افشین جنتی
انسان نخستین شروع به زیستن کرد. غار را بهعنوان سرپناه برگزید. بنا بر غریزهی حیوانی احساس ضعف و گرسنگی کرد. گیاهان از عهدهی سیر کردن انسان اولیه برنیامدند. جانوران وحشی جایگزین آن شدند؛ اما شکار حیوان وسیله و ابزار نیاز داشت. پس سنگها تراشیده شدند. درختان قطع شدند و چاقو و نیزه و سایر وسایل موردنیاز انسان نخستین به وجود آمدند. اینجا اولین ضربه بر پیکر طبیعت وارد آمد.
زمان گذشت و گذشت و انسان با استفاده از برتری تعقل این ودیعهی الهی و فناوریهای جدید به افقهای تازهای در جهت برآورده نمودن نیازهای زندگی مادی و معیشتش دستیافت و بهای آن را نیز طبیعت و منابع موجود در آن پرداخت کردند. توسعه در تمامی ابعاد آن جریان داشت و شاخههای گوناگون علم و دانش با سرعتی سرسامآور در حال شکلگیری بودند. یکی از شاخههای آن پیشرفت در ساخت ابزارآلات قتاله و جنگی بود. در این میان جنگ و جدال و درگیریهای مرگبار و خونین همچون قارچ سر از خاک برآورد و رخ نمایاند. تنازعاتی که با جنگهای قبیلهای و عشیرهای و با استفاده از ابزارآلات قتالهی ابتدایی شروع شد، ابزاری که از نیزه و تیر و کمان بهسوی تفنگ و توپ و نارنجک پیش میرفت و در اوج کمال و تعالی خود بمب اتم را میدید.
هماکنون جنگها و تنازعات بینالمللی به تهدیدات و آزمایشهای هستهای، اتمی و هیدروژنی رسیده است و جنگهای الکترونیکی، بیولوژیکی و سایبری و اطلاعاتی، کمکم جایگزین جنگهای سنتی و مرسوم شده است. جنگهایی که دیگر در آنها اثری از ویرانی، کشت و کشتار و تخریب و آلودگی محیطزیست دیده نمیشود. جنگ در زمانهای دور فقط به قلعوقمع آدمیان قناعت میکرد و طبیعت و منابع موجود در آن تا حد زیادی در امان میماندند؛ اما با پیشرفت فنّاوری و روی کار آمدن انواع و اقسام تجهیزات و سلاحهای مرگبار، تخریبکننده و آلاینده، علاوه بر انسانها، طبیعت و محیطزیست نیز موردحمله قرار گرفت. بمباران اتمی شهرهای هیروشیما و ناکازاکی ژاپن در جنگ جهانی دوم، استفادهی ارتش امریکا از بمبهای خوشهای و هیدروژنی در جنگ بیستسالهی ویتنام، بمباران شیمیایی و میکروبی شهرهای حلبچه، سردشت، نودشه، قلاجی مریوان و … توسط عراق، نمونهای چند از استفادهی وحشیانه از سلاحهای مرگبار و آلاینده است که علاوه بر از بین بردن نسل انسانی و برجا ماندن آثار سوء و بیماریهای مرتبط با آن برای سالیان سال و انتقال آنها به نسلهای بعدی، در سطح وسیعی موجب تخریب و آلودگی طبیعت و محیطزیست نیز میشود. نابودی جنگلها و پوشش گیاهی، انقراض حیاتوحش و گونههای جانوری، آلودگی آبها و خاک، از بین رفتن زمینهای کشاورزی و… از تبعات وحشتناک استفاده از سلاحهای مرگبار، کشتارجمعی و آلاینده میباشد. انواع مینهای خنثی نشده، ایجاد پل و سد در مسیر اصلی رودخانهها و در مسیر مهاجرت آبزیان، ایجاد پایگاههای نظامی در داخل و اطراف اکوسیستمها و زیستگاههای حساس، آلودگی تالابها و اکوسیستمهای آبی، آلودگی نفتی و… نمونههایی از آثار مخرب جنگ بر محیطزیست هستند.
محیطزیست مرز نمیشناسد و جنگ و درگیریهای مسلحانه علاوه برطرفهای درگیر، همواره تأثیرات مخرب و آلایندهی خود را بر محیطزیست سایر کشورهای جهان نیز میگذارد. جنگ کویت و اشغال آن توسط عراق یکی از نمونههای بارز تأثیر جنگ بر محیطزیست بسیاری از کشورهای دیگر است. در طول جنگ کویت، صدها حلقه چاه نفت به آتش کشیده شدند که منابع آبی و دریایی گستردهای را آلوده و انتشار دود آن هوا را غیرقابلتنفس کرد. رسوب ضخیم نفت و قیر صدها کیلومتر از سواحل خلیجفارس را پوشاند که باعث مرگومیر تعداد قابلتوجهی از آبزیان و پرندگان دریایی شد.
ناامنیها، جنگهای داخلی و تنازعات سیاسی و نظامی میان کشورها، همواره بحرانهای محیط زیستی را تشدید نموده و دست دیپلماسی و رایزنیهای بینالمللی را برای رفع بحران میبندد. نمونهی عینی و ملموس آن، ورود ریز گردها و گردوغبار از بیابانهای عراق و سوریه به آسمان نوار غربی کشورمان است که زندگی را به کام هموطنان ساکن در استانهای غربی و جنوبی کشور تلخ و خاکآلود کرده است؛ اما ناامنی و جنگ و درگیریهای داخلی در کشورهای مذکور، هرگونه تلاش و دیپلماسی در اجرای معاهدههای منعقده را بهمنظور رفع معضل ریز گردها ناکام و بدون نتیجه باقی گذاشته است. متأسفانه در سالهای اخیر، کانونهای گردوغبار داخلی نیز به ریز گردهای وارداتی اضافهشده است. گل بود، به سبزه نیز آراسته شد.
کشورگشایی و بزرگ کردن مرزهای جغرافیایی، استثمار منابع طبیعی و انسانی کشورهای دیگر، ارضای تمایلات سرکش نفسانی، قدرتطلبی، نژادپرستی، قومیت خواهی، عصبیت و اختلافات دینی و مذهبی و… از عوامل بروز و تشدید جنگ و منازعات ملی و بینالمللی هستند که در صفحهی تاریخ بشریت دیده میشوند و زهی تأسف که کماکان نیز ادامهدارند. به قول زندهیاد احمد شاملو: مدام میکشند و میکشند و میکشند و چه قصابخانه ایست این دنیای بشریت. اوریانا فالاچی روزنامهنگار ایتالیایی (درگذشته به سال 2006) میگوید: جنگ عفریتی است آکنده از آتش و دود و باروت و بمب که از اجتماع انسانی، چیزی جز یکمشت گوشت دریدهی ازهمپاشیده و لاشههای خونآلود و کبود برجا نمیگذارد.
جنگها در کنار خشونت شدید و کشت و کشتار و قتلعام انسانها، ویرانی طبیعت، قحطی و گرسنگی و تهدید سلامت و بهداشت عمومی، همواره گسیختگی اجتماعی و آسیبهای اجتماعی و روحی و روانی عدیدهای را نیز به دنبال داشتهاند. غارت اموال، تجاوز و تعرض به زنان و دختران، تجارت و بردهداری جنسی، بروز و شیوع بیماریهای روانی از قبیل استرس و اضطراب، افسردگی، ترس و دلهرهی دائمی و کابوسهای شبانه، کوچ کردن اجباری، بیخانمانی، آوارگی و مهاجرت غیرنظامیان به کشورهای دیگر از پیامدهای جدی گسیختگی اجتماعی به سبب جنگ و ناامنی میباشد.
جنگ یعنی دود و آتش و خون، جنگ یعنی کابوسهای دائمی زنان و کودکان، جنگ یعنی کودک معصوم خفته در ساحل دریا، جنگ یعنی واژگونی قایقهای حامل آوارگان در آب دریا، جنگ یعنی مردمان سرگردان، تشنه و گرسنه در بیابان و کوهستان، جنگ یعنی گورهای دستهجمعی، جنگ یعنی ترسهای ناتمام از قاتل خفته در خاک، جنگ یعنی پاهای قطعشدهی کودکان در اثر رفتن روی مین، جنگ یعنی بمبهای عملنکرده، جنگ یعنی زخمهای چرکین، جنگ یعنی روح و روانهای آزرده و افسرده، جنگ یعنی نفسهای تنگ و به شماره افتادهی بیماران شیمیایی، جنگ یعنی…
جنگ نکنید، عشق بورزید. چراکه در دنیا بهاندازهی کافی عشق و مهرورزی وجود ندارد.
به امید دنیایی مملو از صلح و دوستی و آشتی و مهربانی
به امید جهانی بهدوراز جنگ و خشونت و تبعیض و نژادپرستی و عصبیت قومی و مذهبی
این مطلب در شمارە چهاردهم ماهنامە چیا بە چاپ رسیدە است.









ثبت دیدگاه