آکو کهنهپوشی
دانشجوی دکترای جامعهشناسی
تفکر درباره پیامدهای مخرب فرایند صنعتی شدن، تبعات منفی آن و عدم تعادلی که ناشی از صنعتی شدن بین انسان، جامعه و محیطزیست ایجادشده است، سابقه طولانی دارد. در راستای این دگرگونی و فرایند رو به رشد و ترقی جوامع امروزی و تغییرات اجتماعی همراه آن، یکی از مفاهیم ابداعشده، مفهوم توسعه (Development) است.
از دیدگاه “تودارو”، توسعه جریانی چندبعدی است که مستلزم تغییرات اساسی در ساخت اجتماعی، طرز تلقی عامه مردم و نهادهای ملی و همچنین تسریع رشد اقتصادی، کاهش نابرابری و ریشهکن نمودن فقر مطلق است (تودارو، 1366). “برنشتاین” آن را بر اساس اهداف تعریف میکند که بار ارزشی به همراه دارد و کمتر کسی با آن مخالف است (ازکیا، 1386). “میسرا”محقق و صاحبنظر هندی بر ابعاد فرهنگی در تعریف توسعه تأکید میکند. به نظر او توسعه از دست آوردهای بشری بوده و پدیدهای با ابعاد متفاوت است که هدف آن ایجاد زندگی پرثمر است (ازکیا، 1393). از دیدگاه “گونار میردال” توسعه فرایند دور شدن از توسعهنیافتگی است، یعنی رهایی از چنگال فقر. در این راستا بر اهمیت برنامهریزی جهت دستیابی به توسعه تأکید میکند (میردال، 1366) و “دونالد سن” آن را تغییرات اساسی در ساخت اجتماعی برای تحقق کامل هدفهای جامعه تعریف میکند (دینی، 1370). بر اساس ادبیات نظری موجود در حوزه توسعه آن را به چهار بُعد، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی تقسیمبندی میکنند (ازکیا، 1386).
در دو سده اخیر و مشاهده نتایج آنچه طرحهای توسعهای خوانده میشود، در کنار فرصتهای آفریدهشده، چالشهایی بروز پیدا کرد که صاحبنظران، اندیشمندان و برنامهریزان را به تجدیدنظر در ابعاد و تعریف توسعه واداشته و درنهایت آنچه امروز مطرح است، مفهوم “توسعه پایدار” است. این اصطلاح در حوزه ادبیات نظری “توسعه” و “تغییرات اجتماعی” در دوره معاصر با توجه به “گسترش نظری “و “روششناسی” در حال تبدیل به یک پارادایم بزرگمقیاس بینرشتهای است. در این مفهوم عناصری را که قبلاً کمتر موردتوجه قرارگرفته بود، مطرح شدند که از مهمترین آنها میتوان به ابعاد “زیستمحیطی” توسعه اشاره نمود. علاوه بر آن چیزی که امروزه باید به آن توجه شود مسائل مربوط به هزینهها و انتخابها است که بهنوبه خود مسائل اساسی برای تفکر عملی در مورداجرای برنامهها به شمار میآید (چمبرز، 1387)، موضوعی که غالباً نادیده گرفته میشود.
مداخله در زندگی شهروندان
اجرای طرحهای توسعهای در ابعاد گوناگون آن در یک جامعه تأثیرات مهمی در فرهنگ، سبک زندگی افراد ایجاد مینماید و بیتوجهی به آثار و پیامدهای اینگونه طرحها، نتایج زیانبار و غیرقابل جبرانی را در زمینههای اجتماعی و فرهنگی به همراه دارد. لذا رصد آثار و پیامدهای اجتماعی و فرهنگی طرحها، پروژهها، تصمیمات و مصوبات و توجه به اثرگذاری مستقیم و غیرمستقیم آنها، مسئلهای ضروری و اجتنابناپذیر است و عدم توجه به متناسبسازی طرحها و تصمیمات با بسترهای اجتماعی و فرهنگی باعث توسعه نامتوازن و پیدایش معضلات و بعضاً بحرانهای اجتماعی و فرهنگی در سطوح مختلف میگردد. اهمیت این موضوع در این است که بر اساس دیدگاه “نظریه سیستمها” (دوران، 1394) هر نوع مداخله در یک سیستم، هرچند کوچک و جزئی دارای پیامدهایی خواهد بود. بهعنوانمثال در یک شهر، اگر یک قطعه زمین مسکونی به کاربری درمانی تغییر یابد همین تغییر جزئی دارای پیامدهایی از قبیل “تغییرات اقتصادی، تغییرات ترافیکی، تراکم حضور افراد، افزایش تعاملات اجتماعی و…… . در این میان اهمیت الصاق “ارزیابی تأثیرات اجتماعی و فرهنگی ” به اجرای طرحهای عمرانی، صنعتی، گردشگری، تجاری، کشاورزی و… بهعنوان یک ضرورت مطرح است. مفهوم”ارزیابی تأثیرات اجتماعی (social impact assessment)” برای اولین بار در سال 1970 بکار رفت، ولی راهنماها و اصول اجرای آن در سال 1994 تدوین گردید (شارعپور، 1384). این اصطلاح به ارزیابی تأثیرات اجتماعی و فرهنگی یک پروژه، طرح، برنامه و سیاست بر مردم اشاره مینماید (Vancly, 2000). این نوع بررسی هماکنون یکی از مهمترین و کاربردیترین دانشها در بیشتر جوامع توسعهیافته و بعضاً در برخی از کشورهای درحالتوسعه است. اهمیت این نوع مطالعه در این است که بر اساس آن به بررسی و شناسایی تأثیرات و پیامدهای نهان (مثبت و منفی) اجتماعی و فرهنگی و همچنین راهبردها و راهکارها برای هرگونه مداخله در زندگی شهروندان در مقیاس فراملی، ملی، منطقهای، شهری و محلی پرداخته میشود و هدف از این ارزیابی حصول اطمینان از این امر است که مزایای پروژه توسعه و ورود عناصر نوسازی افزایشیافته و معایب و چالشهای آن کاهش یابد. اهمیت دیگر ارزیابی تأثیرات اجتماعی و فرهنگی پروژهها و برنامه این است که اگر شهروندان قبل از بهرهبرداری پروژهها از نتایج و پیامدهای احتمالی آن آگاه باشند، قبول این پیامدها راحتتر امکانپذیر است.
اجرای این نوع بررسی و ارزیابی باعث پیشبینیهای جایگزین (الترناتیو) و طرحهای جبرانی (Mitigation Plan) برای پیامدهای منفی طرحها، برنامهها و پروژهها خواهد بود. ضرورت دیگر انجام “SIA”، شناخت پیامدهای اجتماعی و فرهنگی آن جدا از اثرات اقتصادی و زیستمحیطی آن است. در “SIA” تمرکز بر روی پیامدها و تأثیرات اجتماعی است. بهعبارتدیگر در “ارزیابی تأثیرات اجتماعی”، پیامدهای اجتماعی و فرهنگی از اولویت بیشتری برخوردار خواهند بود و این به اصول “توسعه پایدار” نزدیکتر است.
درباره موقعیتهایی که میتوان از ارزیابی تأثیرات اجتماعی استفاده نمود میتوان به سه زمینه 1 ـ ارزیابی تکنولوژیهای جدید 2 ـ ارزیابی پروژههای توسعهای نظیر احداث سد، نیروگاه، پالایشگاه و… 3 ـ ارزیابی طرحهای زیستمحیطی اشاره نمود. به اعتقاد «فین استرباخ” در دوازده حوزه میتوان به ارزیابی تأثیرات اجتماعی پرداخت؛ تغییرات جمعیتی، جابجایی و اسکان مجدد، تغییر در الگوهای اشتغال، اختلال در نظام همسایگی، تأثیر در سروصدا، تأثیر در ابعاد زیباییشناختی، تغییر در امکان دسترسی، تأثیر بر تفریحات و اوقات فراغت، ایمنی و بهداشت، واکنش شهروندان، تأثیر بر اجتماع محلی و تغییر در الگوهای استفاده از زمین و بهرهبرداری از آن. بهعبارتدیگر هر یک از این مقولات، حوزههایی هستند که در جریان تغییرات قرار میگیرند.
اهداف ارزیابی تأثیرات اجتماعی ـ فرهنگی
ازلحاظ معرفتشناسی، با در نظر گرفتن روششناسی متناسب با آن این نوع بررسی قصد دارد، با تعیین حوزه اجرای پروژه، ذینفعان و ذیمدخلان آن را ضمن در نظر گرفتن انتظارات و نیازهای فعلی، مشکلات ناشی از اجرای پروژه را شناسایی کرده و راهکارهای عملی برای جلوگیری از بروز پیامدهای منفی احتمالی اجرای طرح یا اصلاح آنها را ارائه نماید. ازجمله این اهداف میتوان به موارد زیر اشاره نمود.
1 ـ تعیین محدوده جغرافیایی حوزه مداخله و فراگیر پروژه
2 ـ بررسی نگرش شهروندان نسبت به پروژه و میزان رضایت آنها از پروژه
3 ـ استخراج مؤلفهها و متغیرهای اثرگذار در ارزیابی تأثیرات اجتماعی ـ فرهنگی
4 ـ شناسایی ذینفعان و متأثران پروژه و مکانیسم تأثیرگذاری پروژه بر روی آنها
5 ـ شناسایی عوامل و موانع محدودکننده و مختلکننده اثرات مثبت و مورد انتظار طرح
6 ـ بررسی میزان همپوشانی پروژه با اولویتها و نیازهای شهروندان و میزان پذیرش اجتماعی پروژه
7 ـ شناسایی اثرات کوتاهمدت و بلندمدت اجتماعی، فرهنگی، زیستمحیطی و اقتصادی مثبت و منفی پروژه و طبقهبندی آنها برحسب میزان اهمیت، اندازه و شدت.
8 ـ تدوین کاربست و ارائه راهکارهای مدیریتی، پیشگیری و کاهش عوارض و آسیبهای پروژه
9 ـ ارائه الگوی پیشنهادی برای پایش و نظارت بر طرح
اجرای پروژه احداث پالایشگاه در شهر مریوان نیازمند مطالعه علمی و روشمند
اگر بتوان در فرایند تصمیمگیری کارگزاران توسعه، ارزیابی تأثیرات اجتماعی (SIA) را دخیل نمود، در آن صورت بهتر میتوان تصمیمگیری نمود. بهعلاوه با پیشبینی کردن و مدیریت نمودن تأثیرات اجتماعی ناشی از پروژه، مزایای اجتماعی، اقتصادی و زیستمحیطی فراوانی نصیب مردم و اجتماع محلی خواهد شد و نباید از یاد برد که پیامدهای پیشبینینشده پروژههای توسعه میتواند منافع و مزایای این پروژهها را بهشدت کاهش دهد. توجه به این اهداف و مطالعه علمی و روشمند درزمینه اجرای پروژه احداث پالایشگاه در شهر مریوان و دیگر پروژههای توسعهای میتواند برنامهریزان را در دستیابی به اهداف و کارکردهای آشکار برنامهها یاری رساند و از همینجاست که ارزیابی تأثیرات اجتماعی اهمیت مییابد.
در نخستین بند سیاستهای کلی برنامه پنجساله توسعه جمهوری اسلامی ایران مصوب 15/10/1389 و نیز در ماده (2) قانون برنامه پنجساله توسعه، تهیه “پیوست فرهنگی” برای طرحهای مهم و جدید توسط شورای عالی انقلاب فرهنگی مورد تأیید و تصویب قرار گرفت. در خاتمه، با توجه به این مباحث پیشنهاد میشود که بر اساس “منطق روششناسی علمی”، بر روی پروژه احداث پالایشگاه در مریوان، جهت شناخت پیامدهای منفی و تقویت پیامدهای مثبت اجتماعی ـ فرهنگی آن، ارزیابی تأثیرات اجتماعی ـ فرهنگی در قالب “پروژهای تحقیقاتی” توسط پژوهشگران مجرب و متخصص با شیوه روشمند و علمی صورت بگیرد.
این مطلب در شمارە چهاردهم ماهنامە چیا بە چاپ رسیدە است.









ثبت دیدگاه