کاوه کوردستانی
از آغاز خلقت بشر، انسان با طبیعت ارتباط داشته و همچون مادر و فرزند در کنار همدیگر زندگی کردهاند و انسان تمامی مراحل تکامل خود را در دامان طبیعت گذرانده است. بدون استثنا همه انسانها در هر جای جهان از مواهب هم بستری با طبیعت لذت بردهاند و در زمانهای مختلف واکنشهای مختلفی در مواجه با طبیعت از خود نشان داده است گاهی از طبیعت ترسیده است، گاهی با طبیعت همراه شده، گاهی با طبیعت مهربان بوده و گاهی در کمال وقاحت دست به تخریب و به هم زدن طبیعت زده است اما در تمامی این واکنشها که در برابر طبیعت انجام داده است نتوانسته منکر تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم طبیعت بر ابعاد گوناگون زندگی خود باشد و همواره این حقیقت را قبول دارد که محیط سالم و امن میتواند زمینهساز سعادت و کمال انسان باشد و انسان در سایه محیط سالم است که میتواند به تربیت جسم و روح خود بپردازد.
امنیت و آسایش در پناه زیباییهای طبیعت
شنیدن آواز پرندگان، آهنگ دلربای جویباران، نسیم لطیف کوهساران، رقص دلنشین برگ درختان، گرمای لذتبخش خورشید و نور عاشقانه مهتاب، همه و همه تأثیرات شگرفی بر جسم و روح انسان گذاشته است و انسان در پناه این زیباییها است که میتواند امنیت و آسایش را لمس کند. ولی برعکس، تخریب محیطزیست و نابودی طبیعت زیانهای جبرانناپذیری را به حیات انسان وارد کرده است و هیچکس هم نمیتواند منکر تأثیرات منفی تخریب طبیعت بر زندگی انسان و دیگر جانداران شود.
آب، هوا، نسیم، نوا، سبزی، سبزه، آفتاب، مهتاب، کوه، جنگل و بهطورکلی طبیعت و محیطزیست در هوش و استعداد، قد و قامت، فکر و اندیشه، خلقوخوی، سختکوشی و تنبلی و صدها خصوصیات دیگر انسانها تأثیر بسزایی دارند. هرچند نمیتوان تمام خصوصیات روانشناختی انسان را به طبیعت، منطقه جغرافیایی و آبوهوا نسبت داد اما نمیتوان منکر تأثیرات شگرف آبوهوا و منطقه بر رفتار مردم باشیم.
مردم مناطق کوهستانی و سردسیر فعال و کوشاترند
بدون شک شنیدهاید که کوردها مردمانی وطنپرست و غیرتی هستند یا اصفهانیها حسابگر و مقتصد هستند و یا آبادانی ها خونگرم و خوشصحبتاند و لرها دلیر و شیرازی تنبل و یزدیها سختکوش و آذریها قوی هستند، این صفتها را که به اقوام مختلف نسبت میدهند دستاورد طبیعت برای آنهاست. این تأثیرات غیرقابلانکار باعث ظهور یک شاخه جدید در دانش روانشناسی بنام روانشناسی محیطی شده است. علاقهمندان در این رشته به چگونگی تأثیر محیطزیست، معماری، گیاهان و جانوران بر رفتار انسان میپردازند.
سرما، گرما، خشکی، باران، خورشید و سایر پدیدههای موجود در طبیعت هرکدام تأثیرات خاصی بر رفتار انسان بهجا گذاشتهاند. بهطور طبیعی سرما و انجماد حاصل از آن، سبب میشود که فرد احساس ناامنی کند و همین باعث میشود که ساکنان مناطق سردسیر مدام در حال کار کردن باشند تا هم بدنشان را گرم نگهدارند و هم مایحتاج زندگی خود را برای فصل سرما ذخیره کنند همین برنامهریزی دقیق سبب شده است که افراد ساکن در مناطق کوهستانی و سردسیر فعال و کوشا باشند. در مقابل مردم ساکن در مناطق گرمسیر، معمولاً آدمهای غیرفعال و کمتوجه هستند چون کار کردن در این مناطق بسیار سخت و طاقت فرساست و به دلیل عرق کردن زیاد و زود خسته شدن باعث تنبلی و سستی در افراد ساکن گرمسیر شده است.
مردم در مناطق با نوسانات جوی و فشار هوا، دچار اختلال در فعالیتهای ذهنی و در معرض اختلال حواس
محیطهای نامساعد طبیعی، آدم را جسور میکند و اکثراً مردم این مناطق انسانهایی عملگرا هستند و واکنش آنها نسبت به محیطزیست جسورانه و رقابت جویانه است اما نقطه مقابل این افراد، مردمانی هستند که در مناطق معتدل زندگی میکنند این افراد بر اساس نقش و تأثیر مثبت محیط در زندگی خود، بیشتر از دیگران به حفظ محیطزیست میپردازند و اغلب مردمانی آرام و معتدل هستند و با دیدی کلینگر به جهان هستی مینگرند و از درک شهودی بالایی برخوردارند.
اگر در یک منطقه جغرافیایی خاص، نوسانات جوی و فشار هوا بهصورت مداوم در حال تغییر باشد باعث ایجاد اختلال در فعالیتهای ذهنی ساکنین آن منطقه میشود و بیشتر از سایرین در معرض اختلال حواس قرار دارند. قطعاً شما هم شنیدهاید که بسیاری از افراد از ابری بودن هوا شاکی هستند و میگویند که در هوای ابری دلمان میگیرد. این گفته را بهعنوان تلقین فرض نکنید بلکه بر اساس تحقیقات انجامشده در این زمینه ثابتشده است در مناطقی که بیشتر اوقات هوا ابری باشد ساکنین آن بیشتر احساس خستگی و دلگیری میکنند در این مناطق ابرها کم ارتفاع بوده و انگار سقف آسمان کوتاه شده است در این مناطق شبها طولانی است و مردم بیشتر میخوابند اما همواره احساس کسلی میکنند. همین امر سبب میشود که این افراد در ارتباط با دیگران ضعیف بوده و روابط عمومی خوبی نداشته باشند و درعینحال بشدت زودرنج و بسیار تحریکپذیر هستند این در حالی است که در مناطقی که دارای نور خورشید کافی هستند نور خورشید از شبکیه چشم عبور میکند و به هیپوتالاموس مغز میرسد تا کنترل اعمال حیاتی بدن بهتر انجام گیرد؛ بنابراین افرادی که در مناطق آفتابی زندگی میکنند کمتر دچار افسردگی و کسلی میشوند. افرادی که در مناطق مرتفع زندگی میکنند اغلب آدمهایی آرام هستند که بندرت دچار حالت پرخاشگری و تندخویی میشوند.
خشک شدن رودها میزان پرخاشگری و تخلفات رانندگی و دعواهای خانوادگی و ترک تحصیل دانش آموزان افزایش داده است
در دامنههای شاهان کوه و در ارتفاع 2530 متری رشتهکوه زاگروس، مردمانی زندگی میکنند که 400 سال است مرتکب قتل نشدهاند این نکات به زبان ساده یعنی بکر و دستنخورده ماندن طبیعت و جلوگیری از برهم زدن تعادل اکوسیستم میتواند در شاد بودن ما بسیار مؤثر باشد. شاید تعجب کنید اما بعد از خشک شدن زایندهرود میزان پرخاشگری مردم اصفهان و تخلفات رانندگی افزایش چشمگیری داشته است، با خشک شدن دریاچه ارومیه و به خاطر کاهش درآمد باغداران منطقه، میزان دعواهای خانوادگی افزایشیافته است و یا براثر خشک شدن تالاب هامون میزان ترک تحصیل دانش آموزان حاشیه تالاب بشدت رو به افزایش است. پس پرواضح است که با حفظ طبیعت میتوانیم لبخندهایی پایدار بر لب داشته باشیم.
این مطلب در شماره ۱۶ ماهنامە چیا چاپ گردیده است.
ایمیل نشریه: chya.govar@gmail.com
ثبت دیدگاه