وقتي بچه بودم، هرگاه خانوادهام تصميم میگرفتند به مسافرت برويم، اضطراب و ترسي غیرقابل وصف بر من غلبه میکرد. اضطراب ناشي از پیچهای گردنهی گاران كه در آن زمان جادهی مريوان به سنندج از آن مسير عبور میکرد. استرس راه طولاني و پر از گردوخاکی كه بايد چندين گردنهی ديگر ازجمله گردنهی آريز را ساعتها طي میکردیم و هميشه من و اكثر مسافران اتوبوسهای شاطر عباس و عبدالله خان را دچار تهوع و استفراغ میکرد و بايد هميشه كيسه نايلون و دستمال براي تميزكاري لباسهایمان همراه میبردیم. اين مربوط به فصلي بود كه جادهی خاكي و پرپیچوخم مريوان به سنندج برفي و یخزده نبود؛ اما در فصل باران و سرما حوادثِ مسافران اين جادهها حديث مفصل ديگري دارد كه در اين مجال كوتاه فرصت بيان آن نيست. زماني كه به سن جواني رسيدم براي مسافرت به سنندج و ساير نقاط ايران، ديگر از جادهی گاران عبور نمیکردیم بلكه با مینیبوسها و سواریهایی كه هميشه بيش از ظرفيت خود مسافر حمل میکردند از مسير جادهی سروآباد به سنندج میرفتیم. جاده گاهي خاكي و پر از چاله و گاهي آسفالت بود و خلاصه تا به سنندج میرسیدیم جانمان به لب میرسید.
در ميان ساليم الحمدالله اين جاده آسفالت شد ولي پر از چاله و پیچهای نود درجه و پرتگاههای خطرناكي بود و رفتن توي اين جاده جرئت میخواست. کمکم نام درياچه زريبار مريوان بر سر زبانها افتاد و سروکلهی گردشگرها در مريوان پيدا شد و روزبهروز بر تعدادشان بيشتر میشد. در اين شرايط چنين جادهای براي مريوان كه توريستي بودن را يدك میکشید زيبنده مديران استان و شهرستان نبود. براي مرمت و اصلاح جاده هرساله بهصورت قطرهای بودجههایی را اختصاص میدادند و قطعههایی از آن را اصلاح میکردند اما زمان اين اصلاح و تعمير و مرمت چنان طولاني میشد كه قسمتهای قبلي آن دوباره تخريب میشد و به تعمير نياز پيدا میکرد و اين داستان تا امروز كه جادهی مريوان به سنندج مسيري ترانزيتي و بینالمللی شده ادامه دارد. درگذشتههای دور تعداد خودروهاي شخصي كم بود و مردم بيشتر با وسیلهی نقلیهی عمومي مسافرت میکردند و جمعيت مريوان بسیار کمتر بود و جادهی مريوان به سنندج شايد مناسب به نظر میرسید؛ اما اکنونکه جمعيت مريوان به دويست هزار نفر رسيده هيچ عقل سليمي آن را برای ارتباط مريوان با جهان خارج مناسب نمیبیند، زيرا هرساله از سراسر ايران و بسياري از كشورهاي جهان هزاران گردشگر براي ديدن درياچه، جنگل، کوههای سر به فلك كشيده و زیباییهای ديگر مريوان و اورامانات به اين منطقه مسافرت میکنند و صدها نفر ديگر براي خريد و تجارت به مريوان میآیند و همچنين با گشودن مرز بینالمللی باشماق روزانه صدها كاميون و تانكر سوخت از جادهای كه طبق تعاريف جاده هنوز جادهای فرعي است عبور میکنند. بله تنها راهي كه مريوان را به نقاط ديگر متصل میکند جادهای فرعي است كه اكنون نهتنها روزانه هزاران مسافر از آن عبور میکنند بلكه مسير ترانزيت كالا شده و بزرگترین و مهمترین شهر توريستي استان و مناطق كوردنشين را به ساير نقاط وصل میکند.
اكنون نيز كه به دوران بازنشستگي رسیدهام هر بار كه عزيزي را درراه مريوان سنندج دارم يا وقتیکه براي مسافرت از اين راه میگذرم، دوباره دچار اضطراب و استرس و ترس میشوم چون هرلحظه نگران تصادف و حوادث ناگوار اين جاده هستم و حتماً در اين جادهی بسيار شلوغ و پرخطر يا كاميوني واژگون شده يا خودرویي در ته درّه، يا تانكري كه ماشينی سواري را له كرده و يا خود را در ميان تانكرها يا به قول مریوانیها بمبهای متحرك پر از سوخت قابل اشتعال میبینم و تا مدتها تأثير منفي اين نگراني و صحنههای ناگوار اين راه، روح و روانم را آزار میدهد. اين راه فرعي غیراستاندارد من و همهی مریوانیها و تمام كساني كه روزي به اين راه میآیند را آزار میدهد.
چنانكه شاهد بوديم اخيراً در دو حادثهی جداگانه براثر واژگوني تانكرهاي حمل سوخت، دهها نفر از هموطنانم در ميان شعلههای آتش سوختند و نهتنها خانوادههایشان داغدار شدند، بلكه مردم شهر از اين حادثهی دردناك دچار شُك شد و تکتک مریوانیها و انسانهای بااحساس و صاحب وجدان ديگر از اين غم و اندوه داغدیده شدند. اين فقط بخشي از حوادث ناگوار اين جاده است. بايد بگويم اين تنها من نيستم كه آرزو دارم مريوان راه مناسب و استاندارد، فرودگاه و راهآهن داشته باشد بلكه اين خواستهها به رؤياي دست نايافتني تمام مردم شهر تبدیلشده و مانند بغضي فروخفته گريبانمان را رها نمیکند. من كه از كودكي هميشه آرزو داشتم مريوان فقير، دنج و خلوتم از گوشه تنهايي و فقر بيرون بيايد و همه براي ديدن تنها سرمايه و زیباییاش، يعني زريبار و طبيعت سرسبز به مريوان بيايند. اكنون بااینهمه فاجعه و كشت و كشتار جادهای از طلا شدن پشيمان شدهام و هميشه در آرزوي گذشتهی ساده و مس بودن شهرم هستم. البته اين به اين معنا نيست كه توسعهی مريوان را نمیپسندم بلكه توسعهای را شايسته شهرم میدانم كه تمام فاکتورهای لازم را داشته باشد. چنانكه در تعريف توسعه گفتهاند: توسعه يعنی تغییر عوامل متعددی که منجر به پیشرفت توان عمومی جامعه در تمام زمینههای مختلف از قبیل پیشرفت تکنولوژیکی و فنی، دگرگونیهای اجتماعی و اقتصادی شود. (دولتشاهی 1390).
شهرستان مريوان به دليل دارا بودن پتانسیلهای مختلف، اين شرايط را دارد كه نهتنها خود توسعه پيدا كند، بلكه دروازهی توسعهی استان كوردستان نيز شود. مرز بینالمللی باشماق مريوان كه تجار ايراني و خارجي روزانه در آن اقدام به صادرات يا واردات ميلياردها ریال كالا میکنند، بازار شهر مريوان و كالاهاي موجود در آن براي جذب گردشگراني كه در جستجوي كالايي ارزانتر از شهر خود هستند، دریاچهی منحصربهفرد زريبار و زیباییهای طبيعي و بینظیر آن، آثار تاريخي قلعهی مريوان و مسجد سرخ در كوه ايمام، پارك جنگلي اين كوه، جنگل و کوههای سركش اين شهرستان، هورامان، صنایعدستی، معماري و طبيعت بكر روستاهايش و صنایعدستی و جاذبههای ديگر آن براي جذب گردشگر به استان، همچنين با توجه به خاك مرغوب دشت مريوان و بيلو توسعه و مكانيزه كردن كشاورزي، گسترش توليد توتفرنگی و توليدات گلخانهای ديگر در كنار ساير نكاتي كه ذكر شد میتواند به رونق اقتصادي مريوان و استان كمك كند؛ اما رسيدن به اين امر بدون فراهم كردن زیرساختهای لازم كه مهمترین آن ارتقا و توسعهی راههای مواصلاتي اين شهرستان است ممكن و ميسر نخواهد بود. اگر مريوان راههای مناسب و مدرن داشته باشد آمار گردشگران بسیار بيشتر میشود و نيز ميزان حملونقل كالاهاي صادراتي به مرز و واردات به داخل كشور بيشتر و آسانتر میشود و به توسعهی استان كوردستان كمك چشمگيري خواهد كرد.
احداث جادهی اصلي با استانداردهاي امروزي و چشماندازی بیستساله براي اين شهرستان ضروري است و در كنار ساير فاكتورها به توسعهی شهرستان مريوان كمك میکند. در سفر اخير وزير راه و شهرسازي به استان كوردستان و شهرستان مريوان اعلام شد كه جادهی جديد مريوان سنندج كه جادهای اصلي خواهد بود تا دو سال آينده به بهرهبرداری میرسد. استاندار كوردستان دراینباره گفت: اعتبار موردنیاز به مبلغ 130 میلیارد تومان برای تکمیل این جاده تأمین شد و بهصورت قطع نیز کل مبلغ تخصیص داده خواهد شد و مطمئناً جاده تا پایان سال 96 تکمیل خواهد شد.(به نقل از خبرگزاري ايسنا) اميد است تا زمان اتمام اين راه فكري به حال تانكرهاي حمل سوخت كرده باشند، همچنين آرزومندم جادهی در دست احداث مسير سنندج- تيژتيژ –گاران- مريوان اين شرايط را داشته باشد كه نسل آينده هوش مديران و كارشناسانِ نسلِ امروز ما را تحسين و براي احداث چنين جادهای به آنها افتخار كنند. براي گسترش صنعت گردشگري و تجارت در مريوان و ارتباط دادن آن با ساير نقاط بايد راههای ديگر اين شهرستان به پاوه، كامياران و سقز نيز اصلاح و ارتقا يابند چونکه انتقال كالا از جادهی مريوان – سقز به شمال غرب و استانهای شمالي ايران کوتاهتر و کمهزینهتر خواهد شد. متأسفانه اين جاده بيش از سي سال است در دست احداث است ولي به پايان نرسيده و اگر بهطورجدی مشكلات گردنه “توهسوران” رفع نگردد و در آن تونل احداث نشود و پیچهای خطرناك آن حذف و پرتگاههایش ايمن نشود، حادثههای دلخراش جادهی مريوان سنندج در آن تكرار خواهد شد. همچنين جادهی مريوان به نودشه و پاوه كه از گردنههای ژالانه و تته عبور میکند و معمولاً در فصل زمستان به علت بارش برف و خطر ريزش بهمن و يخبندان بسته میشود، میتواند كرمانشاه و استانهای جنوبي و مركزي را به مرز مريوان متصل كند. در ضمن اين مسير با عبور از مريوان میتواند راه مواصلاتي نزديك و بهصرفهای باشد براي ارتباط استانهای جنوبي و كرمانشاه به آذربایجانهای غربي و شرقي و اردبيل. اين مسير نيز با احداث چندين تونل، تعريض و مرمت به جادهای تبديل خواهد شد كه دسترسي به مريوان را آسان خواهد كرد؛ بنابراین میتوانم بگويم درست شدن جادههای مريوان اصلیترین كليد رفع محروميت اين منطقه است و علاوه بر اين هزینههای فراوان جاني و مالي را از دوش مردم و دولت برمیدارد.
این مطلب در شمارە سیزدهم ماهنامه چیا به چاپ رسیده است.









ثبت دیدگاه