای فرزندان بازماندگان این جابه جایی بوجود خواهد آورده است
پراکندگی اجتماعی ـ معیشت ـ مهاجرت
با بوجود آمدن دریاچه سدها روستاهایی که در ارتفاعات پیرامون این سدها واقع شده اند و زمینها و خانه های کشاورزی اهالی آن به زیر آب نرفته نیز ، با مشکل قطع جاده های دسترسی و غرق شدن این جاده ها در دریاچه سد مواجه خواهند شدند. این امر رفت آمد و دسترسی به مناطق بهره مند از امکانات وبازارهای فروش محصولات کشاورزی را بامشکلات بسیاری مواجه خواهد کرد ، مشکلات بوجود آمده حمل ونقل به بالا رفتن قیمت تمام شده محصولات کشاورزی وافزایش هزینه های زندگی اهالی منجر خواهد شده است.به طوری که کمترین نوسان قیمتها در بازار، تولید محصولات کشاورزی را برای اهالی زیان آور خواهد کرد.اختلال در رفت و آمد اهالی بر امکاناتی نظیر آموزش و درمان تاثیر سوء گذاشته است ودلیل مضاعفی برکوچ ناخواسته و روی آوری به حاشیه نشینی شهرها را برای همسایگان این پروژهها را رقم خواهد زده خیل عظیمی از مردم بدون شغل، بدون مسکن ودور افتاده از جایگاه آبا و اجدادی، که به حاشیه نشینی شهرهای روی می آوردند، حاصل احداث این پروژه ها است که به فاصله چند سال اثرات زیانبار آن رفته رفته نمایان می شود.تاثیرات منفی این پراکندگی اجتماعی و قومی، هم برای مهاجران و هم برای شهرهای میزبان به وضوح قابل مشاهده خواهد بود همچنانه که شهرهای ایذه شهرکرد اهواز در مورد کارون 3 با ان روبرو هستند.
برای نمونه 35درصد از ساکنان خانه های تخریب شده در منطقه حصیر آباد اهواز که به صورت غیر مجاز در حاشیه شهر اهوازاقدام به ساخت و ساز نمودند جزو اهالی سابق روستاهای محدوده سد کارون 3 می باشند.
ج : اجرای ناقص طرح ها احداث سد بخشی از فرایند طرح است و تاسیسات جانبی احداث شبکه های ابیاری در پایین دست و… همیشه در اجرای سدها به فراموشی سپرده می شود. همچنانکه در کارون 3 .«یکی از فازهای تکمیلی احداث این پروژه آبیاری کردن زمینهای زراعی دشت ایذه بود که در صورت تحقق آن و مدیریت صحیح، تاحدودی می توانست اثرات سوء اجتماعی و اقتصادی این« سد» را بر معیشت مردم کاهش دهد، اما تعجیل وزارت نیرو درافتتاح سد، آبیاری کردن دشت ایذه را به فراموشی سپرد»اگرآبیاری دشت ایذه را یکی از فازهای تکمیلی این پروژه بدانیم با این حساب با توجه به عدم تحقق آن تا کنون، نباید ادعا کرد که سد کارون 3 تکمیل شده استبه عبارتی تا کنون از بهره برداری از این مرحله حیاتی غفلت شده ونسبت به حق مردم منطقه چشم پوشی شده است . مسئله ی دیگری که هیچگاه به آن پرداخته نشد و شرکت آب نیرو آنرا به رسمیت نیم شناسد آسیبی که احداث این سد ها بر مراتع و محل زندگی عشایر وارد می آورد، متاسفانه چون مشکلات عشایر فاقد متولی است ، هیچ تمهیدی برای جایگزینی مراتع و محل سکونت آنها نیم شود.
با توجه به اینکه از دیرباز یکی از مشاغل مهم منطقه احداث سدهای متعد کارون و خرسان، دامداری بوده و مراتع دامداران و محل زندگی و مسیرها ی کوچ در این منطقه به زیر آب رفته است ، هیچ آمار دقیقی از میزان خسارات دامداران در دست نیست، اما نکته قابل وضوح، کاهش چشمگیر تولیدات دامی و شغل دامداری در منطقه است از سوی دیگر گلایه های از اشتغال افراد غیر بومی پس از تکمیل پروژه و در مرحله بهره برداری است درزمان احداث سد کارون 3 تعداد 61نفر از کارگران شاغل درآن که عمدتا جزو اهالی بومی بودند در حوادث مختلف آن جان باختند، اما پس از افتتاح این پروژه وسهولت کارها، در زمان بهره برداری به رغم آمار بالای بیکاری در این شهرستان،اکثر نیروها از استانهای همجوار جذب شد.
علیرقم بازگشت سرمایه احداث این سدها در طی 3 تا 5 سال برای شرکت آبنیرو انها به تعهدات خود در خصوص احداث زیر ساختها که به واسته احداث سده نابود شده اند سر باز می زنند. به باور فرزین حاتمی کاکش جامعه شناس واستاد دانشگاه، بازسازی امکانات معیشتی و اجتماعت انسانی محدوده سد کارون 3 و ایجاد فرصتهای شغلی نیزمی بایست در شمار تعهدات سازندگان این پروژه لحاظ می شد تا آسیبی به هویت قومی مردمان ابن مناطق وارد نشود .
د: خسارات زیست محیطی: زمین لغزشهای شدید شدید غرق شدن اراضی جنگلی و خفگی ریشه درختان در آب موجب از ازبین رفتن هزاران اصله درخت بلوط خواهد شده است که این امر به اکوسیستم باستانی این جنگلها ضربات جبران ناپذیری وارد می آورده و هکتارها جنگل بلوط زبین می رود بهعنوان مثال در کارون 3 منطقه جنگلی به فاصله پنج کیلومتری روستای «دهنوبارز» کاملا خشک و بیابانی شده است در حالیکه این منطقه قبلا پوشیده از درختان بلوط بوده است .
از بین رفتن ذخیره گاههای طبیعی وجانوری و مراتع از دیگر خسارات زیست محیطی این پروژهها است و این در حالیست که به دلیل ساختار زمین شناسی،اشکال توپو گرافی و نوع اقلیم این قسمت از زاگرس جزو مناطق شکننده و آسیب پذیر محسوب می شود .جمع بندی موارد فوق ما را با این پرسش مواجه می کند که آیا می توان با استناد به تولید برق فهرست بلند اثرات زیان آور این پروژهها را نادیده گرفت؟ و احداث این پروژه را عملی موفق دانست؟ و چرای با یان همه اثرات زیابنار سدهای با ارزیابی زیست محیطی این سدها همیشه مثبت است؟؟!!!
با توجه به احداث سدهای متعدد در حوزه زاگرس می بایست به انتظار چه تعداد از ساکنان آسیب دیده محدوده احداث این سدها بنشینیم؟ و چرا ارزیابی زیست محیطی این سدها مثبت بوده است.
در ادامه به این مشکل نیز خواهیم پرداخت
مشکلات مطالعات ارزیابی محیط زیست در اجرای سدها
مقصود از ارزیابی اثرات بر محیطزیست مفهوم عام محیطزیست مشتمل بر محیط فیزیکی، بیولوژیک، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، بهداشتی و سلامت است( ESHIA- Environmental, Social, Health Impact Assessment ) اما سؤالی که در حال حاضر مطرح میشود این است که تصویب قوانین ارزیابی اثرات زیستمحیطی، تا چه میزان موجب عدماجرای طرحها و طرحهای ناپایدار بهویژه در زمینه سدسازی و جلوگیری از خسارتهای جبرانناپذیر بر محیطزیست شده است؟
در زیر سعی شده است به این مسائل اشاره شود:
1- عدموجود مطالعات آمایش سرزمین و مطالعات ارزیابی راهبردی بهعنوان اسناد فرادست و راهنمای کلان و جامعنگر برای برنامهریزیهای محلی و منطقهای مطالعات ارزیابی اثرات زیستمحیطی بدون حضور مطالعات فرادست، جامع نگر و ضروری مانند مطالعات آمایش سرزمین و یا ارزیابی راهبردی به تنهایی نمیتواند پاسخگوی اجرا و یا عدماجرای یک سد باشد.
۲- عدموجود مطالعات ارزیابی تجمعی اثرات سدهای پیاپی روی یک رودخانه و سرشاخههای مانند آن کارون 1.2.3 خرسان
در حال حاضر روی برخی از رودخانهها سدهای پیاپی و متعدد در دست بهرهبرداری، ساخت و مطالعه است. ارزیابی یک سد به تنهایی بدون توجه به سایر سدهایی که روی همین رودخانه در دست ساخت است، ارزش مطالعات ارزیابی اثرات را به حداقل کاهش میدهد. تاثیر سدهای پیاپی بر محیط پیرامون رودخانه( پوششهای گیاهی و جوامع زیستی محیطهای آبی و تالابی جنب رودخانهها)، آبزیان و ماهیها غیرقابل جبران است.
3-کارفرمای دولتی ذینفع در اجرای طرح سدسازی، پرداختکننده هزینه مطالعات ارزیابی اثرات زیستمحیطی سد است.
اگر نتیجه مطالعات ارزیابی اثرات زیستمحیطی سدی توسط مهندسین مشاور، گزینه عدماجرای سد باشد، کارفرما که سازمان دولتی متولی ساخت سد است، به اشکال متفاوت و بهصورت ضمنی، مشاور را برای تغییر نتیجهگیری تحت فشار قرارداده و درصورت عدمتبعیت، از انعقاد قرارداد در سایر مطالعات با آن مشاور اجتناب میکند. سدهای بسیاری که پس از ساخت با عوارض زیستمحیطی شدید مواجه شدهاند ولی نتایج مطالعات ارزیابی اثرات آنها مثبت بوده است و تعداد بسیار اندک مطالعات ارزیابی اثرات زیستمحیطی سدها و سایر طرحهایی که به نتیجه عدماجرا رسیدهاند، گواه روشنی بر این امر است.
۴-عدماجرای ارزیابی مشارکتی اثرات زیستمحیطی سدها
در حال حاضر در تمام منابع معتبر بینالمللی بر ارزیابی اثرات زیستمحیطی با روش مشارکتی تاکید میشود. در این روش تمامی ذینفعان و ذیمدخلان اعم از سازمانهای دولتی که در احداث سد ذیمدخل هستند و تمامی جوامع محلی متاثر از احداث سد باید در ارزیابی اثرات و ارائه راهکارهای کاهش اثرات مشارکت داشته باشند. متأسفانه در ایران این امر بههیچ وجه به اجرا در نمیآید. به همین دلیل پیشبینی اثرات و راهحلهای کاهش اثرات میتواند نادرست و ناکارآمد باشد.
5- عدم اجرای قوانین در مطالعات ارزیابی اثرات زیستمحیطی
برخی از قوانین موجود نقش بازدارنده در تایید ساخت یک سد ایفا میکنند. بهعنوان مثال تهدید گونههای در معرض خطر و حفاظت شده یا حضور مناطق تحت مدیریت سازمان حفاظت محیطزیست از جمله این موارد هستند. ولی متأسفانه مشاهده میشود که روی رودخانههای حفاظت شده یا با قطع گونههای موجود در فهرست ذخیرهگاههای جنگلی، حفاظت شده و یا Red List باز هم سدها مجوز ساخت دریافت میکنند.
۶- عدماجرای راهکارهای کاهش اثرات و دستورالعملهای مدیریتی ارائه شده در گزارشهای ارزیابی اثرات
در گزارشهای ارزیابی اثرات زیستمحیطی سدها برنامههایی برای کاهش اثرات سوء فعالیتها بر محیطزیست ارائه میشود. اصولا برخی از سدها درصورت اجرای برنامههای اصلاحی مجاز به ساخت تشخیص داده میشوند. ولی متأسفانه بعد از اینکه سدها مجوز احداث خود را از سازمان حفاظت محیطزیست دریافت میکنند، هیچگونه نظارتی بر اجرای برنامههای اصلاحی و راهکارهای کاهش اثرات از سوی هیچ سازمان دولتی و یا غیردولتی تعریف و یا مشخص نشده است. همین امر منجر به عدماجرای این برنامهها میشود.
۷- توان و زمان ناکافی در سازمان حفاظت محیطزیست برای بررسی علمی و کارشناسی گزارشهای ارزیابی اثرات زیستمحیطی سدها متأسفانه بهنظر میرسد که متولی و تصویبکننده گزارشهای ارزیابی اثرات زیستمحیطی سدها یعنی سازمان حفاظت محیطزیست از نیرو و زمان کافی برای بررسی علمی گزارشهای ارزیابی برخوردار نیست. جلسات بررسی گزارشهای ارزیابی با وقت بسیار محدود که به هیچوجه همتراز با اهمیت طرح و اثرات آن نیست مورد بررسی قرار میگیرد و در پارهای موارد نکات مهم و اثرگذار مورد توجه قرار نمیگیرند.
مصیب شیرانی کارشنان ارشد منابع طبیعی و محیط زیست 










ثبت دیدگاه