این شماره: آفریقای جنوبی
امین عزیزی
در بسیاری از کشورهای جهان به علت بافت اتنیکی جوامع و احقاق حقوق اولیه گویشوران به زبانهای متفاوت در سیستم آموزشی و تحصیلی، از مدلهای آموزش چندزبانگی بهره گرفته میشود؛ اما متأسفانه در ایران، “سرمایههای زیادی را برای محدود کردن و تضعیف زبانِ زندهي مادریِ اقوامِ ایرانیِ غیرفارسیزبان صرف میکنیم. تخریب زبان به تخریب فرهنگ و تخریب فرهنگ به تخریب هویت میانجامد. آنگاه وقتی هویت تخریب شد جای آن را نفرت و خشونت پر خواهد کرد.”(دکتر محسن رنانی ١٣٩٥).
در ایران جز زبان فارسی هیچ زبان دیگری رسمیت ندارد و به گفته آقای حاجی بابائی وزیر آموزشوپرورش پیشین، حدود 70% دانشآموزانی که وارد سیستم آموزشی و تحصیلی میگردند دارای زبان مادری بهغیراز زبان فارسی میباشند و تنها 30% دانش آموزان هنگام ورود به سیستم آموزشی دارای زبان مادری فارسی میباشند. حال نکته قابلتوجه و تأمل، تحمیل زبان 30% از دانش آموزان فارس زبان به 70% دانش آموزان غیرفارسیزبان در سیستم آموزشی ایران میباشد که بیشک جزء نادرترین سیستمهای آموزشی در دنیا است که علیرغم چند فرهنگی و چندزبانه بودن، اکنون نیز بر تداوم این سیاست اصرار میورزند. اگر آمار فوق که از سوی یک مقام رسمی هم ارائهشده است، مورد گمان باشد، در خوشبینانهترین حالت، نیمی از جمعیت ایران غیرفارسیزبان هستند.
در ایران هیچیک از زبانهای ترکی، بلوچی، کردی و … در سیستم آموزشی کوچکترین جایگاهی ندارند. بر اساس باور و سیاستِ به حاشیه راندن زبانها و فرهنگهای اقوام غیر فارس، “آموزش دوزبانه یا چندزبانه یعنی رسمیت دادن به زبان اقلیتها و پذیرش حق آموزش به زبان مادری برای هرکدام از گروههای ملی/قومی در ایران توأم با آموزش یکزبان میانجی (زبان فارسی) در تمام مناطق، اقدامی غیرضروری، پرهزینه و غیرعملی بوده و درنهایت باعث ایجاد حس واگرایی و تشدید علایق تجزیهطلبانه خواهد شد!”(اعضاء فرهنگستان زبان فارسی)
بدیهی است، ادامه این سیاست و نگاه، دور از عدالت زبانی و فرهنگی و مخالف حقوق و میثاقهای بینالمللی و اصول ١٥ و ١٩ قانون اساسی کشور است. با اینحال هرچند بسیار دیر است اما شایسته و بایسته است بیش از این راه خطا، بیراهه و کجراهه نپیماییم و نقطه پایانی بر این نوع بیعدالتی زبانی نهاده شود.
بارها اشارهشده است که تجربههای در دسترس در سایر کشورهای دنیا نشان میدهد که هیچ تضادی بین به رسمیت شناخته شدن زبان اقلیتهای زبانی – فرهنگی در یک جامعه و چندزبانه شدن یک کشور با حفظ یگانگی و البته تقویت وحدت ملی آن کشور وجود ندارد. در چهار شماره پیشین ماهنامه چیا، تجاربی از اجرای راهکار سیستم چندزبانگی در کشورهای مختلف جهان ارائهشده است. در این شماره قصد آن داریم به سیاست زبانی و ارائهی سیستم چندزبانگی در کشور آفریقای جنوبی بپردازیم.
تنوع نژادی و زبانی در آفریقای جنوبی
جمهوری آفریقای جنوبی، با جمعیت ۵٣ میلیونی (٢٠١٣م)، مساحت ١،٢٧٢،٠٣٧ کیلومترمربع با ریشهها، فرهنگها، زبانها و عقاید مختلف در جنوبیترین نقطه قاره آفریقا و در سواحل دو اقیانوس اطلس و هند قرار دارد. کشوری که در درون خود کشوری دیگر به نام (لسوتو) را جایداده است. آفریقای جنوبی تنها كشور در جهان است كه داراي سه پایتخت متفاوت میباشد. قوه مجریه در پرتوریا، قوه مقننه در کیپتاون و قوه قضائیه در بلوم فونتین قرار دارد.
آفریقای جنوبی تاریخ متفاوتی را نسبت به دیگر کشورهای آفریقایی تجربه کرده است. مهاجرت اروپاییها به آن و موقعیت استراتژیک دریایی آن سبب شد تاریخ پرفرازونشیبی را داشته باشد. این کشور از معدود کشورهای آفریقایی است که در آن هیچوقت کودتا صورت نگرفته و انتخابات منظم در طول یک سده اخیر در آن برگزارشده است. بزرگترین جمعیتهای دورگه و اروپایی و هندی در آفریقا، در این کشور مستقر میباشند و از 4 نژاد اصلی؛ سیاه (79 درصد)، سفید (حدود 10 درصد)، رنگینپوست (حدود 9 درصد) و آسیائی و هندی تبار (2 درصد) تشکیلشده است.
قانون اساسی آفریقای جنوبی؛ حقوق سیاسی و ١١ زبان رسمی
نظام حکومتی که نهایتاً گروههای مختلف قومی و سیاسی در دهه 1990 بر سر آن توافق کردند، جمهوری پارلمانی است و از یک قوه قضائیه مستقل و سه سطح حکومتی برخوردار است. هرکدام از سه سطح ملی، استانی و محلی دارای قوه اجرائی و پارلمان قانونگذار است. رابطه این سه سطح در قانون اساسی به «متمایز ولی دارای وابستگی و روابط متقابل» تعبیر شده و از آن بهعنوان حکومت مشارکتی نامبرده است.
سه ویژگی مهم قانون اساسی آفریقای جنوبی عبارت است از: ١- ایجاد ائتلاف میان گروههای مختلف قومی و سیاسی ٢- اعطای اختیارات وسیع به قلمروهای فرهنگی و قومی ٣- حمایت از حقوق اقلیتها و تأکید بر حقوق اولیه شهروندان از هر قوم و گروه و جنسیت.
علاوه بر موارد یادشده، نهادهایی تحت عنوان «ارگانهای دولتی» در قانون اساسی پیشبینیشده است تا از حقوق مردم حفاظت کند. این نهادها عبارت است از: کمیسیون حقوق بشر، کمیسیون حمایت و ترویج حقوق جمعیتهای فرهنگی، مذهبی و زبانی، کمیسیون برابری جنسیتی، سازمان بازرسی کشور و کمیسیون انتخابات.
آفریقای جنوبی ۱۱ زبان رسمی دارد؛ از این ١١ زبان، ۹ زبان از زبانهای آفریقایی خانواده بانتو* عبارتند از: (فاناگالو، خویی، لوبدو، خوسا، ناما، دبل شمالی، فوتی، نس و زبان اشارهای آفریقای جنوبی) و دو زبان اروپایی؛ یکی زبان آفریکانس که از هلندی ریشه گرفته و زبان اکثریت سفیدپوستان و دورگههای این کشور است و دیگری زبان انگلیسی که در تجارت و عرصه عمومی استفاده زیادی دارد اما فقط پنجمین زبان پرگویشور در خانههاست و پر متکلمترین زبان آفریقای جنوبی به شمار نمیآید.
بسیاری از سفیدپوستان آفریقای جنوبی به زبانهای اروپایی مانند پرتغالی (که سیاهپوستان آنگولا و موزامبیک هم به آن سخن میگویند) آلمانی و یونانی صحبت میکنند و بسیاری از آسیاییهای مقیم آفریقای جنوبی و هندیها به زبانهای آسیای جنوبی مانند هندی گوجاراتی و زبان تامیل صحبت میکنند. به علت تنوع نژادی در کشور آفریقای جنوبی، فرهنگ «واحدی» در این کشور نمیتوان یافت.
اکثریت جمعیت سیاهپوست این کشور هنوز در مناطق روستایی زندگی میکنند و از زندگی ساده و فقیرانهای برخوردارند. بااینوجود زبان، موسیقی، و رقص سنتی توسط همین مردم زنده مانده است و هر چه سیاهپوستان شهری و یا غرب زده میشوند، فرهنگ و سنتشان کمرنگتر میشود. اغلب سیاهپوستان شهرنشین علاوه بر زبان مادری خود، زبان انگلیسی یا آفریکانس صحبت میکنند. بااینوجود تعدادی از گروههای اقلیت تلاش میکنند از زبانهای در حال انقراض بیشتر استفاده کنند و آنها را زنده نگهدارند.
حقوق آموزشی و آزادی تحصیل به زبان مادری
پس از تغییر رژیم آپارتاید در آفریقای جنوبی و تصویب قانون اساسی در سال 1993 زبان بهعنوان حقوق انسانی شناختهشده و چندزبانگی بهعنوان میراث معنوی کشور تلقی گردیده است. در قانون اساسی در کنار زبان انگلیسی و زبانهای آفریقائی، 9 زبان دیگر قومی / قبیلهای نیز رسمیت یافتهاند. پنج سال سیستم آموزشی و تحصیلی در آفریقای جنوبی بر اساس زبان مادری کودک و در اثنا آن نیز زبانهای انگلیسی، فرانسوی و پرتغالی تدریس میگردد.
همچنین بهموجب فصل سوم قانون اساسی و نیز کنوانسیونهای بینالمللی مصوب پارلمان درزمینه مسائل آموزشی، سیاست حمایت از حقوق اساسی هر فرد تضمینشده و به شرح زیر در نظر گرفتهشده است:
١- حق هر فرد مبنی بر اینکه در درون یک اداره یا مؤسسه آموزشی یا بهوسیله آن در همه زمینهها، هر چه باشد(ازجمله زبان)، نسبت به تبعیض ناصواب موردحمایت قرار داشته باشد؛
٢- حق هر فرد در دسترسی به آموزش پایه و دسترسی برابر به مؤسسات آموزشی؛
٣ – حق اولیاء و سرپرستان در خصوص تعلیم و تربیت فرزندان یا صغیران تحت سرپرستیشان؛
٤ – حق هر کودک نسبت به تعلیم و تربیتش؛
٥ – حق هر کودک در خصوص درس گرفتن به زبان انتخابیاش مشروط بر آنکه این انتخاب معقول و صورتپذیر باشد؛
٦ – حق هر فرد درزمینه آزادیهای مربوط به آگاهی، دین، اندیشه، عقیده، نظر، بیان و معاشرت در درون مؤسسات آموزشی؛
٧ – حق هر فرد در مورد تأسیس مؤسسات آموزشی بر پایه زبان، فرهنگ، یا دین مشترک، هر جا عملی باشد و مادامیکه بهدوراز تبعیض نژادی باشد؛
٨ – حق هر فرد نسبت به استفاده از زبان و شرکت در حیات فرهنگی انتخابیاش در درون مؤسسات آموزشی؛
شکافهای فاحش طبقاتی و مشکلات سیستم آموزشی
در آفریقای جنوبی نظام آموزشی هنوز در تلاش است شکافهایی را که رژیم آپارتاید به وجود آورده است، از بین ببرد. سیستم آموزشی در آفریقای جنوبی هنوز از میراث آپارتاید رنج میبرد و دو پاره است: بخشی خاصِ ثروتمندان است و بخشی برای مردم محروم که بیشترشان را سیاهپوستان تشکیل میدهند. درواقع، اغلب منابع خوب در دسترس مدارسی است که اکثریت دانشآموزانشان سفیدپوست هستند.
در مناطق فقیرنشین آفریقای جنوبی مدارس شهریه نمیگیرند. درنتیجه، میزان ثبتنام دانش آموزان افزایشیافته است. بااینحال کلاسهای درس برای استقبال از دانش آموزان آماده نیستند. باآنکه دولت بیشترین درصد تولید ناخالص ملی را به آموزش اختصاص میدهد سیستم آموزشی این کشور در رتبهبندیها در رده آخر قرار دارد. کارشناسان میگویند که فقر آموزش تنها به تفاوت ظاهری میان ساختمان مدارس محدود نمیشود، بلکه به کیفیت کار آموزگاران نیز بستگی دارد.
در این میان، تعدادی مدرسه دولتی بسیار خوب وجود دارد، اما ورود به این نوع مدارس هزینه سنگینی دارد و رقابت زیادی نیز برای ثبتنام در جریان است. خزانه دولتی، کمکهزینههای تحصیلی و کمکهای مالی فردی گاهی به میدان میآید. بهعنوان نمونه بنیاد موسوم به «دانش آموزان برای آینده بهتر» بنیادی است که شهریه برخی از این دانش آموزان را تأمین میکند. مقطع آموزش ابتدایی در آفریقای جنوبی ۷ سال نخست آموزشوپرورش این کشور را شامل میشود.
با تمام چالشها و کمبودها، آفریقای جنوبی بعد از آپارتاید، توانسته است، به رهنمودهای یونسکو درزمینه به رسمیت شناختن زبانهای متفاوت اقوام و نژادهای گوناگون کشور و اجرای سیستم چندزبانگی و آموزش به زبان مادری در مدارس اهمیت داده و در این کشور هیچ زبانی مورد تبعیض واقع نگشته و بعد از هندوستان آفریقای جنوبی با ١١ زبان رسمی ازنظر تعداد زبان دومین کشور است که آموزش چندزبانگی را به اجرا گذاشته است.
* بانتو نام یک نژاد و خانواده زبانی در آفریقا است که بیش از ۴۰۰ گروه قومی را از کامرون تا آفریقای جنوبی در برمیگیرد. در تمامی زبانهای بانتو، (واژهَ بانتو به معنی انسان است).
http://www.southafrica.info/ http://en.wikipedia.org/wiki/President_of_South_Africa
این مطلب در شماره ۱۸ماهنامە چیا چاپ گردیده است.
ایمیل نشریه: chya.govar@gmail.com









ثبت دیدگاه