مظهر حیدری
هیچ معلولی بدون علت نیست، هیچ تولدی ناخودآگاه و بدون تکوین شرایط و بستر زایش خود، پا به عرصۀ وجود نمیگذارد. باید بسیاری از عوامل، عناصر و شرایط دست در دست هم، با نقشه و تعامل در کنار هم، آنهم بهدوراز تضاد و تعارض و یا چالش ناخواستهای قرار گیرند تا بتوانند فرآورده خود را به ظهور و وجود برسانند؛ اما این بار برعکس تولد و تکثیر و تولید، بعضی پدیدهها بهظاهر بسیار خودجوش، خارج از برنامه و ناهماهنگ و اختصاراً بادآورده و نامراد به نظر میرسد.
پدیدۀ خانههای باغی یکی از هزاران نشان و نمادههایی است که ظاهراً بهدوراز چشمان ما و درنهایت ناباوری، مخفیانه و با عبور از سایه، همچون زائدهای ناشناس، خزنده و آفتزا، غریبانه و از راه بیراهه و یا در انبان مسافری ازهمهجابیخبر وارد مملکت شده و با خود مشکلات و گرفتاریهای ناخواستهای را به ارمغان آورده است. اما اگر بیش از این واقعیت را قلب نکرده و یکبار برای همیشه با نگاهی واقعبینانه و بهدوراز استتار و فرافکنی و باشهامت و شجاعت به مشکل و معضل ایجادشده اقرار کنیم، کار بسیار ساده و تصمیم بسیار آگاهانه خواهد بود.
با آغاز برنامۀ پنجسالۀ توسعۀ کشور پس از پایان جنگ ایران و عراق، با تعریف و توجیه فنی و اعتباری طرحهای ملی و عمرانی و تخصیص اعتبارات مکفی در سطح شهرستان میرفت که چشمانداز خوبی از اجرای پروژههای زیربنایی و زیرساخت، مدنظر و پیرو گردد، اما عملاً و با چشمان خود دیدیم که اجرای طرحهای ناقص و ناتمام مورداشاره (شبکههای انتقال آب و آبرسانی از دریاچه زریبار به زمینهای تحت پوشش و احیاء و مدیریت چاههای عمیق آبهای زیرزمینی، طرحهای آبیاری تحتفشار و قطرهای و…) نهتنها راه بهجایی نبرده و در کوران آشفتهکاریها و مکاره بازاریها مشکلی را برای هیچکسی حل نکردند، بلکه عدم اجرای نهایی و اختتام به خیر آنها، زمینهساز و محرک بسیار مؤثری شد درراه دستاندازیها و د خل و تصرفات سلیقهای و بدون ملاحظۀ زمین بازان و دلالان و مقاطعهکارانی که همواره مترصد و در کمین نشستۀ فرصتهای بزنگاهی بوده و هستند. درواقع آنها با چنین حرکات ناآگاهانه و غیرمسئولانه، عملاً فضای فانتزی و غیرمولد شهرها را به میان جامعۀ روستا انتقال دادند و این چیزی نبود جز غفلتی که ما بهعنوان سیاستگذاران بخش تولید و کشاورزی مسبب آن بودیم و زمینه و شرایط رشد و ظهور تخریب گرایانه آنها را فراهم کردیم.
این سیاست و نقشه به دو دلیل، موفق و سریع اتفاق افتاد:
1 – وجود سرمایه و پولهای انباشتهشده و سرگردان در میان شهرنشینان و اقشار پردرآمدی که راهی جز صرف و استفادۀ از آن را در سیمای املاک و خانههای باغی نیافته و بهنوعی اقدام به تأمین و تهیۀ مکانهایی خصوصی برای نوعی آسایش و آرامش و فرار از دلمشغولیهای شهرنشینی خارج از حوزۀ عمومی نمودهاند.
2 – ناکافی بودن و کمبود فضاها و مراکز تفریح و تفرج عمومی در سطح و اطراف شهرستان بهعنوان خدمات شهری و مدنی با توجه به ظرفیتها و مکانهای عالی موجود.
حال معضل خانههای باغی و قلعوقمع آنها در این مقطع بهنوعی اعلام نگرا نی و نارضایتی همان دستگاه اجرایی و سیاستگذاری است که میخواهد آبرفته را به جوی بازگردانده و غفلت و کمتوجهی خود را در مسند و جایگاه متولی و کارگذار امر حادث جبران کند و بهنوعی علیه وضع موجود اعلام جنگ نماید و یا در پی بازیافت مشروعیت و مقبولیت خویش و تصدیگری تضعیفشده، به دنبال جبران مافات و گریز از دار مکافات، عزم خود را جزم کرده است، اما این مهم که در پشت چنین تصمیماتی عواقب اندیشیده شدهای وجود دارد یا نه را آینده تعیین میکند، اگر تخریب و ویران میکنیم تا دوباره به شکل مستحق و شایستهتر از وضع کنونی استفاده و بهرهبرداری نماییم بسیار نیک و پسندیده خواهد بود در غیر این صورت آش همان آش و کاسه همان کاسه.
اگر مقداری جانبدارانه و باملاحظه به موضوع نگاه کرده و تنها یکروی سکه را نبینیم، بدین معنی که اگر در حال حاضر دستگاه مربوطه به کمک دیگر نهادها سعی در بازسازی سجایا و وجوهات قانونی و مشروع خود و تسلط و اقتدار ازدسترفته در راستای حفظ و حراست از اموال و منابع ملی و عمومی برآمده، جای بسی امیدواری و خوشنودی بوده و همه آنها به فال نیک گرفته و خود را مکلف و موظف به تمکین از آن میدانیم؛ زیرا ا ین درست مصداق همان ویران کردن برای آبادانی خواهد بود، در غیر این صورت داستان عذر بدتر از گناه خواهد بود و بس.
این مطلب در شمارە چهاردهم ماهنامە چیا بە چاپ رسیدە است.









ثبت دیدگاه