سیاست زبانی و آموزش چندزبانگی (٣)
26 فوریه 2017 - 19:39
شناسه : 119915
بازدید 169
پ
پ

این شماره: بلژیک

امین عزیزی

در دو شماره پیشین ماهنامه چیا، به اهمیت آموزش به زبان مادری و تجارب استفاده از سیستم چندزبانگی در کشورهای هندوستان و سوئیس پرداختیم. اشاره شد؛ ازآنجاکه کشور ایران، جامعه‌ای متکثر و از اقوام و زبان‌های چندی تشکیل یافته، لذا استفاده از تجربه‌های مفید و موفق کشورهای دیگر از اهمیت دوچندان برخوردار است.

قتل زبان مادری و بی‌عدالتی ویرانگر هفتادساله

متأسفانه در ایران تاکنون کمترین اهمیت به نقش زبان و فرهنگ اقوام در سلامت روانی – اجتماعی و توسعه کشور داده‌شده است. اگرچه همیشه دلسوزان و دوستداران ایران توجه مسئولان را به این مهم جلب کرده و خطرات ناشی از عواقب عدم‌اصلاح سیستم تک‌زبانی و تک فرهنگی را گوشزد کرده‌اند، اما گویا هنوز گوش شنوایی برای هشدار این دلسوزان یافت نشده است.

در این راستا اخیراً دکتر محسن رنانی دکتری اقتصاد، در پیامی تحت عنوان “قتل زبان مادری و تخریب توسعه در ایران” به دومین همایش توسعه عدالت آموزشی که در تاریخ ٢٩ آذر ١٣٩٥ در اصفهان برگزار شد، نسبت به “تحمیل آموزش زبان فارسی” به نیمی از جمعیت کشور به‌شدت هشدار داده و این بی‌عدالتی را ویرانگر توصیف کرده که در طول هفتادسال گذشته بر اقوام غیرفارسی‌زبان تحمیل‌شده است. آقای دکتر رنانی؛ عدم آموزش به زبانی غیر زبان مادری را عقیم‌سازی شخصیتی تلقی کرده و آن را غیراخلاقی می‌نامد. ایشان متذکر می‌شود؛ “ما چاره‌ای نداریم جز اینکه به زیست طبیعی همه اقوام ایرانی احترام بگذاریم و به زبان آن‌ها رسمیت ببخشیم. “(روزنامه شرق – شماره ۲۷۵۹ – ۱۳۹۵ يکشنبه ۵ دي)

اکنون بیش‌ازپیش آشکار می‌شود که آموزش به زبان مادری در مناطق غیر فارس زبان به‌ویژه مناطق کوردنشین، اولویتی عاجل و بسیار ضروری است. این مهم، هم با تأکید دلسوزانی چون دکتر رنانی و هم تجارب کشورهای چندزبانه بارها به اثبات رسیده است. ما نیز در راستای آشنایی بیشتر با تجارب آموزش چندزبانگی در کشورهای جهان در این شماره ماهنامه چیا، به تجربه سیاست زبانی در کشور بلژیک و آموزش‌وپرورش چندزبانگی این کشور می‌پردازیم.

فدرالیسم بلژیک و مصالحه برای کاستن کشمکش‌های زبانی

بلژیک با ۳۰۵۲۸ کیلومترمربع وسعت و جمعیت ۱۱٫۲ میلیون انسان (۲۰۱۳)، کشوری در غرب اروپا؛ در شمال با هلند، در شرق با آلمان، در جنوب شرقی با لوکزامبورگ، در جنوب با فرانسه و از شمال غربی با دریای شمال مجاور است. خط جدایی فرهنگی ژرمن‌ها و رومی زبانان از میانه‌های کشور بلژیک می‌گذرد..

بلژیک از سده شانزدهم تا انقلاب ۱۸۳۰ و جدایی این کشور از هلند، محل جنگ‌های بسیاری بین قدرت‌های اروپایی بود و به همین دلیل با عنوان «میدان جنگ اروپا» لقب یافته بود. اکنون بلژیک عضو برجسته‌ای از اتحادیه اروپا به شمار می‌رود و میزبان تعدادی از نهادهای اتحادیه اروپا و سازمان‌های بین‌المللی ازجمله ناتو است.

بلژیک کشوری پادشاهی (مشروطه سلطنتی) ست. پس از جنگ جهانی دوم از یک ایالات‌متحده به یک اتحادیه تبدیل شد و دارای سیستم دو پارلمانی (سنا و مجلس شورا) ‌است و از معدود کشورهایی است که رأی دادن در آن اجباری است.

بلژیک از طریق اصلاحات قانون اساسی در دهه‌های ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰، با تقسیم نواحی کشور، به نظامی سه ردیفه تبدیل شد. این نظام سه ردیفه شامل: ١- فدرالیسم، ٢- انجمن زبان‌شناختی و دولت منطقه‌ای، ٣- مصالحه برای کاستن کشمکش‌های زبانی می‌باشد. امروزه این نهادهای فدرال قدرت قانونی بیشتری نسبت به پارلمان دو مجلس شورا و سنا کسب کرده‌اند.

در بالاترین رده از طرح سه ردیفه‌ای در بلژیک، دولت فدرال قرار دارد که امور خارجه، وزارت دفاع، ارتش، پلیس، مدیریت اقتصادی، رفاه اجتماعی، انتقال تأمین اجتماعی، انرژی، مخابرات و تحقیقات علمی، صلاحیت‌های محدود در حوزه آموزش‌وپرورش و فرهنگ و سرپرستی امور مالیات را در دست کنترل دارد. دولت‌های اقلیت نیز مسئول توسعه زبان، فرهنگ و آموزش‌وپرورش در مدارس، کتابخانه‌ها و تئاترها می‌باشند. رده سوم، دولت‌های محلی هستند که به نهادهای اجرایی بیشتری در استان‌ها تقسیم‌شده‌اند و بیشتر مسائل مربوط به اموال منقول و غیرمنقول مانند مسکن، وسایط ترابری و … را کنترل می‌نماید.

بلژیک کشوری سه زبانه

فدرالیسم بلژیک همچنین شامل اقلیت‌های سه‌گانه‌ای از بلژيكي‌هاي فلميش (لهجه‌ای از زبان هلندی)، فرانسوي و آلمانی‌زبان، بوده كه هر يك داراي مجلس مقننه و نمايندگان مختص به خود هستند. در حدود ۶۰٪ از مناطق بلژیک، زبان هلندی (گویش فلاندری) صحبت می‌شود و فرانسوی نیز در حدود ۴۰٪ مناطق جنوبی مثل والونی صحبت می‌شود و در منطقه پایتخت (بروکسل) هر دو زبان در نهادهای دولتی رایج است. کمتر از ۱٪ مردم بلژیک آلمانی‌زبان هستند و در شرق کشور زندگی می‌کنند. از سال 1989 به این‌سو، كليه امور آموزشي به حوزه اقلیت‌ها و نواحي واگذارشده است و شوراهاي فلميش، فرانسوي و آلماني در خصوص تحصيل و آموزش‌وپرورش داراي اختيار قانون‌گذاری هستند.

مراحل تاریخی آزادی زبان و اصلاح زبانی در بلژیک

بلژیک به علت دوزبانگی کشور همواره با بحران وحدت و هویت روبرو بوده است. گرچه اختلافات بیشتر در ظاهر، جنبه زبانی و فرهنگی دارند، ولی در دهه‌های اخیر مؤلفه اقتصادی نیز بیش‌ازپیش در آن‌ها عمده شده است.

چندزبانگی منطقه فلامن (هلندی‌زبان) از دوره قرون‌وسطی آغازشده ولی در قرن ۱۷ و در زمان لوئی ۱۴ زبان فرانسوی گسترش زیادی نموده است. به‌طوری‌که در قرون ۱۹ و ۲۰ زبان فرانسوی، زبان غالب منطقه بوده است. اگر پروسه فوق را فرانسوی شدن منطقه فلامن بنامیم، در سال ۱۹۶۰ جلوی گسترش روند فوق رفته‌رفته گرفته شد.

پس از تشکیل بلژیک در سال ۱۸۳۰، زبان فرانسوی، زبان رسمی و اداری و آموزشی این کشور بود و در مدارس تدریس می‌شد. به‌تدریج در میان فلاندری‌ها جنبشی برای ارتقای موقعیت زبانی خود و شکست اقتدار زبان فرانسه در بخش‌های مختلف شکل گرفت که اوج موفقیت آن مجاز شدن مدارس دوزبانه در سطح متوسطه بود.

ازنظر جغرافیائی بلژیک به سه منطقه بروکسل، والونی و فلامن تقسیم‌بندی گردیده است. در منطقه والونی تکثر با فرانسوی‌زبان‌ها و در منطقه فلامن تکثر با فلامنی (فلاندری یا هلندی) زبان‌هاست. در این مناطق مرزهای جغرافیائی بر اساس مرزهای زبانی تقسیم‌بندی شده و به‌عبارت‌دیگر زبان‌های فرانسوی و فلامنی جزء دو گروه عمده زبانی منطقه فوق می‌باشند. در پایتخت نیز هر دو زبان فرانسوی و فلامنی به‌صورت برابر در حال تکلم می‌باشند. پایتخت بلژیک نمونه بارز چند زبانی و چند فرهنگی است.

بر پایه اصل سرزمینی زبان در بلژیک؛ زبان رسمی در هر منطقه، محدود به زبان ساکنان مرزهای آن سرزمین

روند تاریخی زبان منطقه والونی (فرانسوی لهجه بلژیک) روندی متفاوت می‌باشد. علت این امر نیز تغییرات و تأثیرات فرانسه بر منطقه بوده است. برای مثال در انقلاب فرانسه بسیاری از لهجه‌های محلی به‌کلی از یاد برده شد و سعی در استانداردیزه کردن زبانی بود، ولی در منطقه والونی سعی در عدم ورود به مرحله استانداردیزه شدن زبانی نموده و تفاوت لهجه‌های داخلی زبان فرانسوی سال‌های در این منطقه ادامه داشته است.

در جریان انقلاب ١٨٣٠ بلژیک، درحالی‌که قانون اساسی آزادی زبان را تضمین کرده بود؛ در عمل مقامات و نهادهای دولتی، مانند دادگاه‌ها توسط فرانسوی‌زبان‌ها اداره می‌شد که این سبب ایجاد حساسیت در بین مردم عمدتاً فلاندرزی و آلمانی‌زبان گردیده و زمانی که در یک محاکمه دو کارگر فلاندرزی که از درک زبان فرانسه عاجز بودند، به اتهام کشتن یک زن بیوه، محکوم و اعدام شدند و پس ا ز اعدام ثابت شد که بی‌گناه بوده‌اند، جنبشی فلاندرزی برای رسمیت یافتن زبان هلندی به راه افتاد. دستاوردهای این جنبش و واکنش به نابرابری‌های دیگر به‌مرور سبب رسمی شدن زبان فلاندرزی (هلندی) و استفاده از هر دو زبان در شهرداری‌ها و پارلمان و ادارات دولتی شد؛ و قوانین محکمی به تصویب رسید. تا سال ١٨٨٣ آموزش در مدارس هم که تنها به فرانسوی بود دوزبانه گردید.

بااین‌وجود، اختلاف بر سر سیاست زبانی کشور همچنان تا سال ١٩٢١ ادامه داشت. بخش‌های فرانسوی‌زبان نگران دوزبانه شدن بلژیک بودند و با این پافشاری فرانسوی‌زبان‌ها، ممکن بود کشور تجزیه گردد؛ بنابراین با توافقی که به عمل آمد ابتدا بلژیک به یک کشور دوزبانه با شرایط اصل شخصیتی و اصل سرزمینی تبدیل گردید. بر اساس اصل شخصیتی؛ هر شهروندی آزادی کامل برای استفاده از هر زبانی در مراجعه به ادارات و مقامات را دارا می‌باشد و بر اساس اصل سرزمینی؛ زبان رسمی در هر منطقه خاص محدود به زبان ساکنان مرزهای آن سرزمین برای استفاده در کلیه مراجعات و معاملات رسمی و اداری می‌باشد اما سرانجام اصل سرزمینی انتخاب و استقرار یافت.

فدراسیونی سه لایه؛ (فدرال، منطقه‌ای و دولت – جامعه) و چهار حوزه زبانی

در خارج از پایتخت (بروکسل) و در مناطق فلامن و والونی بر طبق قوانین وقت اجازه گشایش مدارس فلامنی و فرانسوی‌زبان داده نمی‌شد. در سال ۱۹۹۸ حکومت والون با تصویب قوانینی در منطقه حاکمیت خویش توانسته در کلاس‌های ابتدائی تحت شرایط خاصی آموزش زبان فلامنی را آغاز کند. پس از آغاز تدریس و آموزش زبان فلامنی در مناطق والونی تأثیر مثبتی در اجتماع مشاهده شد به‌طوری‌که اکنون بیش از ۲۰ مدرسه آموزش فلامنی در منطقه والونی ثبت گردیده است. در دیگر سو در مدارس و کلاس‌های فوق ۲۰ تا ۸۰% محتوای دروس در جهت آموزش دومین زبان صورت می‌گیرد. در شهر بروکسل آموزش زبان فرانسه در سال اوّل آزاد ولی از سال سوّم به بعد اجباری است ولی در دیگر مدارس فلاندری زبان فرانسه ممکن است از سال پنجم و ششم به بعد آموزش داده شود. در بروکسل و در مدارس Foyer آموزش و تحصیل به زبان‌های ایتالیائی، ترکی و اسپانیائی نیز همراه با روند فوق آغازشده است. سیاست فوق برای بلژیکی‌ها اجباری نبوده و بیشتر برای مهاجرین غیر بلژیکی در نظر گرفته‌شده است. در منطقه فلامن هنوز چنین سیاست هائی در مورد زبان‌ها محقق نشده است.

قانون اساس بلژیک سه زبان فلامن، فرانسوی و آلمانی را به‌عنوان سه زبان رسمی کشور معرفی می‌کند، البته این به معنای نادیده گرفتن زبان‌های دیگر مهاجرین و اقلیت‌ها نمی‌باشد بلکه تنها بیان‌کننده تکثر سه گروه جمعیت زبانی بلژیک هست.

تقسیم بلژیک به مناطق زبانی ابتدا توسط قانون دوم گیلسون در تاریخ ٢ اوت ١٩٦٣ اجرایی شد و سپس از طریق اصلاحاتی که در قانون اساسی کشور ١٩٧٠ و ١٩٨٠ به عمل آمد، کشور از یک دولت واحد به یک فدراسیون سه لایه؛ فدرال، منطقه‌ای و دولت – جامعه و نیز چهار حوزه زبانی تبدیل شد. درواقع طراحی این مصالحه برای به حداقل رساندن تنش‌های زبانی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی بود که به‌صورت موفقی در بلژیک عملی گشته است.

اداره و رهبری سیستم آموزشی از سوی حوزه‌های زبانی کشور؛ هر جامعه دارای سیستم مدرسه مختص به خود

در بلژیک دولت فدرال جز در مسئله تحصیل اجباری- آموزش‌وپرورش در بلژیک بین سنین 6 و 18 و یا تا زمان فارغ‌التحصیلی دوره متوسطه اجباری است- و تأمین منابع مالی دخالت چندانی در امور آموزش‌وپرورش مناطق مختلف کشور نمی‌کند و هرکدام از جوامع زبانی فلاندرز، فرانسوی‌زبان و آلمانی‌زبان دارای آموزش‌وپرورش مختص به خود هستند و در پایتخت که شامل دو جامعه فلاندری و فرانسه زبان می‌باشد، از سوی شهرداری تمام امکانات زبانی برای مدارس تأمین‌شده است. لذا قوانین و تنظیمات و اجرائیات آموزشی از سوی حوزه‌های زبانی کشور؛ حوزه فلامن‌ها، حوزه والونی‌ها و حوزه آلمانی زبان‌ها، اداره و رهبری شده و هر جامعه دارای سیستم مدرسه مختص به خود می‌باشد.

سیستم آموزشی و تحصیلی که در منطقه والونی استفاده می‌گردد بر مبنای سیستم آموزشی چندزبانگی کانادا یا immersion (همپوشانی) می‌باشد. در بسیاری از مناطق بلژیک به‌مانند اکثر شهرهای اروپا سیستم آموزشی Content and Language Integrated Learning استفاده می‌گردد. سیستم فوق بر مبنای چندزبانگی پایه‌ریزی شده و در کنار آموزش زبان اهدافی به‌مانند فرهنگ‌سازی، دوست داری محیط‌زیست و … را در خود جای‌داده است.

لازم به ذکر است در مورد تابلوها و نشانه‌های راهداری و حرکت قطارها سیاست سرزمینی اجرا می‌شود و مدیریت راه‌های ریلی در هر منطقه به زبان مردم ساکن آن منطقه جوابگوست و در مورد ایستگاه‌های بین‌المللی و ازجمله فرودگاه پایتخت، ضمن راهنمایی و پاسخگویی به دو زبان فرانسوی و هلندی (فلاندرزی)، از دو زبان آلمانی و انگلیسی استفاده می‌شود.

منابع:

–  روزنامه شرق

– ویکیپدیا

–   روزنامه اطلاعات

 

این مطلب در شماره ۱۶ ماهنامە چیا چاپ گردیده است.
ایمیل نشریه: chya.govar@gmail.com

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.