کاوه کوردستانی
با گذشت زمان، تغییر رژیم غذایی انسانها و تعارضات اشرف مخلوقات به حیات گیاهی و جانوری در ادوار مختلف، شاهد ظهور و بروز بیماریهای مختلفی بوده و هستیم و هرکدام از بیماریها در زمان وقوع و اوایل شیوع در جامعه بشر را با مشکلات خاصی روبرو نموده است.
شاید چندین سال پیش هرکدام از ما با شنیدن اسم طاعون، تیفوس، سل، مالاریا و ایدز احساس ناخوشایند و ترسی عمیق تمام وجودمان را فرامیگرفت و همین ترس ما را وادار به پیشگیری بیشتر مینمود. هرکدام از بیماریها در زمان خود، بیماری قرن، سال و… نامیده میشدند اما در یک دهه گذشته براثر تغییر غلط سبد خوراکی انسانها و تجاوزات بیشماری که در طبیعت اعمال نمودهاند کار بهجای رسیده که هرساله چندین بیماری مهلک و کشنده، گریبان انسانها را گرفته است.
تهدیدات بیشمار زیستمحیطی
تغییرات اقلیمی تمام دنیا را تهدید میکند و دراینارتباط ایران یکی از ده کشور نخست جهان است که در معرض تهدیدات بیشماری قرارگرفته است. زیستگاههای ایران در حال از دست رفتن است و هزاران نفر در سال براثر آلودگی هوا دچار بیماریهای عجیب و جدیدی میشوند و میمیرند. خشکیدگی دریاچهها، رودخانهها، تالابها و قنوات در اوج است و در تمام ادوار گذشته هیچگاه اوضاع محیطزیست و منابع طبیعی ایران تا بدین حد نابسامان نبوده است، آوازه بیآبی شهره آفاق شده و جوی خشک و لبتشنه رودخانهها به شورای امنیت ملی رسیده است.
روی کاناپه لمداده، بهزعم خود در حال در حال مبارزه و انجاموظیفه انسانی خود است!
در چنین شرایط بغرنجی، بیماری جدیدی بنام ((اسلاکتیویسم)) شیوع پیداکرده است اما شوربختانه و برخلاف سایر بیماریها، برای کنترل این بیماری ناشناخته نه مردم کاری انجام میدهند و نه مسئولین هزینهای صرف میکنند. این بیماری هنوز معادل درستی در زبان فارسی ندارد اما در چندین منبع، آن را ((مبارزه از زیر لحاف)) ترجمه کردهاند. روی کاناپه لمداده، روی تخت دراز کشیده و یا زیر لحاف از پنجره منظره بارش برف را نگاه میکند اما در حال مبارزه و بهزعم خود در حال انجاموظیفه شهروندی و انسانی است.
مبارزان زیر لحافی به بازداشت غیرقانونی فعالین مدنی، فرهنگی و … اعتراض دارند اما تنها از طریق دنیای مجازی!
اسلاکتیویسم به معنای فعالیت مفرط در دنیای مجازی و شبکههای اجتماعی است که درنهایت فرد احساس میکند که در یک زمینه عمومی مانند تلاش برای آزادی زندانیان، اعتراض به کشتن کولبرهای بیگناه و یا حفاظت از محیطزیست مشارکت جدی داشته است. افرادی که به این بیماری جدید مبتلا شدهاند که متأسفانه تعداد آنها کم هم نیست در میدان عمل یا حضور ندارند و یا حضورشان آنقدر کمرنگ و بیاثر است که کوچکترین نشانی از بودنشان مشاهده نمیشود این افراد به بازداشت غیرقانونی فعالین مدنی، فرهنگی و یا زیستمحیطی اعتراض دارند اما تنها از طریق دنیای مجازی فعالیت خود را نشان میدهند و در عالم واقعی حاضر به کوچکترین حرکتی نیستند.
این بیماران حتی در رعایت حقوق شهروندی و مسائل زیستمحیطی نقش خود را بهعنوان یک انسان بهخوبی ایفا نمیکنند. طرف بهراحتی فیلتر سیگارش رو پرت میکند، حاضر نیست برای مسائل فرهنگی یک ریال هزینه کند و یا برای حل مشکل یکی از افراد جامعه، قدمی بردارد اما همین فعالیت در شبکههای مجازی آنها را متوهم میسازد تا حدی که خود را کنشگری بسیار فعال میپندارد.
زیر لحافیها برای تسکین وجدان خود! در چندین گروه دنیای مجازی مشارکت میکنند، اما در برابر تبعیضها و ناملایمات موجود در فضای حقیقی سکوت میکنند
این بیماری در حوزه محیطزیست نیز مانند سایر حوزههای فرهنگی و اجتماعی شیوع پیداکرده است. امضاء جمعکردنهای اینترنتی، بحث و مجادله کردنهای بیپایان و بینتیجه، هتاکی و فحاشی و کارهای ازایندست، در حوزههای فرهنگی، مدنی، اجتماعی و زیستمحیطی رواج چشمگیری یافته است. این افراد ضمن مشارکت در گروههای مختلف دنیای مجازی، برای تسکین وجدان خود در یک یا چند گروه محیط زیستی یا مدنی و اجتماعی فعالیت میکنند و زیر مطالب نوشتهشده در این گروهها، کلی استیکر و شکلک و گل و کامنت میگذارند اما همین بیماران دنیای مجازی در برابر واگذاری اراضی ملی به سود جویان، در برابر احداث پالایشگاه در کنار تالاب آب شیرین، در برابر تبعیضها و ناملایمات موجود در جامعه، در برابر شکار وحشیانه کل و بزهای ههورامان و تخریبات منابع طبیعی به بهانه توسعه، سکوت میکنند و حتی در مواجه با عاملان تخریب در فضای حقیقی، حرف خود را پس میگیرند و منکر نوشتهها و گفتههای خود در فضای مجازی میشود و با ترسولرز بیان میکنند که صفحه من را هک کردهاند و این نوشتهها هیچ ربطی به من ندارد.
از زیر لحافها بیرون بیاییم چون امید هیچ معجزهای نیست
شوربختانه این بیماری گریبان گیر تشکلها و انجمنها نیز شده است و بسیاری از گروهها نیز تنها به فعالیت در شبکههای اجتماعی بسنده کرده و در عمل حرفی برای گفتن ندارند. در اعتراض به کشتن سگها در شهرهای مختلف و یا اعتراض به خشک شدن دریاچه ارومیه، سه میلیون امضاء جمع میکنند اما از همین افراد سه نفر هم حاضر نیستند عملاً کاری انجام بدهند البته ناگفته نماند شاید تلاش بسیاری از این تشکلها برای رسیدن به آرمانهای متعالی با همراهی و همدلی مسئولین و سیاستگذاران توأم نبوده و سنگاندازی آنها باعث سرخوردگی افراد حاضر در این گروهها شده است اما نباید ناامید شد و باید تا رسیدن به تغییرات بنیادین در جامعه، به تلاش در دنیای حقیقی ادامه داد و خود را در برابر اسلاکتیویسم مصون نگه داشت.
البته باید اعتراف نمود که فعالیت و اطلاعرسانیهای درست و بهموقع در شبکههای اجتماعی اگر با حرکت و اقدام در دنیای واقعی توأم باشد فعالین درزمینهٔ های مختلف را به سرمنزل مقصود خواهد رساند بنابراین باید از زیر لحافها بیرون بیاییم و تلاش و مبارزه خود را در عالم واقع به اثبات برسانیم.
بسان رود که در نشیب دره سر به سنگ میزند رونده باش، امید هیچ معجزهای ز مرده نیست، زنده باش!
این مطلب در شماره ۱۵ ماهنامە چیا چاپ گردیده است.
ایمیل نشریه: chya.govar@gmail.com









ثبت دیدگاه