شکل سرزمینی در خاورمیانهی امروزی، محصول تلاشهای استعماری انگلستان و فرانسه بوده است. چنانچه میدانیم خاورمیانه و شمال آفریقا همواره تحت امر امپراتوری عباسی، فاطمی و نهایتاً عثمانی بوده است؛ اما شکست امپراتوری عثمانی در جنگ جهانی اول و تقسیم سرزمینهای تحت امر آن، نظم جدیدی در منطقه ایجاد نمود. دولتهای فرانسه و انگلستان محرمانه توافق کردند بعد از شکست عثمانی خاورمیانه را بین خود تقسیم کنند. در راستای چنین تصمیمی قراردادی محرمانه به نام «سایکس پیکو» در ۱۶ مه ۱۹۱۶ (۲۶ اردیبهشت ۱۲۹۵) بین «سرمارک سایکس» نماینده بریتانیا و «ژرژ پیکو» نماینده فرانسه امضا شد و کشورهای خاورمیانه را شکل دادند که طبق آن سوریه و لبنان مستعمرهی فرانسه و عراق، فلسطین و اردن تحتالحمایه انگلستان باشند.
تقسیم خاورمیانه بر اساس ایجاد اختلافات مرزی، مذهبی، قومی و… برای تامین منافع استعمارگران
بر اساس توافق سایکس- پیکو؛ جغرافیای تازهای طبق نقشههای برنامهریزیشده استعمار، ایجاد گردید. این در حالی بود که تفاوتی ماهوی میان مردم عرب کشورهای جدید عراق، کویت، سوریه، اردن و… وجود نداشت. معیار ایجاد کشورهای جدید و مرزهای خطکشی شده خاورمیانه، بازتابی از منافع استعماری بود. آنچه واضح است تقسیمبندیهای فوق، بنیاد بحرانهای قرن بیستم خاورمیانه بوده است. بهاینترتیب جغرافیای تازهای با حضور مجموعهای از کشورها ایجاد شد که عمر هرکدام از آنها تازە به صدسال رسیده است. کشورهای استعماری- اروپایی موفق شدند به نام نمایندگی خود، تعیین سرنوشت کشورهای جدید و ملتهای آنها را بر اساس نقشههای برنامهریزیشده خود در دست بگیرند. آنها با ایجاد اختلافهای مرزی، مذهبی، دینی و قبیلهای، اهرمهایی را به وجود آوردند تا در مناسبات آینده برای تأمین منافع خود در این کشورها از آنها استفاده کنند. کشورهای استعمارگر مرز میان این کشورها را طوری طراحی کرده بودند که علاوه بر تأمین منافع سیاسی و اقتصادی خود، اختلافات مرزی را نیز در بین این کشورها ایجاد میکرد و ملتهای این سرزمینها را که قرنها بهصورت مسالمتآمیز در کنار هم زندگی میکردند به دشمنهای بالقوه برای یکدیگر تبدیل کرد. پسازاین تقسیمبندی استعماری، مردم و کشورهای این منطقه در طول یکصد سال گذشته همیشه روابط خصمانهای باهم داشتهاند و رژیمهای سیاسی حاکم بر این کشورها ناچار شدهاند برای بقای خود و مجهز کردن ارتشهای همیشه در حال جنگشان نفت و سایر سرمایههای ملی سرزمین خود را باقیمتی ناچیز در اختیار کمپانیهای غربی قرار دهند.
نسلکشی، جنگ، کشتار و آوارگی؛ ارمعان سایکس پیکو برای کوردها
رژیمهای کشورهای تازه تأسیس ترکیه، عراق و سوریه برای حفظ هویت کاذبی که استعمارگران به آنها داده بودند از هر جنگ و خونریزی دریغ نکردند. نقشه و قرارداد سایکس پیکو عاملی شد برای جنگهای میان کشورهای عربی، نسلکشی و قتلعام حدود ۵۰ تا ۷۰ هزار نفر کورد در حملات نیروی هوایی و زمینی ترکیه به درسیم و آواره کردن صدها هزار نفر از مردم، سرکوب خونین قیام مردم کورد به رهبری احسان نوری پاشا در کوههای آرارات، سرکوب خیزش مردم کورد که به رهبری شیخ سعید پیران برای حفظ حقوق ملی خویش که از سوی آتاتورک انکار میشد، به پا خاسته بودند. همچنین نفی هویت چند میلیون کورد در سوریه و تعریب، آوارگی، جنگ، کشتار، انفال و شیمیایی در کوردستان عراق ارمغان سایکس پیکو بود.
ثروت و پیشرفت و تمدن غرب به قیمت درد و رنج و خون میلیونها کورد مظلوم
این توافقنامە شوم، بیشترین آسیب را به مردمان کورد در عراق و سوریه و ترکیه وارد کرد. علاوه بر آسیبهای روحی ناشی از کشته شدن صدها هزار زن و مرد و کودک و پیر و جوان، آسیمیلاسیون و هویت زدایی، ترویج فقر، کوچ اجباری، غارت سرمایەهای کوردستان، سیاست سرزمینهای سوخته، زندان، شکنجه، راز نهفته در دل میلیونها انسانِ کورد مرعوب و تحقیرشده، بخشی دیگر از سرنوشتی بود که قرارداد سایکس پیکو نصیب مردم کورد در خاورمیانه کرد.
کشورهای فرانسه و بریتانیا با تقسیم خاورمیانه منافع خود را برای یکصد سال تأمین کردند و به منابع فراوان انرژی ارزان دسترسی پیدا کردند. آنها نهتنها آسیب و زخمهای جنگهای جهانی اول و دوم را که بر پیکره جوامعشان واردشده بود، جبران کردند بلکه به ثروت، پیشرفت و تمدنی دست یافتند که امروزه هزاران انسان جهانسومی را مجذوب خودکرده است؛ اما نباید فراموش کنیم ثروت و پیشرفت کنونی کشورهای بریتانیا و فرانسه به قیمت درد و رنج و خون میلیونها کورد مظلومی تمام شد که در مرز کشیهای سایکس پیکو به جمعیت و هویت آنان هیچگونه توجهی نشد و آنها را مانند گوشت قربانی تقسیم کردند؛ بنابراین لازم است سیاستمداران، روشنفکران و حقوقدانان کورد تلاش کنند بریتانیا و فرانسه را در دادگاهی صالحه وادار به پاسخگویی به این ستم تاریخی کنند که به ملت کورد کردهاند و به جبران خسارات وارده به این ملت مظلوم محکوم نمایند.










ثبت دیدگاه