شکی نیست که سرمایهگذاریهای بخش خصوصی-دولتی عاملی مؤثر در رشد و رونق اقتصادی هر منطقه محرومی همچون مریوان میباشد، اما منطق این سرمایهگذاری باید مبتنی بر شناخت درست از شرایط و نیازهای منطقه مذکور و منطبق بر اصول توسعه پایدار باشد. در همین رابطه، یک سرمایهگذار مهربان با ساختن یک مینی پالایشگاه و همچنین توسعه صنایع تبدیلی در حوزه نفت در نزدیکی چشم مریوان-تالاب زریبار- تلاش در ایجاد بستری مناسب برای اشتغال جوانان بیکار این دیار و اما مهمتر از همه کاهش یا قطع عبور تانکرهای نفتی در مسیر جاده مریوان-سنندج (قتلگاه) را دارد! البته با افزودن عبارت “تکنولوژی فرانسه” در حکم سرمه کشیدن بر چشمی که از بیماری رنج میبرد، سعی در زیبا ترسیم کردن و بیخطر نشان دادن این پروژه دارد. استانداري سنندج بهعنوان ارگانی دولتی که در قامت ستاد نجات بخشی تالاب زریبار یکتنه قد علم میکند، بدون اینکه مسئولیتی در قبال حفاظت از آن در برابر ساخت پالایشگاه قبول کند و با بیان اینکه سازمان حفاظت محیطزیست با مجوز احداث آن موافقت کرده است، خود شانه از زیر مسئولیتهای قانونی خالی میکند و البته بهتر از هر ارگانی ممکن است به خطرات این پروژه واقف باشد. در این خصوص در مقالهای تحت عنوان “احداث مینی پالایشگاه نفت در نزدیکی تالاب زریبار” (چاپشده در شماره ١٠ ماهنامه چیا) بهطور مفصل به این موضوع پرداختهام.
این روزها عباراتی چون اشتغال جوانان و توسعه پایدار تقریباً ورد زبان هر مدیر و مسئولی شده است که متأسفانه بعضاً میخواهد کلاه پشمشیشهای توسعه را بهطور پایدار روی سر یک ملت بگذارد تا به خیال خود کارنامهای درخشان را ثبت کرده، بدون اینکه اشراف کاملی به مفهوم توسعه پایدار داشته باشد. در همين راستا مدیر نمونه و مهربان کشوری در سال ٩٣ به همراه مجموعه تحت نظرشان، یکشبه به فکر حل مشکلات مردم نجیب این منطقه افتاده و قصد کردهاند زحمتی صدچندان برای محیطزیست مریوان، صنعت توسعهنیافته کشاورزی و اکو توریسم، هوا، جنگل، خاک زمینهای کشاورزی، محصولات کشاورزی، آب شرب و سلامتی ساکنین منطقه ایجاد کنند؛ اما غافل از اینکه روزی خبر اختلاس هشت هزارمیلیاردی مجموعه زیر نظرشان، تقریباً ١٦ برابر کل هزینه در نظر گرفتهشده برای ساخت مینی پالایشگاه مریوان، آنهم با سوءاستفاده از حساب پسانداز شریفترین و زحمتکشترین قشر هر جامعهای یعنی “فرهنگیان”، باعث رسوايي و بیاعتمادی هر چه بيشتر به آن مجموعه میشود. اگر مبلغ ۸ هزار میلیارد تومان اختلاس صندوق ذخیره فرهنگیان را که در پرونده اتهامات وارده به مدیران این مجموعه مطرحشده است به تعداد کل اعضای این صندوق (۸۸۲ هزار و ۴۲۵ فرهنگی) تقسیم کنیم، هر فرهنگی عضو، ۹ میلیون و ۶۵ هزار و ۹۲۶ تومان ازدستداده است. با این اوصاف کدامین عقل سلیمی میتواند در پایبند بودن مدیران صندوق ذخیره فرهنگیان، نسبت به رعایت استانداردهای زیستمحیطی قبل و بعد ساخت این مینی پالایشگاه آنهم با حساسیتهای ذکرشده، شک نکند؟!
اساساً مقوله توسعه پایدار یک مفهوم چندبعدی است به این معنا که توجه بیشازاندازه به بخشی و کمتر لحاظ کردن دیگر بخشها، نهتنها میتواند باعث اخلال در اجرای درست هر پروژهای شود، بلکه مشکلات و ناهنجاریهای قابل و غیرقابلپیشبینی را در کوتاه و طولانیمدت سبب میشود. دستآخر نتیجه این میشود که پروژه زیانآور تلقی میشود و شاید در مواردی باید متوقف شود، همانند برخی از پروژههای کلان در حوزههای آبی (مانند سدسازیها). حال مسئولین محترمی که دغدغه خدمت به مناطق محروم را دارند، ابتدا شایسته است نقاط ضعف و قوت هر منطقه را از منظر اجتماعی، اقتصادی و زیستمحیطی بهدقت موردبررسی قرار دهند، سپس برنامهای مدون و قابلاجرا برای اعتلای نقاط مثبت و همچنین تخفیف و چاره کردن نقاط منفی تنظیم نمايند. شهرستان مریوان هم از این امر مستثنا نیست و دارای کمبودهایی در بخشهای آموزشی، عمرانی، خدماتی و پزشکی است و همچنین پتانسیلهایی قوی در بخشهای کشاورزی را دارا میباشد. بهدرستی وظیفه یک مدیر کارآمد، برطرف کردن نقاط ضعف است که بهطور مستقیم باعث تقویت هرچه بیشتر نقاط مثبت میشود و در همین حال بخشی از درآمدهای حاصله از نقاط مثبت را میتوان صرف برطرف کردن نقاط منفی منطقه کرد و این چرخه همچنان ادامه مییابد تا به حالت بهینه و پایدار خود برسد. برای نمونه، تقویت زیرساختهای جادههای درون و برونشهری موجب تسریع در رشد صنعت توریسم میشود و در ادامه میتوان بخشی از درآمد توريسم را صرف بهبود زیرساختها نمود. همین شیوه در بخشهای آموزشی، خدماتی و درمانی نیز صادق است.
امید است مدیران استان با سعهصدر بیشتر و با کمک گرفتن از دانش و تجربه، به آسیبهای جدی احداث پالایشگاه در چنین منطقهای بیندیشند و در ضمن توجهشان را بهطور گسترده بر رفع نقاط ضعف و بهبود نقاط مثبت این شهرستان معطوف نمايند. همزمان، از کارشناسان خبره در حوزههای مرتبط چون نفت، محیطزیست، کشاورزی، منابع آبی و طبیعی، بهداشت، توریسم، جامعهشناسی، اقتصاد و توسعه، ترافیک و حملونقل جادهای صمیمانه خواستارم در این زمینه بیشتر احساس مسئولیت نمایند و در شفافسازی ابعاد مختلف درگیر (مؤلفههای توسعه پایدار) در احداث این مینی پالایشگاه در حاشیه تالاب زریبار مشارکت کنند تا حداقل دين خود را نسبت به جامعه به شايستگي ادا كرده باشند










ثبت دیدگاه