روستاها يکي از عرصههای دميدن و شکوفايي حس، روح و هويت مکاني هستند که بخش اعظم اين ويژگي را بهواسطه بافت کالبدي منحصربهفرد خود کسب کرده اند و در حصول به اين ويژگي مجموعه اي از عوامل نظير مصالح و مواد محلي، دانش بومي، کارکردها و پيشينه تاريخي فضا، موقعيت جغرافيايي و … دخيل بوده است. معماري روستا، آنجا كه به خصوصيات محیطزیست انسانها پيوند میخورد، نقش مهمي در حفظ و ارتقاي ماهيت کالبدي روستا داشته و از گذشتههای دور نمادي از تفاوتها و برتريهاي محلي محسوب میشده است. (طاهره صادقلو- 1391)
طی سده های قبل، بزرگترین دژ حفاظت از فرهنگ، ادب، زبان، دانش و … ملت ما در روستاها بوده و هم اینان عوامل رشد و ارتقای اجتماع را تشکیل داده اند. در سالهاي اخير، توسعه و رشد ارتباطات، فناوري و انزواي روستاها، دگرگوني در روابط شهر و روستاها، کالبدي روستاها را درنوردیده و دستخوش تغير کرده است. روستاها در کوردستان نیز از این تغییرات به دور نبوده و پیوسته و طی دوره های تاریخی مختلف، تفاوتهایی را در ساختارهای خود شاهد بوده است. واضح است که ساکنان این سرزمین نیز با رشد شهرنشینی و تمرکز وجوه مختلف زندگی و ارتباطات در شهرها دستخوش تغییرات همگون با اکثر نقاط جهان شده اند. بناهای تاریخی و مزارع، تنوعبخشی به ویژگیهای محیط روستاها و تاریخ طولانی سکونتگاهها در چشماندازشان که بر پایهی طبیعت بوده است را بیان میکند. هماینک نیز ارتباط این ساکنان با طبیعت، نظر به تخریبت گسترده ی محیطزیست بسیار حائز اهمیت بوده و مطالعات گسترده ای از همزیستی پایدار برای هزاران سال در این جوامع را به خود اختصاص داده است.
در کوردستان و در سالیان اخیر، روستاییان در جهت احیا و پیشبرد فرهنگ زیستمحیطی، حرکات جمعی قابلتوجهی را شکل دادهاند که ریشه در غنای تاریخ فرهنگی-اجتماعی این اماکن دارد؛ بهعنوانمثال: روستا تکانی در سرآغاز بهار که برای 3 سال است در بعضی از روستاهای شهرستانهای مریوان و سروآباد بهصورت سازمانیافته، صورت می پذیرد. «خانه تکانی” و آماده نمودن محیط خانه برای پیشوازی از بهار و نوروز که عمق و اهمیت خاصی در منطقه داشته، امری مرسوم است. در این چند سال اما اهالی روستاهای این منطقه درحرکتی جمعی و با مشارکت همگانی اعم از مرد و زن و پیر و جوان، محیط روستا را از زبالهها پاککرده و با آماده نمودن فضای کلی روستا به پیشواز بهار می روند و خوشبختانه در این چند سال بهجای سوزاندن لاستیک ماشینها، آتش نوروز نیز با سوزاندن قفس پرندگان برپا می شود.
خوانش روستا تکانی صرفاً از دیدگاه حفاظت از محیطزیست -که به همت انجمن سبز چیا و فعالین روستاها بیشتر شده- دچار نقایصی خواهد بود. مشارکت همگانی برای پیشبرد اهداف ریزودرشت در روستاها ریشه در تاریخ این سرزمین دارد که با پسوند “گهل” -به معنای اعمال همگانی و اکثراً بدون چشمداشت در این موارد- برای امورات مختلف روستا انجام میشده است و حتی در مواردی ساکنین چندین روستا را برای حل مسائل دورهم جمع کرده است. روستا تکانی بازتولیدی خلاقانه در امری است که از مصائب دنیای مدرن یعنی زباله (به شکل امروزی) به شمار می رود. اینچنین حرکات جمعیای علاوه بر زنده نگهداشتن فرهنگ کار جمعی، همراستا با عزمی جهانی برای پاک نگهداشتن زمین انجام میگیرد و میتواند پایبندی ساکنین روستا را به مکان خویش افزایش داده و اگر با خدماتی دیگر – ناشی از تمرکززدایی امکانات در شهرها- همگام شوند، مهاجرت و تحلیل جمعیت این اماکن را کاهش دهد. این مسائل البته خاص جغرافیا یا سرزمین خاصی نبوده و در اکثر نقاط دنیا با مسائلی ازایندست روبرو هستیم.
امروزه در تمامی نقاط دنیا بهویژه در چشماندازهای پویایی، روابط شهرها و روستاها بسیار پیچیده است. در اروپا، جایی که نواحی روستایی 90 درصد سرزمین را در برمیگیرد، این نواحی در حال تجربه آثار تخلیه، تحلیل جمعیت و رکود اقتصادی میباشد. گذر از میراث روستایی و تحول سریع از تکنولوژیهای کشاورزی، چالشی اساسی برای بسیاری از کشورهای جهان است. نابودی و رهایی فضاهای روستایی درنتیجه این تحولات بدون هیچگونه حس تعلق مکانی از علائم و شواهد تغییر روستایی بهویژه تغيير كالبدي در چشماندازهای فرهنگی جدید جهان است. لازم به ذکر است که در شکل دادن به ماهيت روستایی، فرهنگ روستا، اقتصاد روستا و معماری روستا و همچنین تغییرات مداوم آنها همسو با مفاهیم و ابزارهای توسعه روستایی بسیار مهم است و ارزش آن تنها منحصر به معماری جالب و کیفیت باز ساخت فضاها نمیباشد، بلکه حس زیباییشناختی ضمنی آن در ویژگیهای خاص محلیگرایانه آن خلاصهشده است. یک روستا در یک کشور، بههیچعنوان شبیه روستایی در کشور دیگر نمی باشد (آگوستینی و کارولی-2013) ویژگیهای هر یک در طی دوره زمانی طولانی شکلگرفته است و با مدلهای متفاوتی از باز ساختهای توسعه ی اجتماعی، کالبدی، فرهنگی و اقتصادی ترکیب یافته است. به خاطر این ویژگیهای معماری بازساختی، همگونی آنها با محیط و مکانشان در شکل دادن به چشماندازها، سکونتگاههای بومی روستایی، نمادی از تمایزات محلی میباشند (یونسکو-1972).
انجمن سبز چیا با کمک اعضای خود در روستاها و در راستای چشم انداز 5 ساله ی خود برای “سرزمین بی زباله” این حرکت شایسته و همگانی را به امید فراگیری در کل منطقه بهپیش خواهد برد. این مشارکت خلاقانه هنگامیکه در کنار برگزاری فستیوالی نظیر “هاوماڵی” به معنای همسایگی، برای نکوداشت رفتارها و اعمال روستاییان برای مسائل عام المنفعه و همکاری ایشان در رفع نیازها و مشکلات مختلف هم روستاییان قرار میگیرد، نوید آمادگی روستانشینان برای ماندن در روستاها در صورت افزایش خدمات شهروندی را می دهد. این قبیل از رفتارها نشان از پویایی و کارکرد مهم روستاها است.
روستا تکانی در این سرزمین دارای ریشه بوده و میتواند به امری همیشگی تبدیل شود و در این راستا اگر انجمنها و فعالین زیستمحیطی بافرهنگ سازی و افزایش سطوح آگاهی مردم دستبهکار شده و فعالین روستاها با شوراها و دهیاریهای دلسوز همت کنند، می توان روستا تکانی را در تمامی روستاها شاهد بود.
ایرج قادری عضو انجمن سبز چیا








ثبت دیدگاه