محمود مباركشاهي دانشجوي دكتري جغرافياي سياسي
كانون فرهنگي – هنري ڤهژين از معدود انجمنهای مردم نهادي است كه در سالهای اخير طيف وسيعي از فعالیتهای هنري و فرهنگي را در حوزه علوم انساني و كوردستان شناسي ساماندهی نموده است. اين مركز فرهنگي – مردمي با تشكيل کمیتههای متعدد درصدد واكاوي علمي مسائل فرهنگي كوردستان برآمده است. كميته ههورامان ڤهژين يكي از اين کمیتههاست كه به همت جمعي از فعالان فرهنگي، در شرف تأسیس میباشد.
كانون ڤهژين اولين انجمن مردمي كوردستان میباشد كه با نگاهي كوردستاني به ترويج و آموزش تمامي شاخههای زبان كوردي پرداخته است. كانون ڤهژين بر اين باوراست كه در جامعهای همچون كوردستان كه ازلحاظ دموگرافيكي از تنوع زبان و مذهب برخورداراست، توجه به حساسیتهای فرهنگي و احترام قلبي و عملي به اين تنوعات، اجتنابناپذیر مینماید. اين كانون در چند سال اخير علیرغم مشكلات عدیدهی مالي، همت والايي در بازشناسي فرهنگ غني كوردي داشته است. همايش علمي موسيقي ههورامي و بزرگداشت مقام و منزلت هنرمند ههورامان كاك «عوسمان ههورامي» يكي از شاهكارهاي بهیادماندنی اين كانون به شمار میرود كه بدون شك در حوزهی ههورامان شناسي بینظیر بوده است.
فرهنگ و زبان كوردي متشکل از مجموعهای به هم مرتبط و مكمل از خردهفرهنگها
اگر با نگاهي واقعگرایانه و بهدوراز رسوبات فكري، پروسهي nation building دولتهای مجاور مسئلهی تنوع زباني و مذهبي را مورد مداقه و بررسي قرار دهیم، وجود زباني مشترك و اداري در همه بخشهای كوردستان در کنار اهتمام به آموزش و ترويج دیگرگونههای زبان غني كوردي نهتنها به كليت سيستم اين زبان آسيبي وارد نخواهد ساخت بلكه موجب پيوند مستحكم پارههای فرهنگي ملت كورد شده و در اين راستا اهتمام به اجزاي سيستم زباني و فرهنگي، زمینهساز تزريق انرژي به كليت سيستم شده و همافزایی آن را در پي خواهد داشت. نويسنده اين مقال بر اين باوراست در تحقيق و بررسي زبان و فرهنگ كوردي، بايد نقشي سيستماتيك و کلنگر را در نظر داشت. زيرا فرهنگ و زبان كوردي در كليت خود، از مجموعهای به هم مرتبط و مكمل از خردهفرهنگها تشكيل يافته است. هريك از گویشها يا به تعبيري ديگر هر يك از زبانها و گويشوران آن، در جاي خود و با توجه به مقتضيات زماني و مكاني، نقش پررنگي بر كليت سيستم فرهنگي و ادبي كوردستان داشتهاند (مباركشاهي،1394، 84). آستانه توليرانس و تحمل در مواجهه با تنوعات فرهنگي در يك مكان جغرافيايي مشترك و مشاع، از آنتروپي و ميرايي سيستم فرهنگي يك ملت يا كشور بهشدت میکاهد و در صورت ايجاد فرصتهای برابر در پاسداشت و ترويج زبان و فرهنگ در يك سيستم مشترك، پيوندهاي هويتي و تاريخي را استحكام بخشيده و از بروز حفرههای دولت the holes in the state() در يك ملت يا كشور جلوگيري مینماید.
گردانندگان دلسوز كانون فرهنگي – هنري ڤهژين با اين نگاه واقعگرایانه مقولهی فرهنگ غني كوردستان و تنوع دموگرافيكي آن را موردبررسی و كنكاش قرارمي دهند و براين باورند به حاشيه راندن تنوعات زباني و فرهنگي ملت كورد به نفع گونهای خاص از زبان و فرهنگ، موجب اختلال در كاركرد سيستم فرهنگي هدف خواهد بود. لذا ايجاد بستر مناسب در دستيابي به فرصتهای برابر فرهنگي، رهگشايي رفع مشكلات آتي و ايجاد سدي پولادين در مسیر کسانی است كه به بهانهی تنوع زباني و فرهنگي سعي در بروز شكاف در بدنهی ملت كورد و فلسفهی وجودي آن را دارند.
كميته ههورامان ڤهژين براين باوراست، كوردستان سرزميني مشاع با تنوعات فرهنگي و زباني است. ملت كورد از مجموعهای خردهفرهنگ منطقهای و نواحي خاص تشكيل يافته است كه در كنار كليت غالب فرهنگي، در ادوار مختلف تاريخي نقش انكارناپذيري در انكشاف و غنیسازی فرهنگ و تمدن اين سامان ايفا نمودهاند.
ادبيات ملت كورد تا قرن هيجدهم بر محوريت زبان و فرهنگ ههورامان چرخيده است
هه ورامان يكي از نواحی جغرافيايي واقع در سرزمين كوردستان میباشد. اين ناحیه بعد از رويارويي دو امپراتوري عثماني و صفوي در جنگ معروف چالدران در سال 1514 م و شكست دولت صفوي همانند ديگر نواحي كوردستان به دو بخش تقسيم شد. قسمت اعظم آنکه شامل ههورامان لهون، ههورامان تخت و ژاوهرۆ و گاه وهرۆ میباشد. در حيطه و نفوذ دولت ايران باقي ماند و مابقي آنکه امتداد هه ورامان لهون میباشد در چارچوب مرزهاي امپراتوري عثماني و بعدها در قالب كشور عراق واقع گرديد.
ادبيات ملت كورد تا قرن هيجدهم ميلادي بر محوريت زبان و فرهنگ ههورامان چرخيده است و در دو بخش كوردستان جنوبي و شرقي، اين زبان نقش پررونقي در غنیسازی ادبيات كوردي داشته است. نكته قابلتأمل و اساسي در اين ميان، مردمان ههورامي گوي غيرههورامي بودهاند كه با توجه به وضعيت ادبي آن زمان، خدمات بیشائبهی فرهنگي و ادبي خود را ارزاني ديوان غني كورد نمودهاند. خاناي قوبادي، مولوي تاوه گوزي، احمد بگ كوماسي، شيخ عزيزجانوره، شيخ حسن مولانئاوا، مشايخ كركوكي و صدها شاعر و اديب ديگر، سخاوت ادبي خود را بدون در نظر گرفتن عشيره، جغرافيا و زبان، بر محور زبان ادبي كوردي آن دوره پایهریزی كرده بودند.
هرچند با ظهور امارت بابان، زمينه و بستر انكشاف و ترويج زبان ادبي سوراني در محدودهی جغرافيايي جنوب كوردستان و بخشهایی از كوردستان ايران فراهم شد و خصوصاً با شکلگیری ایدههای ملیگرای كوردي در اواخر سدهی نوزدهم، جهشي مضاعف در بهکارگیری اين زبان در كوردستان مهيا گرديد اما هیچگاه اين وضعيت نوظهور ادبي، به معناي به حاشيه راندن زبان و فرهنگ ههورامان نبوده است بلكه اين وضعيت به معناي واگذاري نقش و کارکرد از يك جزء سيستم به جزء دیگر بوده است.
انجمنها درصدد همگون سازي مقوله فرهنگ و زبان نیستند
امروزه كه خوشبختانه ملت كورد در بخشهایی از كوردستان از انزواي سياسي و فرهنگي آزاد گرديده است و با عنايت به گسترش فزایندهی رسانهها و همچنين تسلط قرائت حقوق بشري در حوزه زبان و فرهنگ، مقتضي است دستاندرکاران سياسي و فرهنگي در بخشهایی از كوردستان كه قدرت تصمیمگیری در حوزهی فرهنگ به دست كوردها افتاده است با ديدگاهي عميق و بهدوراز هرگونه رسوبات فكري عشايري و منطقهگرایی، زبان ادبي و مشترك در حوزهی جغرافيايي و اداري كل اعلام و عملياتي شود و براي جلوگيري از تضييع حقوق زباني، هر ناحيه جغرافيايي كوردستان كه باشندگان آن با زباني غير از زبان مشترك تكلم مینمایند زمينه آموزش و ترويج آن زبان در كنار زبان مشترك فراهم شود.
اما در بخشهای از كوردستان همچون كوردستان ايران كه امكان آموزش زبان كوردي بهطور رسمی در مدارس مهيا نيست، رسالت محافظت و ترويج زبان كوردي به دوش انجمنهای مردمنهاد كوردستاني افتاده است. اين انجمنها بايد با عمق نگري و ارزش نهادن به مسئوليتي كه بر عهدهدارند علاوه بر تلاش بیوقفه در برنامهریزهای كلان در حوزه هويت شناسي كوردي، در تصمیمسازیهای فرهنگي و برگزاري همایشها و همچنين آموزش زبان كوردي بههیچعنوان درصدد همگون سازي مقوله فرهنگ و زبان نباشند بلكه با ايجاد بستر مناسب، زمینهی يادگيري زبان مشترك (سوراني) را در كنار آموزش و ترويج دیگرگونههای زبان كوردي (كرمانجي، كلهوري، ههورامي) در شهرها و مناطقي كه تركيب زباني ناهمگون است فراهم نمايند. خوشبختانه كانون فرهنگي – هنري ڤهژين با درك وضعيت حساس موجود به اين مهم همت گمارده است و در جند سال گذشته علاوه بر آموزش زبان مشترك (سوراني) به آموزش كرمانجي و ههورامي نيز اهتمام نموده است.
اینجانب بارها در محافل ادبي و دوستان فرهنگيم براين امر تأکید نمودهام كه در شهرهاي با تركيب ناهمگون، آموزش گونههای زبان كوردي و همچنين بهکارگیری دو مجري از دو گونهی زبان در همایشها نهتنها خللي بر هويت و زبان وارد نخواهد ساخت بلكه حس باهم بودن، همریشه بودن و يك ملتي را بازتوليد خواهد ساخت.
اميدوارم كانون فرهنگي – هنري ڤهژين در پيشبرد اهداف فرهنگي همواره موفق و پايدار باشد و ديگر انجمنهای مردمي نيز به تأسی از اين كانون، مقوله پلوراليسم فرهنگي را در سخن و عمل اجرايي نمايند.
این مطلب در شمارە چهاردهم ماهنامە چیا بە چاپ رسیدە است.









ثبت دیدگاه