اورامان را اگر از تعریفی شرق شناسانه به قلم بیاوریم، سرزمینی است کوهستانی، با مردمانی سختکوش، خودکفا، زبان، فرهنگ و آدابورسوم منحصربهفرد و دستنخورده که باوجود ورود ابزارهای مدرن و برقراری ارتباط آسان با دنیای خارج از خود توانسته است این ویژگی را حفظ نماید. فعالین فرهنگی نیز بر اساس همین مؤلفهها در حال ثبت جهانی این منطقه بهعنوان میراث مشترک بشری هستند. فارغ از تمام ملاکها و استانداردهای موردنیاز این اقدام در یونسکو، وضعیت طبیعی و درواقع اکو توریستی اورامان در کنار فرهنگ و سنن کهن آن، از اصلیترین عناصری است که آن را بهعنوان نامزد این عنوان انتخاب نموده است.
در دنیای کنونی با گذر از عصر مدرن به نظر میرسد جهان در حال شکلدهی به هیئت دهکدهای خود است و در این میان آنچه قرار است بماند، باید در این دهکده کالایی برای عرضه داشته باشد و با این وضعیت توسعه و ترقی صنعت و تکنولوژی در خاورمیانه و کشور ایران، اورامان میتواند با حفظ چهره کهن و اساطیری، خود را در وضعیت کنونی برجسته سازد.
اورامان در بوته تکرار تجربه ویرانگر غرب
در دو دهه گذشته صنعت سدسازی باهدف توسعه صنعتی و اقتصادی! و تکرار تجربه ویرانگر فاوستی غرب (دیدگاهی که تحقق مدرنیته را در توسعه صنعتی و توسعه صنعتی را در انهدام سنت و طبیعت میدید) از مدرنیته، اورامان به مجموعه دریاچههای مصنوعی تبدیلشده است که میراث چند هزارساله این منطقه را دچار تهدید جدی کرده است روستاهای قدیمی و نادر همچون هجیج که شهرت ملی و جهانی دارد از بین رفته است و به نظر میرسد این برنامهها تمامی ندارند.
در حاشیه سدها هم فارغ از تمام خسارات غیرقابلجبران زیستمحیطی ازجمله مدفون شدن بخش وسیعی از باغات و مراتع و درختان جنگلی، رانش زمین، تخریب بافت خاک و پوشش گیاهی، از بین رفتن میراثهای 40 و 70 هزارساله که اخیراً کاوش شد و بخشی از آن زیر میلیونها مترمکعب آب مدفون شد، احداث جاده دسترسی هم مزید بر علت شده است.
تخریب زیستگاه و اکوسیستم حساس اورامان درنتیجه ساخت سد داریان و احداث جادههای غیر ضروری
احداث جاده در اطراف حریم سدهای ساختهشده بخصوص سد داریان موجب تخریب و از بین رفتن زیستگاهها و اکوسیستمهای حساس شده و لطمات جبرانناپذیری بر پیکره محیطزیست منطقه وارد نموده است که جاده “ههباس ئاوا به روار ” نمونه این جادههای غیرضروری است که به نظر میرسد از چندین جهت موجب ضرر و زیان جبرانناپذیر به منطقه اورامان خواهد شد
- مردم روستاهای روار و ههباسئاوا در طی سالیان گذشته جاده ارتباطی باهم نداشتهاند و مراجعت مردم این روستاها و اطرافشان به شهر سروآباد و مریوان از دو مسیر متفاوت صورت گرفته است و نیاز و خواست واقعی مردم منطقه قطعا احداث این جاده نیست. روستای ههباسئاوا نیاز به احداث پل دارد که در حال تکمیل است تا به شهر اورامان متصل شود و روستای روار هم نیاز به تعمیر و بهسازی یک جاده 2 کیلومتری برای دسترسی به روستای دل و از آنجا به سروآباد دارد که متأسفانه تنها راه دسترسی روار غیرقابلتوصیف است و توجیه طرح بر اساس خواست مردم این روستاها بیمورد و غیرواقعی است.
- مسیر فوق در منطقه حفاظتشده کوسالان واقعشده است. “مناطق تحت حفاظت، مناطقی نمونه از زیستگاههای منحصربهفرد برای حمایت از جمعیتها و گونههای حیاتوحش و حفظ و حراست از سیماهای زمینشناسی، بومشناسی، فرهنگی، تاریخی، هستند که به دلیل عوامل محدودکننده مختلف چون: توسعه، کمبود زمین، کمبود بودجه، وسعت اندکی از سرزمین را به خود اختصاص دادهاند و بهصورت جزایری در اقیانوس مناطق انسان زا تبدیلشدهاند که برای حفظ ارزش زیستگاهی و ژنتیکی “حفاظتشده” اعلام میشوند” و نباید هیچگونه دخل و تصرفی در آنها صورت گیرد.
پس بنا بر تعریف فوق آیا لازم است برای تردد حداکثر 200 نفر هزینهای حدود 10 الی 15 میلیارد تومان صرف شود و با بیل مکانیکی و بولدوزر به جان این منطقه بکر افتاد و توجیه آن را هم خواست مردم این دو روستا اعلام کرد؟! درحالیکه جاده سنندج مریوان که به قتلگاه تبدیلشده است علیرغم خواست مردم این دو شهرستان و مردم استان باگذشت بیش از بیست سال هم چنان قربانی میگیرد و معلوم نیست چند سال دیگر هم مردم باید به عزای عزیزانشان بنشینند تا به اتمام برسد.
- احداث این جاده موجب قطع ارتباط دو زیستگاه جانوری کوسالان و شاهو در این منطقه خواهد شد که جزو معدود مسیرهای تردد حیوانات وحشی و رسیدن آنها به آب سیروان بوده است که با کشیده شدن جاده، مسیر دسترسی قطع خواهد شد.
- اتصال جاده ههباسئاوا – روار از سوی دیگر موجب دسترسی آزاد شکارچیان به منطقه حفاظتشده کوسالان خواهد شد که در این مسیر به علت کم تردد بودن و دسترسی به زیستگاه حیوانات وحشی موجب تهدید حیات جانوری در این منطقه خواهد شد.
- مسیر یادشده پوشیده از درختان قدیمی بلوط و ون است که صدها سال است بکر مانده است و اینک باوجود احداث این جاده غیرضروری، این پوشش طبیعی نیز نابود خواهد شد درختانی که نفس زنده این کره خاکی هستند و برای حفظ و نگهداری هر اصله از این درختان نیاز به میلیونها تومان هزینه خواهد بود اما اینک با اشاره یک بیل مکانیکی عمرش به پایان میرسد.
- برفرض محال، هدف از کشیدن این جاده خواست اهالی این دو روستا بوده است درحالیکه میتوان با هزینهای بسیار کمتر از بودجه فوق، از قایق استفاده کرد و اهالی را هر وقت و هر زمان و بدون وقفه جابجا نمود و به طبیعت هم آسیبی نرساند.
- بنا بر گفته مجریان سد، بیش از 1300 میلیارد تومان هزینه سد داریان و نابودگریهایش بوده است! درحالیکه علاوه بر کانی بل، هیچ هزینه دیگری برای عملیات آبخیزداری در حریم سدها، ایجاد مسیرهایی برای عبور و مرور حیوانات وحشی، پایگاههای محیطبانی و… صرف نشده است و معلوم نیست ادارات محیطزیست و منابع طبیعی کرمانشاه و کوردستان در این میان چه نقشی داشته و دارند؟!
اورامان با کوسالان و تخت و شاهو و دالانی و سیروان هویت یافته است که متأسفانه اینک با دریاچه مصنوعی و خطوط راهها و تونلها جز کالبدی بیروح از آن باقی نخواهد ماند، میراثی نخواهد ماند تا ثبت جهانی شود.
این مطلب در شماره هشتم ماهنامه چیا (خرداد 1395)، چاپ شده است.









من بعنوان یک ایرانی افتخار میکنم که یک انجمن سبزی در مریوان وجود دارد بخصوص که برنامه هوای تازه سیما را دیدم دوست دارم عضو بشوم و هر کاری که از دستم بر بیاید برای محیط زیست انجام بدهمو