افراسیاب جمالی
تانکرها واژگون میشوند و با جرقه مشتعل و ماشینهایی با سرنشینان شاد، مضطرب، خوشحال، غمگین، منتظر و مسافر در دامن آتش میسوزند و زغال میشوند، آلودگی هوا سینهها را تنگ و سیاه میکند و آدمهایی خسته از شهر و آهن و دود در گوشه اتاق بیمارستانی نمور در گوشهای از شهر گرفته جان میدهند، قطاری واژگون میشود و دو دلداده جوان، دانشجویی در شوق دیدار مادر زیر ریلها و واگنهای آهنی میمیرند به همین سادگی، ساختمانی آتش میگیرد دود میشود و فرومیریزد و قربانی و ناجی هر دو گیر میافتند و میمیرند.
روزانه شاهد مرگهای خاموش و بیصدایی هستیم که هیچ دوربینی آنها را ثبت نمیکند، برایشان عزای عمومی نمیگیرند، پرچمها نیمه برافراشته نمیشوند و کسی پیام تسلیت نمیفرستد، مردن در این سرزمین آسانترین راه برای حل مشکلات است.
اما تا کسی میمیرد هیاهو شروع میشود، هیچکس مقصر نیست و همه متهماند تصادف زیاد است مقصر وزیر راه است، نماینده است، فرماندار است، قطار منحرف میشود متهم سوزن بان است، مدیر رجاء است و رئیس فلان اداره، ساختمانی آتش میگیرد قالیباف مقصر است، طلایی مقصر است، رضازاده مقصر است، دبیر مقصر است، ساعی مقصر است و در این میان هیچکس مسئولیت را بر گردن نمیگیرد و نهایتاً مقصر اصلی عزرائیل است،
صدها هزار فحش و دشنام و اتهام و تهمت و برچسب آماده کردهایم برای روز مبادا و منتظر اتفاق نشستهایم عدهای از نردبان آن بالا میروند، عدهای هم برچسب میخورند و ما هم سیاهیلشکر این وسط فقط کارمان تهمت و ناسزاست، هیچگاه کسی نپرسید چه کسی به حسین رضازاده رأی داد تا شورای شهر شود؟ به دبیر رأی داد؟ به ساعی رأی داد؟ بە رئیس پلیس رأی داد رئیس آتشنشانی شود؟ هیچکس نپرسید مدیریت شهر کجا و یک وزنهبردار کجا؟ هیچگاه کسی نپرسید چرا به خاطر پول و شهرت و قدرت به فلان کس رأی دادیم شورای شهر شد؟ نماینده مجلس شد؟ شهردار شد؟ فرمانده رسته توپخانه مدیر شهری میشود، کاراتهباز متخصص برنامهریزی کلانشهر میشود و صدها رفتار احمقانهای که خودمان مسبب آن هستیم خودمان رأی دادیم و اینک هم خودمان دشنام و فحش میدهیم و همدیگر را لجنمالی میکنیم، تنزل اخلاق و در پایانی که همه قربانی میشویم و میمیریم کمر همت به نابودی همدیگر بستهایم در این سرزمین مرگ ارزانترین کالاست.
فاتحه معالدشنام
این مطلب در شماره ۱۵ ماهنامە چیا چاپ گردیده است.
ایمیل نشریه: chya.govar@gmail.com









ثبت دیدگاه