متاسفانه زیاد پیش میآید که آب زلالی در کوچه و خیابان جاریست!
وقتی به دنبال سرچشمهی آب میروید خواهید دید که کسی با آب کوچه را جارو میکند! یا در حال شستن ماشین است! یا در حالیکه مشغول کفزدن به ماشین است آب با فشار زیاد همچنان جاریست!
- سلام همشهری یادت رفته شیر آب را ببندی!!
اکثرا جواب میدهند: “اشکال ندارد آب چاه است”
اگرچه در تفسیر این جمله بیشتر از یک جلد کتاب میتوان نوشت اما به سادگی میتوان دریافت که منظور گوینده این است که چون در مقابل هدر دادن آب پولی پرداخت نمیکند پس اهمیتی ندارد. و این بدین معناست که پول معیار هر چیزیست. با اینحساب بشر آینده و زندگی خود را به دست یکی از ابزارهای ساختهی دست خود میسپارد و یا اینکه آبهای زیرزمینی از یک منبع لایزال تغذیه میکنند و هرگز تمام یا حتی کم نمیشوند.
کمی دورتر کشاورزی آب زیادی از سفرههای زیرزمینی بیرون میکشد و بیش از ۹۰درصد آنرا هدر میدهد این موارد و صدها مورد مشابه در هدردادن منابع طبیعی، خشکشدن دریاچه ارومیه و دیگر تالابها ، آتشزدنهای عمدی جنگلها، خشکیدگی و زوال جنگلهای زاگرس، خطر نابودی تنوع زیستی، فراوانی زباله، زمینخواری، جنگلخواری و سایر بحرانهای زیستمحیطی نشان از ناآگاهی ما نسبت به اهمیت محیطزیست, حساسیت و پیچیدگیهای آن است.
بحرانهای زیستمحیطی را به نوعی میتوان بحران هویت نسل بشر هم نامید. به عبارت دیگر بشر سرنوشت خود را به دست طمع سیریناپذیری سپرده است که سازگار با محیطزیست نیست و در تضاد با نظم و تعادل آن است و این یعنی مشارکت در قتل و عام کسانی که هنوز متولد نشدهاند.
اگر محیطزیست را امانتی بدانیم که نیازهای خود را از آن رفع کرده و بدست نسلهای بعدی بسپاریم، آیا ما ظرفیت این امانتداری را داشتهایم؟ خیانت در امانت نکردهایم؟ بجای رفع نیاز، سیارهی خود را غارت و چپاول نکردهایم؟
این مطلب در شمارە یک ماهنامە چیا بە چاپ رسیدە است.










ثبت دیدگاه