یاداشت-محمد دانش
چندین سال است که آتش سوزی جنگل های مریوان تبدیل به امری عادی و روزانه شده است. کاری به جایی کشیده شده که دیگه کسی از این رویداد زیستی تعجب نخواهد کرد. در نزدیکی های شهر، پشت باغ های انگور، اطراف مرغداری ها، اطراف پاسگاه های نظامی، نوارهای مرزی و هر جای دیگر چرا که تنها شرط لازم و کافی برایش بودن پوشش جنگلی است. ابتدا دودی سفید از لابهلای درختان دیده می شود، باران های فروردین چنان پوشش گیاهی زیادی را به ارمغان آورده است که در کمترین زمان شعله کوچک تبیدیل به آتشی بزرگ خواهد شد و چنان زبانه می کشد که گویی سالهاست در کمین نابودی این طبیعت نشسته است.
در حالی بیست و یکمین روز خرداد سال جاری را پشت سر می گذاریم کە تاکنون تنها در جنگل های مریوان ٣٩ مورد آتش سوزی بە ثبت شدە است! آتش سوزی هایی کە در خفایی وحشتناک اتفاق می افتد، بحرانی کە با قهر رسانەای روبەروست. چنین آمار بالایی از آتش سوزی، در این زمان کوتاه کە هنوز فصل گرما نرسیدە است، در این جغرافیای کوچک را بحران گویند، و مقابلە با بحران ارادەای بزرگ و عزمی ملی را می خواهد.
مشکل اینجاست کە کسی این فاجعە را بحران نمی بیند، هیچ نمایندەی مجلسی لب بە سخن باز نمی کند، فرمانداری موضعی اعلام نمی کند، امام جمعەای خطبەی نمازش را بە این موضوع اختصاص نمی دهد، شورای تامینی جلسەای در این خصوص برگزار نمی کند، دادستانی متهم یا مجرمی را بازخواست نمیکند! رسانەهای ملی کە با سرمایە ملی ادارە می شوند برنامەای را بە این موضوع اختصاص نمی دهند!
آتش منابع ملیمان را تبدیل بە خاکستر، هوایمان را آلودە و خاکمان را تباه می کند. شاید اگر روزی ششهایمان تاب تحمل ریزگردها را نداشت یا دیگر آبی برای کشاورزی و یا حتی آشامیدن نداشتیم یادی از این روزها کنیم، و شاید آنوقت زمین پاسخگوی دیرکرد ما نباشد!








ثبت دیدگاه