“دُن کیشوت” یا شۆڕه‌ سوار
11 می 2016 - 14:01
شناسه : 118502
بازدید 126
پ
پ

Untitledکمال کهنه‌پوشی
در شماره 5 ماهنامه چیا صفحه 3، مطلبی با عنوان “دُن¬کیشوت های طبیعت دوست” به قلم آقای فرهاد شفیع‌زاده به چاپ رسیده بود که در این زمینه تذکر چند نکته لازم است. در مطلب ایشان آمده است “علت اصلی فاجعه همان ساختار و زیربنای اجتماعی است” و در ادامه گفته‌اند که “نجات زمین با تغییر عادات و الگوهای فردی میسر نیست” و راه‌حل را در “مبارزه‌ی بی‌امان برای تغییر رادیکال در شیوه تولید، عرضه، مصرف، انباشت و سود است.” ایشان فعالیت‌های فردی و حتی آن جی او ها را کم اثر، بی‌اثر و حتی به دوستی خاله خرسه تشبیه کرده است. شکی نیست که ساختار فرهنگی هر جامعه‌ای در شکل‌دهی رفتار آن جامعه مؤثر است، اما این اثرگذاری مطلقیت ندارد، چراکه اگر چنین باشد پس بشر محکوم و برده ساختار جامعه خود خواهد بود.
تغییر را از خود شروع کنیم
ساختارها پرقدرت و مؤثرند اما نه قدرتمندتر از خلاقیت و اراده انسان، درنهایت این فرد است که خود انتخاب می‌کند چه روشی را برای زندگی برگزیند، اگر می‌خواهید که جهان را –ساختارها- تغییر دهیم چه راهی بهتر از این وجود دارد که از خود شروع کنیم و خود الگوی آنچه می‌خواهیم، باشیم. مگر غیرازاین است که شرکت‌های بزرگ محصولات خود را بر اساس ذائقه و تمایل مشتریان تولید می‌کنند؟ اگر افراد و ان جی او ها درزمینه تغییر الگوهای مصرلککف فرهنگ‌سازی نکنند، چه راه بهتری وجود دارد؟
تغییرات، یک‌شبه با انقلاب و کودتا ایجاد نمی‌شود
تغییرات مثبت از طریق ان جی او های واقعی، فعالان مدنی و رفتن به‌سوی جامعه‌ی مدنی ممکن است و تجربه نشان داده که تغییرات یک‌شبه با انقلاب و کودتا در فکر مردم ایجاد نمی‌شود و بعد از مدتی ساختار قبلی در اسم‌ها و رنگ‌های دیگر خود را بازتولید می‌کنند. درحالی‌که آقای دکتر اسماعیل محمودی برخلاف نظر ایشان با اشاره به رویداد سگ آزاری در ایران نقش ان جی او ها و مخصوصاً انجمن سبز چیا را در تغییر الگوهای رفتاری مردم حائز اهمیت می‌دانند.
ناآگاهی انسان بزرگ‌ترین بلای خود او و طبیعت است
این تفکرات اعضای یک جامعه است که ساختارهای آن را می‌سازند، پس تغییر ساختارها نیازمند تغییر تفکرات افراد جامعه است. اگر تلاش‌های فردی و حتی جمعی انسان‌ها برای ساختارشکنی خلق و بازتعریف ساختارها بی‌اثر است. پس محکوم‌به تسلیم در برابر آن‌ها هستیم و دست روی دست بگذاریم تا دستی از غیب برون آید و کاری بکند. کاری که ماندلا، گاندی و دیگران حاضر به انجام آن نشدند. درنهایت این انسان است که به هر آنچه کسر شان اوست “نه” بگوید. ناآگاهی انسان بزرگ‌ترین بلای خود او و طبیعت است. پس فرهنگ‌سازی، آموزش و ارتقای سطح آگاهی مردم بهترین راه ممکن جهت رهایی از بحران‌های محیط زیستی است. چه بسیارند آثار هنری و ادبی در شرایط نامساعد خلق‌شده‌اند، ساختارها شاید برای انسان‌های حقیر محدودیت باشند اما برای انسان‌های بزرگ و خلاق هرگز. بجای هیچ‌انگاری تلاش، رنج و هزینه‌های مادی معنوی فعالان مدنی رسالتمان این باشد که هر کس هرکجا و به هر نوعی به‌اندازه توان و خلاقیت خود برای بهبود وضعیت جهان و انسان بکوشد.
این مطلب در شمارە هفتم ماهنامە چیا (اردیبهشت 1395) بە چاپ رسیدە است.

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.