مهدی سجادی
دانشجوی دکترای زبانشناسی دانشگاه تهران
«کسی که نتواند به زبان مادری خود صحبت کند، بخواند و بنویسد بیسواد محسوب میشود (یونسکو)»
بیداری زبانی و لزوم توجه به زبان مادری و پی بردن به اهمیت و ضرورت فراگیری و یادگیری آن بهجایی رسید که در آخرین روزها و ماههای قرن بیستم روزی به نام روز جهانی زبان مادری از سوی سازمان یونسکو نامگذاری شد.
هدف یونسکو،کمک به تنوع زبانی و فرهنگی و جلوگیری از مرگ و نابودی زبانها
داستان ازآنجا شروع شد که در سال ١٩٥٢، دانشجویان دانشگاههای شهر داکا، پایتخت کنونی کشور بنگلادش، ازجمله دانشگاه داکا و دانشکدۀ پزشکی آن در تلاش برای ملی و رسمی کردن زبان بنگالی بهعنوان دومین زبان پاکستان در کنار زبان اردو، تظاهرات مسالمتآمیزی در این شهر بر پا کردند. بنگلادش در آن زمان هنوز مستقل نشده بود و پاکستان شرقی نامیده میشد. به دنبال این حرکت دانشجویان، پلیس به آنها حمله کرد و تعدادی از آنها را کشت. پس از استقلال بنگلادش از پاکستان در سال ١٩٧١ میلادی و به درخواست این کشور، برای اولین بار سازمان یونسکو در ١٧ نوامبر ١٩٩٩، روز ٢١ فوریه (مصادف با سوم اسفندماه امسال) را روز جهانی زبان مادری نامید. هدف از این کار کمک به تنوع زبانی و فرهنگی و جلوگیری از مرگ و نابودی زبانها عنوانشده است چراکه اعتقاد بر این است که زبان بازتاب فرهنگ، حامل هویت و انعکاس دنیای افراد است و مرگ هر زبانی به معنای مرگ گوشهای از فرهنگ و تاریخ بشری و سرگردانی و بیهویتی زبانی افراد است.
اصطلاح زبان مادری را نخستین بار راهبهای کاتولیک برای اشاره به زبان خاصی، بهجای زبان لاتین، به کاربردند که هنگام وعظ از آن استفاده میکردند.
زبان مادری از جنبهها و دیدگاههای گوناگون بررسی و برای آن تعاریف مختلفی ارائهشده است. آنچه در این میان منطقی و علمی جلوه میکند تعریف زبان مادری بر اساس دیدگاه همزمانی و درزمانی (تاریخی) است. از دیدگاه همزمانی، زبان نخست یا مادری به زبان یا زبانهایی گفته میشود که کودک از بدو تولد در محیط خانه در معرض آنها قرارگرفته و آنها را از والدینش فرامیگیرد و درواقع زبان بومی واصلی والدین کودک است.
در تعریف زبان مادری ملاکهایی به شرح زیر در نظر گرفته میشود:
زبان یا زبانهایی که فرد: الف(از بدو تولد در معرض آنها قرارگرفته و آنها را فرامیگیرد. ب) قادر است بهطور طبیعی، خودکار و روان به آنها تکلم نماید. ج) خود را با آنها میشناسد یا دیگران وی را بر اساس آنها میشناسند. د(در برقراری ارتباط با آنها تواناست و مشکلی ندارد. ه) هنگام تکلم به آنها لهجه ندارد؛ اما از دیدگاه درزمانی زبان مادری الزاماً زبان مادر کودک نیست. واژۀ «مادری» در اصطلاح «زبان مادری» به معنای «اصلی و اساسی» میباشد مانند سرزمین مادری، دانشگاه مادر، صنایع مادر، و غیره. بر این اساس میتوان گفت که زبان مادری هر فردی زبان اجداد و نیاکان وی است هرچند ممکن است وی اکنون نتواند به آن صحبت کند. بهعنوانمثال، زبان مادری فردی که ترکی صحبت میکند ولی نیاکانش کورد بودهاند کوردی است یا زبان مادری فردی که اکنون کوردی سورانی صحبت میکند ولی اجدادش هَورام بودهاند هَورامی است یا برعکس و غیره. استدلالی که در تعریف زبان مادری بر اساس دیدگاه تاریخی میشود این است که ممکن است فرد روزی به این امر پی ببرد که زبان اجداد و نیاکانش زبانی غیر از زبان کنونی وی بوده است و درنتیجه به یادگیری زبان نیاکان خود علاقهمند شود و آن را یاد بگیرد یا اینکه به هر دلیلی نتوانسته باشد زبان نیاکان خود را فراگیرد و در صورت فراهم بودن شرایط آن را یاد بگیرد و ازآنپس به آن صحبت کند یا حتی ممکن است موفق نشود آن را یاد بگیرد اما خود را با آن بشناسد و بشناساند.
دلایل اهمیت زبان مادری و ضرورت فراگیری و یادگیری آن
الف – زبان مادری در شکلگیری هویت و شخصیت کودک تأثیر غیرقابلانکاری دارد و درواقع بخشی از هویت فرد است.
ب – کودک از طریق زبانی که فرامیگیرد به بیان احساسات خود و شناختش از محیط میپردازد.
ج – فراگیری زبان مادری به تداوم پیوند فرد با گذشته و ریشۀ خود و جلوگیری از گسستن این پیوند و درنتیجه بیهویتی بهطورکلی و بیهویتی زبانی بهطور خاص میگردد.
د – در سکتههای مغزی ایسکمیک، آسیب رایجتر آسیب وارد به ناحیۀ زبان دوم است و فرد معمولاً ابتدا تواناییهای زبان دوم را از دست میدهد درحالیکه هنوز قادر است به زبان نخستش صحبت کند. زبان دوم زبانی غیر از زبان مادری است که برای اهداف خاصی ازجمله آموزش به کار میرود و فرد بهطور متفاوت با زبان نخستش به آن صحبت میکند.
ه – تقریباً تمامی متخصصان آموزشی بر این باورند که کودکان به زبان مادری خود فکر میکنند و از طریق زبان مادری بهتر میتوانند طرز تفکر خود را بیان نمایند.
و – افراد معمولاً زبان مادری را فرامیگیرند و زبان دوم یا خارجی را یاد میگیرند. در جریان یادگیری زبان دوم و خارجی فرد دست به قیاس میزند یعنی زبان دوم و خارجی را با زبان مادری مقایسه میکند. «فراگیری» فرایندی طبیعی و ناخودآگاه اما “یادگیری” فرایندی آگاهانه است.
ز – پژوهشها نشان دادهاند که استفاده از زبان مادری نقش مهمی در یادگیری مؤثر دارد.
ح – فراگیری زبان مادری یادگیری زبانهای دیگر را تسهیل میکند و منجر به پیشرفت زبانی و آموزشی میشود. کودکان از این طریق به درک عمیقتری دست مییابند و قادر میشوند چندین نظام زبانی را مقایسه و استفاده کنند. موفقیت و توانایی در زبان مادری سبب پیشرفت در یادگیری زبانهای دیگر میشود. تحقیقات نشان داده است دانشآموزانی که زبان مادری خود را بهخوبی میدانند در آموزش و امتحانات زبانهای دیگر عملکرد بهتری از خود نشان میدهند. فراگیری زبان مادری بهمراتب بیشتر از در معرض قرار گرفتن اولیه یا طولانیمدت زبانهای دیگر، به یادگیری آنها کمک میکند.
ط – تداوم فراگیری زبان مادری برای کودکان در حین آموزش با زبان دوم به دو دلیل ضروری است: نخست آنکه، ازآنجاییکه تسلط کامل بر زبان مادری حدود ١٢ سال طول میکشد و از طرف دیگر کودکان قبل از این، آموزش به زبان دیگری را شروع میکنند، ضروری است فراگیری زبان مادری متوقف نشود تا کودکان بتوانند زبانهای دیگر را بر پایۀ زبان اول یاد بگیرند. دوم آنکه، برای اینکه کودکان بتوانند موضوعات علمی را به زبان دوم یاد بگیرند ٥ تا ٧سال وقت لازم است تا زبان دوم را یاد بگیرند لذا در این فاصله تداوم فراگیری زبان مادری ضروری است چراکه هنگامیکه کودکی مفهومی را به زبان مادری یاد میگیرد لازم نیست آن را به زبان دوم یاد بگیرد بلکه تنها واژگان را یاد میگیرد. در غیر این صورت، کودک باید اول مفاهیم و سپس واژگان و زبان دوم را یاد بگیرد. بهعبارتدیگر، با فراگیری زبان مادری مفاهیم آسانتر به زبانهای دیگر منتقل میشوند.
ی – افراد چندزبانه (کسانی که علاوه بر زبان مادری، زبانهای دیگری نیز بلدند) انعطافپذیرتر هستند، موقعیتها را از چشماندازها و دورنماهای مختلف میبینند و در محیطهای چند فرهنگی راحتتر عمل میکنند. درواقع هر زبانی روزنه و پنجرهای برای شناخت جهان فراهم میکند و هر چه تعداد این روزنه و پنجرهها بیشتر باشد فرد بهتر میتواند به بیان احساسات خود بپردازد و درک بهتر، شفافتر و درنتیجه منطقی و درستتری از جهان داشته باشد. این افراد در یادگیری زبانهای دیگر نیز بهتر عمل میکنند.
٣٠٠٠ زبان در معرض خطر و نابودی
امروزه در حدود ٦٨٠٠ زبان در سراسر جهان وجود دارند که به لحاظ تعداد گویشور باهم فرق میکنند. از این تعداد، ١١ زبان هرکدام ١٠٠ میلیون نفر گویشور بومی یا بیشتر دارند یعنی ٥١درصد جمعیت جهان به این زبانها صحبت میکنند. این زبانها عبارتاند از: چینی ماندرین، انگلیسی، اسپانیایی، عربی (با همۀ گونههایش)، هندی، پرتغالی، بنگالی، روسی، ژاپنی، فرانسوی و آلمانی. ٢٠٠زبان همزبان ٤٤ درصد از جمعیت جهان هستند. این بدان معناست که بیش از ٦٠٠٠ زبان توسط گروههایی کمتر از ١میلیون نفر (هرکدام) تکلم میشوند و حتی برخی از آنها کمتر از هزار نفر گویشور دارند. بهعبارتدیگر، ٩٥ درصد زبانهای دنیا توسط ٥درصد جمعیت جهان تکلم میشوند.
طبق برآورد یونسکو، سه هزار زبان در سراسر جهان در معرض خطر و نابودی هستند. زبانهای در معرض خطر به زبانهایی گفته میشود که دریکی از سه وضعیت زیر قرار داشته باشند: الف(کودکان دیگر این زبانها را بهعنوان زبان مادری در خانه یاد نمیگیرند (قطعاً در معرض خطر). ب) پدربزرگها و مادربزرگها یا نسل مسنتر از آنها به این زبانها تکلم میکنند و درحالیکه پدر و مادرها این زبانها را میفهمند و متوجه میشوند اما با کودکان یا با خودشان به این زبانها صحبت نمیکنند (شدیداً در معرض خطر). ج) جوانترین گویشوران این زبانها پدربزرگها و مادربزرگها و نسلهای مسنتر از آنها هستند و آنها نیز بهطور کامل از این زبانها استفاده نمیکنند (وضعیت بحرانی). زبان مرده و خاموش نیز زبانی است که هیچ گویشوری ندارد یعنی دیگرکسی به آن صحبت نمیکند.
هَورامی در جرگۀ زبانهای در معرض خطر
یونسکو تعدادی از زبانهای ایرانی ازجمله هَورامی را جزو زبانهای در معرض خطر معرفی کرده است و هشدار داده است که اگر اقدامات لازم، مناسب و بهموقع در این زمینه انجام نگیرد خطر نابودی و خاموشی این زبان حتمی است. یکی از مهمترین عوامل ماندگاری یا نابودی یکزبان گویشوران آن زبان هستند؛ به قول شاعر: «به غمخوارگی چون سرانگشت من/ نخارد کس اندر جهان پشت من». نحوۀ نگرش، اقدام و عمل گویشوران یکزبان میتواند در ماندگاری یا نابودی زبانشان نقشی تعیینکننده داشته باشد. بهعنوانمثال، همانگونه که اشاره شد، آنچه سبب شد زبان بنگالی ملی و رسمی اعلام شود تلاش گویشوران این زبان بهویژه قشر تحصیلکرده بود.
یکی از مهمترین عواملی که باعث شده است هورامی در جرگۀ زبانهای در معرض خطر قرار گیرد شیوۀ عملکرد گویشوران این زبان است. بهعنوان نمونه، متأسفانه معمولاً کودکانی که زبان پدر و مادرشان متفاوت است یعنی زبان یکی از آنها هورامی و زبان دیگری زبانی غیر از هَورامی (فارسی، کردی سورانی یا هر زبان دیگری) میباشد، اصولاً هورامی بلد نیستند. بهعبارتدیگر، کودکان دیگر این زبان را بهعنوان زبان مادری در خانه یاد نمیگیرند یعنی هورامی به لحاظ در معرض خطر بودن در وضعیت «الف»(قطعاً در معرض خطر) قرار دارد. زبانی که این کودکان فرامیگیرند هر زبان دیگری غیر از هورامی است. اگر از والدین این کودکان در این رابطه سؤال شود معمولاً به استدلالهای آبکی و سست، سطحی و بیپایه و اساس متوسل میشوند ازجمله اینکه فراگیری همزمان دو یا چند زبان توسط کودک امکانپذیر نیست و سبب میشود که وی هیچکدام را درست فرانگیرد: استدلالی که نهتنها مبنایی علمی ندارد بلکه به لحاظ علمی عکس آن صادق است یعنی اگر کودک در طول دورۀ بحرانی در معرض نهتنها دو زبان بلکه چندین زبان قرار گیرد این توانایی را دارد که همۀ آنها را بهطور کامل فراگیرد. دورۀ بحرانی از بدو تولد تا سن بلوغ است. بهعلاوه، به فرض این استدلال هم درست باشد آنگاه پرسش بعدی این است که چرا و بر چه اساسی باید کودک هورامی را فرانگیرد بلکه زبان دیگر را فراگیرد یعنی در انتخاب بین دو زبان که کودک باید فراگیرد چرا باید زبان دیگر (غیر از هورامی) انتخاب شود؟ برعکس، هر پدر و مادر عاقل، منطقی و آگاه به حقوق کودک خود تلاش میکند در خانه به هورامی با کودکش صحبت کند و شرایطی را فراهم نماید که وی نخست هورامی را فراگیرد چراکه محیط بیرون از خانه باعث میشود زبان دیگر (فارسی، کردی سورانی و غیره) را یاد بگیرد. والدینی که زبانشان یکی نیست باید بدانند و به این سطح از درک و فهم برسند که این حق کودک آنهاست که زبان هردوی آنها (هر زبانی که باشد) را بهدرستی فراگیرد و در حقیقت زبان مادری چنین کودکی همزبان پدر و هم مادر اوست و وظیفۀ آنهاست در این زمینه از هیچ کوششی دریغ نکنند. در غیر این صورت، هیچ استدلال منطقی غیر از عدم آگاهی، عادات فرهنگی غلط، ندانمکاری و ظلم در حق کودک خود نمیتواند اقدام آنان را توجیه نماید و قطعاً در زمان مناسب بابت اهمال در این کار مورد مؤاخذه و سرزنش قرار خواهند گرفت.
جملات قصار تنی چند از بزرگان دربارۀ اهمیت زبان مادری
– زبان ارزشمندترین میراث یک ملت است (شوپنهاور).
– اگر زبان ملتی از بین برود آن ملت هم از صحنۀ هستی خارج میشود (هایدگر).
– زبان من جهان من و جهان من زبان من است (ویتگنشتاین).
– اگر بخواهند شمارا وابسته سازند نخست سراغ زبانتان میروند (استوارت میل).
-اگر با فردی به زبانی که میفهمد صحبت کنید حرفتان به مغزش میرسد اما اگر با او به زبان مادریش صحبت کنید حرفتان به دلش مینشیند (ماندلا).
– فردی که زبان مادری خود را نداند همانند فردی است که کلید زندانش گمشده باشد (دوده).
– اگر پدران و مادران معتقد باشند و بدانند زبان آنها مهم و ارزشمند است به زبان خود با بچههایشان صحبت میکنند (جورج برادون).
– کسی که زبان مادریش را نداند و یاد نگیرد وحشی است (مَثَل فرانسوی).
این مطلب در شماره ۱۷ ماهنامە چیا چاپ گردیده است.
ایمیل نشریه: chya.govar@gmail.com









با عرض سلام . یادداشت فوق در مورد بحث آموزش به زبان مادری بسیار عالی نوشته شده است. ولی تنها یک اشکال بر این یادداشت وارد است و آن این است که چرا منابع مورد استناد ذکر نشده است. من فعال و پژوهشگر حقوق بشر هستم و این یادداشت می تواند کمک خیلی زیادی به اینجانب نماید. البته در صورتی که منابع آن ذکر شود.
با تشکر نویسندۀ مطلب فوق به خاطر این نوشتۀ ارزشمند