شکار تفریح یا توحش!
03 ژانویه 2017 - 13:30
شناسه : 119669
بازدید 167
پ
پ

کاوه کوردستانی

شکار در میان اکثر جانوران از سر نیاز و برای زنده ماندن، حفظ و تعادل حیات است و کمتر اتفاق می‌افتد جانوری، حتی درنده‌خوترین آن‌ها برای سرگرمی به جانوری دیگر حمله کند و شکمش را سفره! بسیاری از جانوران به‌صورت فطری و برای دفاع از خود وقتی در مقابل جانوری دیگر قرار می‌گیرد با عضو دفاعی از خودشان دفاع می‌کند و امکان دارد که هیچ بغض و کینه‌ای در کار نباشد بلکه به‌صورت طبیعی دست به این کار می‌زند ” نیش عقرب نه ازبهر کین است /اقتضای طبیعتش این است” اما متأسفانه انسان نه از سر نیاز بلکه برای تفریح و ارضاء امیال ددمنشانه خود به بسیاری از جانوران دیگر حمله می‌کند و شکمشان را سفره. ظهور و بروز این خلق‌وخوی نادرست به‌جای رسیده که هرچند خوردن گوشت خوک در فرهنگ و آیین ما حرام و ممنوع است، هستند افرادی که هنوز هم به شکار خوک می‌روند نه به نیت استفاده از گوشت آن، بلکه برای لذت بردن از غلتیدن آن جاندار در خون خود است. متأسفانه هستند موجوداتی به‌ظاهر انسان که از آزار، شکنجه و کشتن دیگر موجودات به‌شدت لذت می‌برند و حاضرند برای ارضای روح بیمار خود موجودات دیگر را از بین ببرند. هرچند انسان فطرتاً خون‌ریز نیست و اگر دست به خونریزی همنوعان خود و دیگر جانداران می‌زند به علت آموزش‌های غلط گذشته و فقر فرهنگی امروزه می‌باشد.

تخریب، تجاوز و تعرض

در زمان‌های نه‌چندان دور و در جامعه ما، داشتن اسلحه و استفاده از آن برای از بین بردن جانداران را ارزش و افتخار می‌دانستند و برای گذران زندگی خود دست به سلاح می‌شدند و بدون در نظر گرفتن شرایط اکوسیستم منطقه، با کشتار بی‌رویه، باعث انقراض بسیاری از گونه‌های جانوری شدند. غافل از اینکه دیری نخواهد گذشت که انسان از عملکرد غلط خود در قبال دیگر موجودات پشیمان می‌شود اما شاید آن زمان، وقتی برای جبران نمانده باشد. تخریب، تجاوز و تعرض انسان به‌جایی رسیده که به گفته کارشناسان، یکی از دلایل آفت‌زدگی و بیماری جنگل‌های بلوط زاگروس سربلند و مقاوم، کاهش چشمگیر دارکوب‌هاست، چون دارکوب‌ها به‌طور طبیعی از سوسک‌های چوب‌خوار تغذیه می‌کنند و درختان بلوط را از شر این آفت پاک‌سازی می‌کردند؛ اما عده‌ای از مردم، در کمال خودخواهی و طمع‌ورزی خود، تنها به این بهانه که دارکوب شاید در طول سال چند عدد گردو را سوراخ کند، دست به شکار بی‌رویه این جانور مفید زده و نسل آن در حال نابودی است، براثر کشتن مارها و کاهش تعداد آن‌ها در طبیعت، موش‌ها زیاد شده و به ریشه درختان جنگلی آسیب جدی می‌زنند، سنجاب‌ها که به‌طور فطری دانه بلوط را زیرخاک پنهان می‌کند تا در فصل زمستان از آن تغذیه کنند اما دانه‌های مصرف نشده و پیدا نکرده توسط سنجاب‌ها، در بهار بعدی به‌صورت یک نهال بلوط سر از خاک درمی‌آورند. آما متأسفانه تعداد سنجاب‌ها براثر شکار بی‌رویه بسیار کاهش‌یافته، غافل از اینکه نبود سنجاب یعنی عدم واکاوی و پرپشت نمودن عرصه‌های جنگلی.

انسان با این باور غلط که تمام موجودات تنها برای استفاده وی آفریده شده، باعث به هم خوردن تعادل در طبیعت گشته است

با اندکی تأمل و تفکر پیرامون محیط خود، به این نتیجه خواهیم رسید که آفرینش هیچ موجودی بی‌فایده نبوده و تمام موجودات در چرخه حیات نقشی اساسی را ایفا می‌کنند و باید یاد بگیریم که زنده ماندن ما درگرو زنده ماندن دیگر جانداران است، فراموش نکنیم که انسان آخرین موجودی بود که به کره زمین پا گذاشت میلیون‌ها سال قبل از ما انواع خزندگان، پرندگان، پستانداران و دیگر جانداران روی کره خاکی حیات داشتند و به‌صورت طبیعی تعادل چرخه حیات را حفظ می‌کردند که با ورود انسان به این عرصه و با این باور غلط که خداوند تمام موجودات را برای انسان آفریده و انسان می‌تواند به هراندازه که بخواهد از آن‌ها استفاده کند با تمام موجودات دیگر وارد میدان جنگ شد و در زمان اندکی باعث به هم خوردن تعادل طبیعت گردید. ما انسان‌ها فراموش کردیم که همه موجودات حق برابر برای زنده ماندن دارند و تمام آن‌ها در حال تعادل و تعامل با یکدیگر به سر می‌برند. آن‌ها لازم و ملزوم یکدیگرند. ما انسان‌ها فراموش کردیم حیات یک سیستم واحد و به‌هم‌پیوسته است، اگر بخشی از آن نابود شود به‌راحتی می‌توان پیش‌بینی کرد که بخش‌هایی دیگری را نیز به دنبال خود نابود خواهد نمود. ولی خوشبختانه امروزه و در سایه تلاش و آموزش انجمن‌های زیست‌محیطی و دوست داران طبیعت، داشتن اسلحه و استفاده از آن تا حدودی به ضد ارزش تبدیل‌شده است و در راستای حفظ جان جانداران گام‌های مناسبی برداشته‌شده و با یادآوری این نکته که حیوانات به حریم ما انسان‌ها تجاوز نکرده‌اند بلکه این ما هستیم که زیستگاه آنان را نابود و تبدیل به باغ و کشتزار نموده‌ایم تا حدودی حس حیوان‌دوستی را در میان شکارچیان دوباره زنده نموده‌اند و به ما نشان می‌دهند که وظیفه همه انسان‌های پاک‌سرشت، حفظ جان دیگر جانداران است و علاوه بر اینکه اجازه تنگ نمودن عرصه را بر حیوانات نداریم، بلکه باید به حریم آن‌ها نیز احترام بگذاریم.

با اطمینان خاطر کامل می‌توان گفت که دیگر در هیچ منطقه‌ای از زاگروس، ظرفیت شکار وجود ندارد و وقت آن فرارسیده است که تفنگ را زمین بگذاریم.

به این امید که دیگران نیز به جمع ما بپیوندند چون ما در بیشتر جنبش‌های زیست‌محیطی، طلایه‌دار بوده و هستیم و باافتخار می‌توانیم بگوییم که کوردها، مردمانی صلح‌طلب و عاشق طبیعت هستند و کوردستان سرزمین مهربانی است.

 

این مطلب در شمارە چهاردهم ماهنامە چیا بە چاپ رسیدە است.

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.