جدال با مرگ درراه نان
28 اکتبر 2016 - 6:46
شناسه : 119218
بازدید 124
پ
پ

سیوان امینی

سیوان امینی

در میان موجودات هستی قطعاً هیچ‌گونه‌ای به‌اندازه انسان هم نوع خود را مورد ستم و کشتار قرار نداده است. انسان امروز در خاورمیانه در حال نابودی همه‌چیز است. کشتار و سلاخی کودکان وزنان، ترویج خشونت و افراطی‌گری، نابودی منابع طبیعی و محیط‌زیست همگی ژنوسایدی علیه بخشی از جهان هستی و تمامی موجودات آن است.

بخشی‌هایی از کوردستان در مرز قرارگرفته است و این مرز بودن مشکلاتی بزرگی را به همراه داشته است اما باز امرارمعاش این مردم وزندگی‌شان به این مرزها بستگی دارد. در زمان جنگ هشت‌ساله هم به‌واسطه مرزی بودن بیشترین خسارت بر این شهرها وارد شد و بیشترین قربانی مادی و معنوی را داده‌اند؛ اما بعد از گذشت بیش از سی سال هنوز جزو مناطق محروم با آمار بیکاری بالاست. هیروشیما بعد از حمله با سلاح غیرمتعارف دوباره ساخته شد و به چیزی که شایسته و درخور آن ملت ستم دیده بود تا حدودی رسید اما سردشت ما که اولین شهر قربانی سلاح‌های شیمیایی ست هنوز خیابان، کوچه و خدمات شهری مناسبی ندارد چه برسد به شغل و توسعه‌یافتگی، هنوز از کمترین امکانات که زیرساخت‌های مناسب باشد بی‌بهره است.

شیخ عزیز اهل انجیران یکی از روستاهای مرزی شهرستان مریوان است، سه سال پیش به دلیل دیسک کمر و آسم همسرش گوسفندها را فروخت و بعد از مدتی با انتشار بیماری و تلف شدن دو رأس گاو مجبور شد گاو و گوساله‌هایش را هم بفروشد بااین‌وجود همیشه می‌گفت سختی روستا وزندگی شرافتمندانه‌اش را به زندگی شهری ترجیح می‌دهم چراکه معتقد بود شهری شدن ارتباطش را با دنیای زیبای طبیعت قطع می‌کند، شهرها صفایی ندارد و عزت انسان‌ها را می‌گیرد. اندک کشاورزی‌اش را ادامه داد و با سرمایه‌اش دو قاطر خرید تا با رفتن به مرز و حمل بار بتواند بخشی دیگر از هزینه خانواده شش نفریش را فراهم نماید، اما دیری نگذشت که حیوانات مظلوم درراه بازگشت از مرز، توسط یکی از پاسگاه مرزی از او گرفتند و بعد از چند روز ماندن در پاسگاه مرزی در محدوده جنگلی همان منطقه کشته شدند و تنها گریه‌اش برای دختران شیخ عزیز باقی ماند. از آن زمان تاکنون کشتار زیادی از حیوانات بارکش دوست‌داشتنی و مورداحترام مردم کوردستان در سکوت خبری رسانه‌ها در روستاهای مرزی شهر مریوان و بانه و سایر شهرها صورت گرفت و می‌گیرد. حیوان بیچاره ازیک‌طرف باید بارها را حمل کند تا در ارتزاق خانواده‌های روستائیان سهمی داشته باشد و از طرف دیگر هم به جرم حمل بار قاچاق باید کشته شود، ظلمی که تصورش هم در خیال انسان‌های باوجدان نمی‌گنجد. این‌گونه بود که شیخ عزیز و صدها نفر امثال او در مناطق مرزی شهرهای کورد نشینی چون مریوان و سردشت و بانه و پاوه و پیرانشهر تا به امروز که حاضر نبودند روستایشان را ترک کنند این‌گونه باید قربانی سیاست‌ها وندانم کاری عده‌ای می‌شدند تا اینکه بالاخره صدای مظلومیت حیوانات زحمت‌کش و نجیب امسال به مجلس شورای اسلامی رسید. شکور پور حسین شقلان، عضو کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی در گفت‌و‌گو با خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم درباره این وضعیت گفته بود: آنچه در این رابطه باید مدنظر قرار گیرد این است که در برخی موارد برخورد نیروی انتظامی با متخلفان، قانونی نیست. این چارپایان نباید توسط مأموران کشته شوند بلکه به لحاظ حقوقی باید صاحبان آن دستگیرشده و به مراجع قضایی معرفی شوند تا طبق قانون با آن‌ها برخورد شود.

صدیقه حجت پناه، عضو هیئت‌مدیره كانون وكلاي دادگستري مركز، در گفتگو با خبرنگاری کشتن این اسب‌ها را خلاف قانون می‌داند. ((نه‌تنها تلف‌کرده این حیوانات خلاف قانون است، بلکه حتی مصادره کردن آن‌ها بدون حکم دادگاه توسط مأموران جایز نیست. در قانون اسلامی صراحتاً بیان‌شده حتی مامور جنگلبانی هم نمی‌تواند جان حیوانات را درصورتی‌که برای او خطری ایجاد نکرده‌اند، بگیرد. این اسب‌ها نیز جزو اموال قاچاقچی‌ها هستند و طبق قانون جمهوری اسلامی ایران، حتی اگر زمان قاچاق اسب‌ها را بگیرند، نمی‌توانند آن‌ها را معدوم کنند. فقط می‌توان آن‌ها را به نفع دولت توقیف کرد)).

شیخ عزیز که مطمئن بود به‌ناحق این حیوانات را کشته‌اند بعد از چند ماه پیگیر ظلمی شد که در حقش شده بود و بعد از پیگیری‌های چندماهه توانست بخشی از هزینه مادی آن را جبران نماید اما دخترانش همیشه آن روز را فراموش نمی‌کنند که پدر تنها و خسته به خانه برگشت. با هرکدام از بچه‌ها که حرف بزنی آن روز را تلخ‌ترین روزشان می‌دانند که پدر را در این وضعیت دیدند. مادر شیخ عزیز هم تا زمانی که فوت کرد همیشه آن را جزو تلخ‌ترین اتفاقات زندگی‌شان می‌دانست چراکه مردم این دیار این حیوانات را به‌مانند فرزندی دوست داشتند.

با این اوصاف چند نکته لازم است که به آن اشاره شود و مسئولان و نمایندگان مجلس در فکر بازنگری در مورد این مسئله در مرزهای غربی کشور برآیند:

– مسئولین محترم وقتی‌که نمی‌توانید تولید و توسعه را با توجه به ظرفیت‌های موجود در این شهرها ایجاد کنید و با توجه به شرایط اقتصادی موجود بر کشور و استان‌های محروم آیا انتظار دارید مردم گرسنه و بیکار بمانند؟

– تا زمانی که این مناطق جزو مناطق محروم باشد و اشتغال‌زایی مناسب ایجاد نگردد مردم از مرزها برای امرارمعاش استفاده می‌کنند و اجازه نمی‌دهند فرزندانشان گرسنه سر بر بالین بگذارند.

– کشتار حیوانات مفید و مورداحترام که در طول تاریخ به انسان‌ها خدمت کرده است به دلیل حمل بار در شأن ما و فرهنگ غنی ما که دال بر حیوان‌دوستی بوده نیست.

– تعریف قاچاقچی برای مردی که جانش را برای ارتزاق خانواده‌اش به خطر می‌اندازد و قربانی سیاست‌های آزمندانه سرمایه‌داران و کارخانه‌های مرکز شده است و مواد غیرمجاز وارد کشور نمی‌کند تعریف درستی نیست، او کسی است که باعزت و شجاعت به همه ما می‌آموزد هیچ‌گاه زادگاه خود را ترک نکنید و در سخت‌ترین شرایط هم باید روزی خود و خانواده را به دست آورد و نباید آواره شهرها و استان‌های دیگر شد.

– آیا می‌دانید ده‌ها کودک که جرم پدرانشان کولبری بوده است یتیم شده‌اند. این پدران اختلاس گران و مفسدان دانه‌درشت اقتصادی بانام‌های مخفف نبودند آن‌ها کسانی بودند که شرافتمندانه درراه روزی به دست آوردن برای فرزندانشان در سرزمین خودشان جانشان را از دست دادند؟

– شهرها و روستاهایی که برای وجود این کشور و اکنونی که داریم بیشترین قربانی و هزینه داده‌اند و هرروز هم کودکی در این سرزمین با پا گذاشتن بر روی مین‌های جنگ قربانی می‌شود آیا این‌گونه برخوردها و قرار گرفتن در مناطق محروم و آمار بالای بیکاری شایسته آن‌هاست؟

– قهرمان قصه‌های ما در کوردستان آن مردی است که باوجود دیسک کمر بار صد کیلویی بر دوشش می‌گذارد و حاضر نیست دست به‌سوی کسی دراز کند و با آگاهی به اینکه شاید بازگشتی برای او وجود نداشته باشد درحالی‌که فرزندش در خواب است از همسرش خداحافظی می‌کند و روانه مرز می‌شود تا سهم زندگی روزانه خود و خانواده‌اش را از این دنیای وارونه بگیرد.

– مسئولان و هم‌وطنان عزیز، ایجاد مرزهای رسمی کولبری آغاز و نقطه عطفی است برای راهی که هنوز در اولش هستیم تا آسودگی خاطر وزندگی بهتر برای مرزنشینان و انسان‌های باغیرت این منطقه ایجاد کرد تا در زادگاه خود بمانند. باور کنید هیچ‌کس دوست ندارد باوجود مدرک لیسانس به کولبری و کار در مرز روی بیاورد اما مجبور است، او هم حق زندگی دارد.

 

این مطلب در شماره ۱۲ ماهنامە چیا چاپ گردیده است.

ایمیل نشریه: chya.govar@gmail.com

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.