چگونه به استقبال نوروز برویم؟
15 مارس 2016 - 3:17
شناسه : 118214
بازدید 467
پ
پ

به نقل از هفته نامه سیروان / امید باتو؛
زمستان اندک اندک رخت خود را بسته و بار سفر می بندد. سرما و تن پوش سفید زمین با آب شدن برف و جوانه زدن درختان و رویش گیاهان، جای خود را به بهار می دهد. نوروز در راه است. نوروز اولین روز بهار و آغاز اعتدال بهاری یعنی برابری شب و روز می باشد. این روز در فرهنگ ایران و ایرانیان جایگاه ویژه ایی دارد. بجز ایران، کشورهای دیگری از جمله عراق، قزاقستان، تاجیکستان، افغانستان، پاکستان، آذربایجان، آلبانی، ترکمنستان، کوزوو و قرقیزستان این روز را جشن می گیرند. سبک و سیاق جشن نوروز از گذشته تا امروز فراخور وضعیت و سیمای فرهنگی، سیاسی و اقتصادی جامعه متفاوت بوده است یعنی شیوه و روال برگزاری جشن نوروز در طی زمان شاهد تغییراتی بوده است. به عنوان مثال در گذشته برگزاری جشن نوروز با مراسم و آیین هایی متنوع و مفرح همراه بوده است که این مولفه ها جزئی از فرهنگ ما را شامل می شود لیکن در زمان حال این مراسم ها و کارهای فرهنگی به سردی گراییده و جای خود را به مواردی داده است که نه تنها بومی فرهنگ ما نیست بلکه آثار و تبعات زیانباری نیز بر روی آن دارد. وضعیت کنونی کره مسکون از لحاظ تغییرات اکولوژیکی، تخریب گسترده جنگلها و مراتع، آلودگی های مختلف آب، خاک و هوا، گرمایش جهانی، انقراض گونه ها و … بسیار متزلزل و خطرناک تر از تصور ما می باشد. فارغ از فلسفه نوروز و اینکه چگونه جشنی است و به چه مناسبتی برگزار می شود اما در واقعیت همین مناسبت فرهنگی، خود آثار و تبعاتی بر روی محیط زیست و نیز زندگی مردم دارد. از جمله این موارد می توان به نمونه های ذیل اشاره کرد:
1- خانه تکانی (تعویض اثاثیه قالی و پتو، لباس و دور انداختن کالاهای مورد استفاده در منزل که در اصطلاح عام جامعه به نام خانه تکانی نامیده می شود)
یکی از واقعیت هایی که نیاز به گفتن ندارد این موضوع است که جامعه امروز بر مبنای تفکرات سرمایه داری چه در سطح جهانی و چه در سطح محلی و بومی، جامعه ایی مصرف گرا بوده که شرکت های بزرگ وابسته به غول سرمایه داری هر روز بیشتر و بیشتر آن را به تجمل گرایی بیشتر و مصرف گرایی صرف سوق می دهند. در کنار معادلات سیاسی این روزها در منطقه خاورمیانه که در اثر جنگ افروزی قدرتهای جهانی و منطقه ایی (هم بر پایه ایدئولوژی و هم بر پایه تجارت و سود آوری بیشتر برای شرکتهای غربی) کره مسکون با شتاب فزاینده ایی به سمت قهقرایی پیش رفته و تخریب ناشی از آن هم ابعاد بزرگتری به خود می گیرد. یکی از رسوم نوروزی ایرانیان خانه تکانی و تعویض اثاثیه منزل می باشد. هر چند که تعویض غیر ضروری اثاثیه منزل هر چند وقت یکبار امری عبث و بیهوده می باشد اما یکی از واقعیتهای موجود در جامعه بوده و نمی توان آن را انکار کرد. به راستی هدف از تعویض اسباب و اثاثیهچیست؟ آیا تمول بعضی افراد نشانه تفوق و برتری نسبت به دیگر افراد خواهد بود؟ چرا بعضی رفتارهای اجتماعی ما خیلی سریع به یک اپیدمی در سطح جامعه تبدیل می شود؟ آیا این مسائل ناشی از تقابل بطن جامعه با دستگاههای فرهنگی و متولیان فرهنگ در کشور می باشد؟ به گمان من اکثر دستگاهها و ادارت ذیربط در بحث مسائل اجتماعی، ناتوان از معرفی ظرفیتها و کارکردهای فرهنگیِ فرهنگ و تمدن جامعه می باشند. اما ای کاش کسانی که توانایی تعویض اثاثیه منزل را دارند این کالاها را بصورت مجانی در دسترس افراد نیازمند قرار دهند. در زمانی که بسیاری از افراد جامعه ایرانی و علی الخصوص در استانهای غیر برخوردار یا توسعه نیافته، به دلیل تورم، عدم وجود اشتغال و … ناتوان از برآورده کردن حداقلِ نیازهای اولیه و اساسی خویش هستند عده ایی از افراد خوش فکر و دلسوز این جامعه، ایده ایی خلاقانه به نام دیوار مهربانی را با هدف کمک به افراد و اقشار آسیب پذیر طرح می نمایند، آیا دستگاههای دولتی و یا صندوق های خیریه نمی توانند این طرح را در دستور کار خود قرار داده و نقاط ضعف و قوت آنرا بررسی نمایند و به عنوان مثال با اعتماد سازی و سپردن کار به موسسات غیر دولتی که توانایی انجام کار را دارند، آنرا به اتاق مهربانی تبدیل نمایند تا اقشار آسیب پذیر نیز بتوانند این کالاها را بصورت مجدد مورد استفاده قرار داده و از آن بهره ببرند.
2- کاشت سبزه

تعداد خانوارهای ایرانی 21 میلیون (21.185.647) و جمعیت شهرنشین کشور 72% می باشد حال اگر موضوع تعداد افراد جمعیت در خانوارهای شهری و روستایی را یکسان فرض کنیم و همین درصد جمعیت شهری را برای خانوارها نیز در نظر بگیریم تعداد پانزده میلیون (15120000) خانوار را می توان بعنوان خانوارهای شهرنشین در نظر گرفت. اگر تنها 50% از این تعداد خانوارها برای سفره هفت سین سبزه کاشته و برای هر سبزه نیز 5/0 (نیم) کیلو از انواع گندم، کنجد، عدس و … استفاده شود سالیانه حدود 4000 (چهار هزار) تن از انواع غلات صرف رویاندن سبزه می شود . اگر قیمت یک کیلو گندم هم بر اساس قیمت سال 94 بطور متوسط 1100 تومان باشد بدون احتساب هزینه آب مصرفی برای رویش سبزه ها، رقمی حدود چهار میلیارد و نیم پول را بدون هیچ استفاده ایی هدر داده ایم. در حالی که اگر سفره هفت سین هم به هنگام سال تحویل چیده نشود گردش ایام به همان روال خویش ادامه داشته و اگر کسانی هم خواهان حفظ این سنت هستند با روشهایی از جمله کاشت دانه های پرتقال که در فصل زمستان به مصرف می رسد می توانند سبزه هایی به مراتب زیباتر و بدون هیچگونه هزینه ایی برای سفره هفت سین آماده نمایند.
3- آتش افروزی در چهارشنبه سوری و نوروز (مواد منفجره و ترقه و آتش بازی و …)
یکی دیگر از رسوم مختص به عید نوروز آتش افروزی و استفاده از مواد منفجره، ناریه و نور افشانی به مدت حداقل ده روز (یک تا دو هفته) در طول این ایام از سوی خانواده ها و علی الخصوص نوجوانان و جوانان می باشد. غرض در اینجا آسیب شناسی و خوب و بد بودن این موضوع نیست اما آنچه که پر واضح است این است که اینگونه رفتار و اعمال علاوه بر خطرات بالقوه و آسیب های جسمی و تحمیل تبعات روانی ناشی از آن به جامعه، مبالغ کلانی را هر سال سوزانده و دود می کنیم. شایان ذکر است با توجه به ممنوعیت و محدودیت های قانونی، این اقلام در داخل کشور تولید نشده و لذا این مبالغ هنگفت جهت خرید دینامیت و مواد منفجره به طرف کشورهای خارجی و از جمله بازارهای چین سرازیر می شود. در حالی که با اندکی فرهنگ سازی، انجام اقدامات فرهنگی و مدیریت آن می توان این ناهنجاری ها و ضدارزش ها را محو نمود. بعنوان مثال در هر شهری اگر برنامه ایی برای آتش افروزی نوروز و انجام مراسم فرهنگی توسط مسئولین و کنشگران فرهنگی برنامه ریزی و اجرا شود ضمن تخلیه بار روانی جامعه در اینگونه مراسم ها از تبعات و آثار سوء بهداشتی و محیط زیستی آن جلوگیری می شود. اقداماتی که در این سال های اخیر توسط کنشگران اجتماعی و فرهنگی در اکثر مناطق کردنشین (مریوان، مهاباد، پاوه، روستاهای منطقه اورامانات همچون دولاو و ته نگی سه ر، شهاباد و …) دنبال می شود بایستی توسط نهادهای فرهنگی و مسئولین ذیربط ساماندهی، مدیریت و به دیگر نقاط کشور نیز معرفی گردد.
4- مهمانی و دید و بازدید (خرید میوه، شیرینی و آجیل و …)
جشن ها یادبودها، مراسمات و روزهای خاص همچون تعطیلات نوروز همیشه بهترینفرصت برای در کنار هم بودن، دید و بازدید و مسافرت های تفریحی و سرکشی به اقوام دور و نزدیک می باشد. مع الاسف فهم نادرست از این موضوع سبب گردیده است که با بعضی رفتارها، اصل موضوع در حاشیه قرار گرفته لذا همین در حاشیه قرار گرفتن و زیر بار گرد و خاک فراموشی رفتن هدف اصلی، روابط اجتماعی ما را به شدت تحت تأثیر قرار دهد. هدف از سرکشی و آمد و شد همان تجدید دیدار و بجا آوردن صله رحم می باشد که متأسفانه امروز هر گونه مهمانی رفتن و مهمانی دادن با پخت و سرو چند نوع غذا، دسر و پیش غذا، میوه و شیرینی و … تفسیر شده و همانند برگزاری مجالس رسمی نیازمند برنامه ریزی، صرف هزینه های گزاف و در نتیجه بی معنی شدن و کمرنگ شدن اصل موضوع گردیده است. آیا تابه حال به اسراف مهمانی های خانوادگی خود دقت کرده ایم؟ قصد بر آن ندارم که خوانندگان را با این توجیه که دیگران گرسنه ایی نیز وجود دارند که هزینه یک مهمانی آنچنانی ممکن است در تغییر سرنوشت آنها موثر باشد اغوا نمایم بلکه بر این باور هستم که هر گونه اسراف و تبذیر و یا به عبارتی مصرف گرایی و هر گونه مصرف(تقاضا) بیشتر مستلزم تولید (عرضه)بیشتری بوده و این تولید خود نیازمند صرف مواد اولیه و تخریب و در نتیجه ایجاد آلودگی بیشتر در محیط زیست خواهد بود. برای روشن تر شدن موضوع ذکر چند مثال در زمینه آب مجازی ضروری می باشد. آب مجازی یعنی میزان آب مصرف شده از ابتدا تا انتهای پروسه تولید هر کالایی که در انتهای فرآیند تولید هم بجز مقدار کمی مابقی آن وجود خارجی ندارد. مقدار آب مجازی برای تولید یک کیلوگرم گوشت 16000 لیتر، برای تولید یک کیلو هندوانه 400 لیتر، یک ساندویچ همبرگر 2500 لیتر و یک فنجان چای 150 لیتر می باشد. با توجه به بحران فعلی آب در خاورمیانه و بخصوص در کشور ایران اهمیت مدیریت این ماده استراتژیک بیشتر از هر چیزی لازم و ضروری است.

به یمن این کارکرد غلط در میان جامعه ما خانواده ها نیز روز به روز از همدیگر فاصله گرفته و منزوی می شوند. بر عکس جوامع غربی، بافت جامعه ما روابط گسترده را می طلبد که اگر این روابط گسترده در میان خانواده ها جای خود را با روابط ایزوله شده عوض نماید بدون شک هزینه های روانی گزافی به آن تحمیل خواهد نمود.
نتیجه گیری:
هر چند که مسائل و موضوعات اجتماعی و در زمره آن موضوعات فرهنگی و نیز موضوع محیط زیست در سه دایره فردی، جمعی و سیستمی قابل بررسی می باشد و هر اقدام عملی در سه حوزه مذکور بایستی با هم و به موازات هم صورت پذیرد اما بر اساس اصول اولیه جامعه شناختی هر گونه تغییر در مقیاس جامعه بایستی از فرد (یعنی از درون ) شروع شود. می گویند تخم مرغ اگر با نیروی داخلی شکسته شود یک تولد و یک زندگی جدید آغاز شده و اگر با نیروی خارجی شکسته شود یک زندگی پایان می یابد. بنابراین تغییرات ما چه در حوزه رفتار و چه در حوزه های دیگر بایستی با خواست و اراده درونی افراد شروع شود که در اینجا لزوم آموزش و در نتیجه نقش نهادهای اجتماعی و نیز سیستمی (دولتی) به وضوح نمایان می گردد. با آموزش و ایجاد فرهنگ زیست محیطی بعنوان قسمی از فرهنگ عامه جامعه می توان رفتارهای محیط زیستی را در درون انسانها نهادینه کرده و در طول زمان و نسلهای متمادی نیز بر شدت و وسعت آن افزود که این مهم جز با همدلی و همگرایی در بین سازمانهای غیر دولتی و نهادهای مدنی با سیستم یا نظام های دولتی امکان پذیر نخواهد بود. چه آنکه نظام دولتی با اندکی بینش باز، تفقد معنوی و نیز ایجاد گشایش در فضای جامعه می تواند تمامی ظرفیتهای مدنی و مردمی را در راه رسیدن به اهداف و آرمان های محیط زیستی همدل و همراه نماید.
بیایید از امروز دست در دست هم نهیم و نوروز امسال با احیای رسوم و آیین های فرهنگی از یاد رفته خویش به استقبال بهار برویم. مواردی را که اضافی است هرس کنیم و آنهایی را که هزینه بردار است ترک نماییم. یادمان باشد جامعه با وجود تک تک افراد معنی می یابد و چنانچه شاعر می گوید “چو عضوی به درد آورد روزگار/دگر عضوها را نماند قرار” پس اگر در خانه، محله و شهری جشن نوروز برپا شود و در محله و خانه دیگری، فقر و نداری و … امان ساکنین آن را بریده باشد یقین بدانیم که هیچکسی از این وضعیت منتفع نخواهد گردید بلکه همگان متضرر خواهند شد. همچنین به استناد معاهده 2005 تنوع زیستی پاریس موسوم به CBD، حفاظت از مظاهر فرهنگی از جمله آداب و سنن و رسوم و … همانا از مصادیق تنوع فرهنگی بوده و خود از سطوح تنوع زیستی به شمار می رود. سخن کوتاه آنکه همه با هم با رجوع به فرهنگ ناب خویش قدمی در راه حفاظت از محیط زیست برداریم.
امید باتو – کارشناس محیط زیستphoto_2016-03-14_16-43-55

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.