اگر روزی قالبهای فکریتان سر جای خودش نباشد
یک روز از خواب بیدار میشوید و میبینید که سقف در پایین قرار داشته و شما بالا خوابیدهاید، آب از آب تکان نخورده، همهچیز سر جای خودش قرار دارد و زندگی کماکان راه خود را میپیماید، منتها همهچیز برعکس است. این برعکس بودن شاید مثل یک تنوع در کارهای روزانه تلقی شود اما هنگامیکه همان روز احساس کنید که قالبهای فکریتان سر جای خودشان نیستند و اساساً همهچیز را برعکس فهمیده و درک کردهاید، شاید بازهم تنوع باشد اما خیلی آزاردهنده خواهد بود. این بار همهچیز را از بالا میبینید و نگاه افقی جلوی دیدن و فهمیدن خیلی از چیزها را نخواهد گرفت.
بعضیها مقصرترند
برای درک بهتر وارونگی، فهم خود در برابر زمین را کمی شرح میدهم. زمین در سرازیری نابودی قرارگرفته و عامل اصلی و مهم آن انسان و جمعیت بسیار بالای او است. انسانی که منافع درازمدت حضور خود در زمین و بودن و ماندن زمین را به دلیل منافع شخصی و کوتاهمدت خود در نظر نگرفته و همهچیز و همهکس را به پرتگاه عدم کشانده است. هرچند همگی در این امر مقصریم اما بعضیها مقصرترند. پزشکانی که با خلق ابزارها و دانش نوین زاد و ولد را از حالت طبیعی خارج کرده و عمر انسانها را بیشتر از هرزمانی افزایش دادند، از دیدگاه ما انسانهایی قابلاحترام و بزرگ بوده و همیشه به آنها افتخار کردهایم، اما در دنیای وارونه که از بالا نگاه میشود میبینیم که افزایش جمعیت و روند فاجعهبار صعودی آنیکی از بزرگترین مشکلها است که ریشهی اکثر مسائل تخریبگر دیگر به آن برمیگردد. وقتی به عمر زمین و زمان حضور انسان در این کره میاندیشیم، دیگر پزشکان و سازمانهای بهداشت ما بر قلههای افتخار نیستند، بلکه ایشان بودهاند که به هر دلیلی انسان را به بلای غیرقابلانکار زمین تبدیل نمودهاند و در عوض این زندگی، لحظهای در برابر عمر زمین، اتفاقاً ویرانگرترین اعمال را برای نابودی کل این سیاره رقمزدهاند.
رفاه روزافزون ما، خیلی سریعتر نسلهای آینده را به ورطه نابودی میکشاند
مخترعین که رفاه جامعه اغلب به خاطر ایشان است نیز ضربات سنگینی بر حیات بشر زدهاند. اینک که در ابزار و رفاه غرقشدهایم درک آن بسیار سخت است، اما تصور کنید با این ابزارها چه اندازه از عمر زمین کم شده است و بهتبع آن حیات نسلهایی که حق داشتهاند بر این کره زندگی کنند به ورطهی نابودی کشیده شده است و قطعاً در آینده نیز رفاه روزافزون ما به انقراض محکومشان خواهد کرد. برق که به دنیای انسانها روشنایی بخشید، تاریکی را چه میزان سریعتر بر این سیاره اعمال خواهد کرد. راهها و ابزارهای مدرن ما چه میزان راه را بر حضور نسلهای آتی خواهند بست؟ مثالهایی ازایندست بسیار زیادند که هرروز شاهد آنها هستیم و این وضعیت به انسانی تشبیه شده است که بهقصد پرواز خود را پرتگاهی با ارتفاع زیاد به پایین پرت میکند و در بین زمین و آسمان مسرور و سرمست از احساس و تجربهی پرواز است، اما از فرجام کار بیخبر.
این مطلب در شمارە 6 ماهنامە چیا (15 فروردین 1395) بە چاپ رسیدە است.









ثبت دیدگاه