سیوان امینی
کوهستان زاگروس که بزرگترین رودخانههای ایران را در خود جایداده است، تاریخ و تمدنهای بزرگی در کنار همین رودخانهها، همچون کوردها را در دل خود جایداده است. این زیستبوم عظیم تا به امروز سخاوتمندانه زیستمندان خود را از مواهب طبیعی، آب و غذا و مسکن گرفته تا زیستگاه مناسب و هوای پاک بهرهمند نموده است. قرار گرفتن محیطهایی همچون درههای پر آب و آبشارها، رودخانهها و چشمهها، دریاچهها و تالابها، غارها و مناطق صخرهای، جنگلها و مراتع با پوشش گیاهی متنوع، حیاتوحش زیبا و تنوع زیستی غنی، فرهنگها و تمدنهای بزرگ، سنتها و مردمان محترم در کنار هم همه و همه در طول هزاران سال در کنار هم به تعادل رسیده است و مجموعه عظیم و باشکوهی در کنار همشکل داده که آن را بانام زاگروس میشناسیم.
سهم جنگلهای کوهستان زاگروس از حدود 11 میلیون هکتار سطح جنگلهای ایران، 5 میلیون هکتار است که با قدمت 5500 سال قدیمیترین جنگلهای بلوط دنیا را در خود جایداده است (محمدرضا مروی مهاجر، 1390). همچنین سطح جنگلهای زاگروس در استان کوردستان در 40 سال قبل 500 هزار هکتار و امروزه بر اساس دیدگاه منابع طبیعی کوردستان حدود 370 هزار هکتار است یعنی به لحاظ کمی در طی 40 سال 26 درصد کاهشیافته است؛ اما به لحاظ کیفی، بیش از 60 درصد جنگلهای استان دچار کیفیت نامناسب بهویژه کهنسالی در تودههای مسن و شاخه زاد در تودههایی که بهرهبرداری شدهاند گردیده است. طبیعی است این کاهشهای کمی و کیفی تاج پوشش جنگلها را کاهش داده و با یک جنگل نرمال فاصلهای بسیار شدید را داراست و حتی در بعضی نقاط تودههای جنگلی قادر به ایفای نقشهای حفاظتی و حمایتی نیستند (محمد فتاحی؛ استادیار بازنشسته موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور).
وجود زیستبوم عظیمی بهمانند زاگروس، با تنوع گونهای نزدیک به 2500 گونه ازجمله انسانها با جمعیت تقریبی 20 میلیون نفر و فرهنگهای مختلف، وجودش در هر کشوری موجبات توسعهی انواع بخشهای تحقیقاتی، زیستمحیطی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، توسعه و اکو توریسم پایدار را فراهم مینماید اما در کشور ما این زیستبوم عظیم در چند دهه اخیر در پی بیتوجهی و بیخردی انسانها با مشکلات زیادی روبهرو شده است و با بر هم زدن تعادل زیستی و تخریب هرساله بخش زیادی از آن نابود میشود.
افزایش جمعیت، آفات و بیماری مثل خشکیدگی، تخریبات و تغییر کاربری مثل تبدیل جنگل به باغ و زمین زراعی، احداث سدهای غیر کارشناسانی مثل سد داریان، پایین بودن سطح درآمد زاگروس نشینان و بیکاری آشکار و نهان، تکهتکه شدن زیستگاهها با جادهسازی، تصرفات مردمی و سازمانی و از بین بردن منابع آبی، توسعه بدون برنامه کشاورزی و دامداری، طرحهای ناموفق و بدون مطالعه علمی دولتی همچون طرح طوبی مهمترین عوامل تهدید زاگروس است؛ اما تهدید دیگری که در دهه اخیر صدمات جدی به این زیستبوم وارد کرد آتشسوزیهای گسترده ایست که اگر با این روند ادامه یابد بدون شک تأثیر این آتشسوزیها مخربتر و ویرانگرتر از بسیاری از موارد گفتهشده است که بقای همهی موجودات ازجمله انسان را به خطر میاندازد.
خاک، آب و موجودات زنده از عوامل مؤثر در تعادل و پایداری اکوسیستم جنگلی میباشد که هر سه آن تحت تأثیر آتشسوزیهای شدید تخریب میگردد. با توجه بهشدت بالای بسیاری از آتشسوزیهای جنگلی، عملاً در برخی از نقاط، تخریب برگشتناپذیر است.
آتشسوزیها در جنگلها در چهار نوع آتشسوزی زمینی، آتشسوزی پوشش کف جنگل، آتشسوزی تنه درخت و آتشسوزی تاج درخت تقسیم کرد که در اکثر آتشسوزیهایی که در جنگلهای جهان اتفاق میدهد فقط یکی از این انواع آتشسوزی رخ میدهد، اما متأسفانه در جنگلهای زاگروس با توجه به نوع پوشش گیاهی و زمان آتشسوزی همزمان هر چهار نوع آتشسوزی باهم بر روی جنگل تأثیر مخرب وارد می¬کند.
طبق بررسیهای میدانی و توجه به دادههای انجمن سبز چیا عوامل زیر در بروز این آتشسوزیها مهمترین نقش را داراست:
*آتش زدنهای پنهانی و وجود دستهای پشت پرده برای نابودی منابع طبیعی
*تبدیل اراضی جنگلی به مناطق مسکونی، زراعت دیم و توسعه باغات
*اختلافات طایفهای و شخصی
*اقدام عمدی تعدادی از مردم که منافع آنها در تعارض با منابع طبیعی است
*اختلافات اشخاص با عملکرد و برخورد ادارات منابع طبیعی و محیطزیست با مردم
*آتش زدن یک منطقه برای استفاده از چوب آن در سال بعد بهمنظور تهیه زغال
*کشتار جانورانی همچون سنجاب و مار
*برگزاری مانورهای نظامی و پاکسازی اطراف پاسگاهها
*آتش زدن کاه و کلش محصولهای زراعی زمینهای نزدیک جنگل
*تیراندازی در جنگل توسط شکارچیان و درگیریهای مسلحانه در محدوده جنگلی
*آتش زدن توسط برخی افراد با مشکلات روحی و روانی
بااینحال آتش زدن جنگل، چه از روی عمد و چه غیرعمدی باعث از بین رفتن جنگلها و مراتع و حیاتوحش و زیستگاهها میشود که جدای از نابودی ذخایر ژنتیکی، بقای زیستمندان آن ازجمله انسانها و فرهنگ و تمدنش را تهدید میکند.
از مهمترین آثار منفی و تخریبی آتشسوزی در اکوسیستمهای جنگلی زاگروس میتوان موارد زیر را نام برد:
*از بین بردن پوشش گیاهی و کاهش نفوذپذیری خاک
*فرسایش اراضی و افزایش رواناب در سطح خاک پس از آتشسوزی
*از بین رفتن جانوران و زیستگاههای آنها (نابودی آشیانه پرندگان و….)
*از بین بردن میکروفلور و میکروفون منطقه مورد هجوم آتش
*سوختن مواد آلی و هوموس خاک و از بین رفتن آنها
*شستشوی مواد معدنی سوخته شده و آزادشده در خاک بعد از آتشسوزی
*کاهش درصد ازت خاک و نسبت کربن به نیتروژن در لایههای خاک سطحی
*کاهش توان زراعتی خاک خصوصاً تا عمق ۱۵ سانتیمتری
*افزایش نمکهای محلول در خاک سوخته شده و افزایش PH در اثر وجود این نمکها
*توسعه آفات و بیماریهای گیاهی پس از آتشسوزی در هنگام رشد مجدد اندامهای ظریف و تازه گیاهی
*افزایش بیشازحد گاز دیاکسید کربن در اثر سوختن ترکیبات آلی و آلودگی محیطزیست
*کاهش سطح آب سفرههای زیرزمینی
*اختلال در معیشت جوامع محلی
*افزایش سیلابهای ویرانگر
در ایران اغلب نهادهای اجرایی و مسئولین، این جنگلها را همیشگی میدانند و تخریب برای توسعه و آتشسوزیهای زاگروس را به دلیل عدم آگاهی از اکوسیستم زاگروس امری عادی و کماهمیت تلقی میکنند و اصولاً جنگل و مراتع را بهعنوان زمینی مرغوب برای کشاورزی میدانند و اعتقادی به دید اکولوژیکی بر جنگلهای زاگروس ندارند.
وقتی در کوردستان جنگلها دچار حریق میشوند، با توجه به اینکه ارتباط مستقیم به مایحتاج اولیه ندارد صدای مردم را درنمیآورد و با توجه به وضعیت اداره منابع طبیعی و بودجه این اداره که نشان از جایگاه اهمیت منابع طبیعی در این کشور است چگونه میتواند توقع بهبود شرایط را داشت؟ هرزمانی مسئولان ازجمله نهادها و ارگانهای امنیت، قضایی، نمایندگان مجلس، وزیران، استانداری، فرمانداری، دولت محترم و سایر نهادهای ذیربط اولویت و توجهی را که برای امور دیگر قائل هستند به مقدار کمتری هم برای حفظ و حراست از محیطزیست و منابع طبیعی زاگروس قائل شوند، شاید بتوان برای جلوگیری از آتشسوزی و تخریب این منابع حیاتی، گامی برداشت.
اهمیت جنگلهای زاگروس در آیندهی نزدیک که بحران آب و خطر انقراض گسترده جانوری و گیاهی درراه است؛ بر همه ازجمله تخریبکنندگان بهروشنی معلوم میشود و حتی کسانی که قدرت تحلیل و فهم بحران را ندارند به وضعیت دردناک آن پی خواهند برد. زمانی که اکوسیستمها دچار نارسایی بیش از این شوند و از حالت تعادل خارج شود، آفات و بیماری شیوع پیدا کند، گونههای گیاهی و جانوری از بین برود، چرخههای زیستی بر هم بخورد، فرسایش خاک بالا رود و سیلابهای ویرانگر به وجود بیاید و منابع آبی کل ایران که نزدیک به 50 درصد آبش را از زاگروس دارد مختل شود و همزمان با خشکسالیها مهاجرتهای اجباری آغاز گردد، آنگاه شاید اهمیت جنگلهای زاگروس و سامان دادن این مردم و وضعیت معیشتش در دستور و اولویت کاری قرار بگیرد.
در این برهه از زمان جای بسی تشکر و قدردانی دارد که از اواخر دهه هشتاد با به وجود آمدن و گسترش آتشسوزیها، مردم کوردستان خود احساس مسئولیت کردند و انجمن سبز چیا را تشکیل دادند که تاکنون هم مهمترین مجموعه در سطح کشور در مقابله با بحران آتشسوزی جنگلهای زاگروس بدون شک انجمن سبز چیا مریوان بوده که همه به آن واقفیم چگونه با کمک مردم و اعضای خود با جانفشانی و بدون هیچ چشمداشتی به نبرد با این آتشسوزیها میرود. انجمن سبز چیا با احساس تعلق ویژهای به حفاظت سرزمین خود که متعلق به آیندگان میداند اعتقاد دارد که در طول تاریخ، زاگروس دوست و یاورشان بوده و اکنونکه زاگروس نیاز به حمایت دارد لازم است که زاگروس نشینان نسبت به نابودی زاگروس بیتفاوت نباشند، چراکه نابودی زاگروس منجر به نابودی زندگی همهی زیستمندان آن ازجمله انسانها میشود.
برای نجات زاگروس، باید در عمل و هنگام اقدام، باارادهی بهمانند چیایی ها به حفاظت و احیا این زیستبوم بپردازیم، از گذاشتن دید امنیتی و متهم کردن به سیاسیکاری به نسبت انجمنها بپرهیزید و همه با همراهی و همفکری هم بیشتر از این نظارهگر نابودی این زیستبوم عظیم نباشیم.
این مطلب در شماره 11 ماهنامە چیا چاپ گردیده است.
ایمیل نشریه: chya.govar@gmail.com








ثبت دیدگاه