تلخند (12)

نمی دونم شما کجای دنیا زندگی می‌کنید، اما من توی شهری زندگی می‌کنم که مسئولین بجای حل کردن مسئله، صورت‌مسئله رو انکار میکنن!!

میگی چه جوری؟

حالا عرض می‌کنم:

دیشب لسان‌الغیب یعنی همون خواجه حافظ شیرازی اومده بود به خوابم و می‌گفت: فلانی شما دارین تو مریوان چکار میکنین؟ دود آتش جنگل هاتون نفسم رو بند آورده و دیگر نفس باد صبا مشک‌فشان نخواهد شد. منم مثل مدیران استانی که مدیریت بحران بلد نیستند و همه چی رو انکار میکنن و به تبعیت از مدیرکل منابع طبیعی استان کوردستان زدم زیر همه چی و گفتم خواجه داری هذیون میگی امسال نسبت به پارسال پنجاه‌درصد کاهش آتش‌سوزی داشتیم البته فرمایش عمو پیمان زیادی هم عجیب نیست چون توی این فضای دودآلود میشه همه چی رو “تیکه‌ل کوکه” کرد.

یا امروز آناهیتا الهه آب‌ها از یونان به هم زنگ زده و می‌گفت: به اداره آبفای مریوان بگید شکستگی لوله هارو درست کنن، اگه نمی تونن تا خودم کراسوس رو بفرستم اونجا، بعد رئیس آبفای مریوان مصاحبه کرده که در تعمیر لوله‌های شکسته هیچ تعللی صورت نگرفته است! آخه یکی نیست بهش بگه: خنده‌رو، خودمانی، خودمانیم همکاراتون خیلی هم فعال نیستن وگرنه صدای آناهیتا درنمی اومد.

یا کاکه حه مه ی بیلو توی گروه تلگرامی شاعران کورد نوشته به این بچه‌های انجمن سبز چیا بگید که تمام ادارات مربوطه موافقت‌کردن و قراره کلنگ احداث پالایشگاه در دشت بیلو زده بشه اونوقت مدیرکل دوست‌داشتنی محیط‌زیست استان کوردستان میگه ما با احداث موافقت نکرده و نخواهیم کرد. ما هم میگیم دکتر جان شما که از دیار درخت و جنگل تشریف آوردی باید درد درختان و جنگل‌ها رو خوب بدونید!

این نوشتە در شمارە دوازدهم ماهنامە چیا و در ستون ثابتی تحت عنوان “تلخند”، بە چپا رسیدە است.