مُدرک کریمی
داستانهای بسیاری در مورد جانوران و رفتار آنها در فرهنگ قومهای مختلف و همینطور در بعضی متون مذهبی وجود دارد؛ اما این نوشتهها معمولاً دیدگاه انسانها را منعکس میکنند و بیشتر خیالپردازی هستند تا پژوهش علمی.
انسان والاترین موجودات نیست
در دهه سوم سدهی گذشته، “اسکار هاینروت” و “کنراد لورنتس” به واکنشهای خاص و تکرارشوندهای توجه کردند که بعضی از جانداران در برابر تحریکهای معینی از خود نشان میدهند آنها در طی تحقیقات خود بهطور مثال موفق شدند راز اطلاعرسانی زنبورهای عسل را کشف کنند و نشان بدهند که زنبورها با قرار گرفتن در برابر همدیگر و با حرکت دادن شکم خود در جهتهای مختلف به همنوعانشان اطلاع میدهند که برای رسیدن به غذا به کدام مسیر پرواز کنند، اعطای جایزه نوبل فیزیولوژی و پزشکی در سال 1973 به این محققان، مزد زحمات چندین گوشبهزنگِ بود.
وجه تمایز کنراد لورنتس از دیگر پیشگامان رفتارشناسی این است که او با تبحری که در فلسفه اخلاق داشت اطلاعاتی را که از رفتار وزندگی اجتماعی جانداران به دست آورده بود با زبان ساده به مردم عرضه کرد تا آنها را متوجه کند که انسان نهتنها والاترین موجودات نیست بلکه جا دارد در بسیاری موارد آنچه را ما “انسانیت” مینامیم از جانوران دیگر بیاموزد. کتاب کنراد لورنتس تحت عنوان انگشتر حضرت سلیمان تلاش مکتوب و خوشخوانی است در این زمینه.
نگهداری یک خروس یا یک گربه، از چندترم درس خواندن ما را انسانتر بار میآورد
چندین سال پیش که عادل عزیزنژاد برای بار اول اینترنت را به شهر مریوان آورده بود و میشد سرچ کرد و جواب سؤالت را هر طور که هست پیدا کنی، من که در آن زمان سومین یا چهارمین سال تدریسم در دبیرستان بود و به عینه دیده بودم که محتوای مطالب کتابهای درسی نظام آموزشی ما چه چیز نازل و بهدردنخوری است.
همیشه برایم سؤال بود که مثلاً در اروپا، آمریکا، کره جنوبی و ژاپن، بچههای سال اول دبستان یا دیگر مقاطع چه میخوانند و تحت چه اتمسفری آنها را برای مراحل بعدی آماده و تائید و پذیرش میکنند، تحت کلیدواژه The system of Education of … آموزشوپرورش چندین کشور پیشرفته را بهدقت مطالعه کردم و دیدم حتی کشور آمریکا، نظام آموزشی مثلاً سویس را در بعضی موارد از کشور خود بهتر و کاراتر میداند و نظام آموزشی سویس مال کشور ژاپن را از نظام کشور خود، برای همین از سایت رسمی وزارت آموزشوپرورش ژاپن مطالب مبسوطتری را مطالعه کردم و دیدم که در آن نظام انسانپرور، یکی از دروس اولیهای که با تأکید بچهها را ترغیب به فراگیری میکنند نه تاریخ ادبیات، حساب، دین، آمادگی دفاعی و … که یک خرگوش کم سن و سال را از همان ابتدای سال تحصیلی در اختیار بچه قرار میدهند و با برگزاری کلاسهای توجیهی برای والدین و نیز مطالب و مهارتهای عملی و آموختنی لازم برای خود دانشآموز، وی را تشویق به مسئولیتپذیری و طبیعت دوستی و فلسفهی حیات میکنند.
نظام آموزشیمان که هیچ، مردم خودمان پیش نظرم آمدند که در بسیاری موارد از هول حلیم توی دیگ افتادهاند و بهشدت و با رقابتی تأسفآور، بچههای خود را زورچپان به کلاسهای درپیتی زبان انگلیسی و گاج و … میفرستند و پاک یادشان رفته برای نوباوهی خود یک خروس اگر تهیه کنند، نگفته و بیصدا وی را از راز اسرارآمیز خلقت جرعهای میهمان میکنند و عطوفت، رنگ، مهر و سحرخیزی را نه با واژههای کتابهای توسریخور که از زبان رسای این کارناوال هیمنه، رنگ و شیطنت یاد میگیرند. شک نکنید چنددقیقهای توجه عمیق به خروس یا خرگوش، گربه یا هر حیوان دم دست دیگری از چندترم درس خواندن برای شب امتحان و قرض گرفتن جزوهی بیرونق استااااد، ما و بچههای ما را انسانتر بار میآورد! لعنت بر مدرکگرائی! تففف بر شهریههای بیثمر!
دو هزار صفحه شرح تأثر و خاطره برای مرگ یک فیل!
دکتر هاشم رجبزاده در مجلهی وزین “بخارا” طی نگارش یادداشتهایی موسوم به: از چشمهی خورشید که در هر شماره به پاره هائی از فرهنگ و زندگی ژاپن میپردازد در شماره 113 این نشریه، در چند جا به رفتار ژاپنیها در قبال جانوران میپردازد. درجایی مینویسد: گفتند که هاناکو، فیل سالخوردهی پارک “اینوکاشیرا” چشم از جهان فروبست و رفتن او موجی از تأثر میان مردم برانگیخته است، فقط در دو روز نخست بیش از پنج هزار نفر در دفترهای یادبود که در این پارک گذاشتهشده بودند دو هزار صفحه شرح تأثر و خاطرههای خود را نوشتهاند و خبرنگاران رسانهها نیز با شماری از آنها مصاحبه کردند و همه میگفتند بسیار دلتنگ و غمگیناند. هاناکو بعد از جنگ جهانی دوم از تایلند به ژاپن آورده شده بود و 64 سال زیست که برابر حدود نود سال عمر انسان است. خانمی از اهل محل میگفت که هر وقت به این پارک میآمد و چشمان نجیب و مهربان هاناکو را میدید، جان تازه میگرفت و غصههای روزمرهی زندگی از یادش میرفت. خانم دیگری گفت: پس از درگذشت شوهرش سخت غمگین و افسرده بوده اما به این پارک که آمده و وقار هاناکو را که دیده دلش بازشده.
دکتر رجبزاده در جای دیگری از این نوشتهها از گربهای موسوم به ” تاما ” یاد میکند که 8 سال رئیس ایستگاه خط قطار واکایاما در شهر کینوکاوا بود، تاما روز دوشنبه 22 ژوئن سال 2015 بعد از چند روز بیماری در بیمارستان درگذشت، این خبر را خانم مدیر شبکهی راهآهن با چشمانی گریان گفت و افزود که به گربهی مرحوم عنوان رئیس افتخاری دائم این ایستگاه داده خواهد شد گفتنی است این گربه در هشت سال گذشته با کلاه رئیس ایستگاه که برایش آماده کرده و بر سرش گذاشته بودند بارها در برابر مردم و نمایندگان رسانهها ظاهر شد و دلبری کرد. این ترفند میلیونها دیدارکننده ژاپنی و خارجی را به این ایستگاه کشاند و این شرکت قطار برقی را که داشت ورشکست میشد احیا کرد.
این مطلب در شماره 16 ماهنامە چیا چاپ گردیده است.
ایمیل نشریه: chya.govar@gmail.com









ثبت دیدگاه