امید رشیدی
یک هفته تمام خوندل خوردیم تا بالاخره زمان تبلیغات شورای شهر پایان یابد، هفتهای که زندگی را به کام خیلیها تلخ کرد. آثار مخرب این تبلیغات فلهای و طایفهای ممکن است تا سالها بر درودیوار شهر باقی بماند. همهجا مملو از عکس کاندیداها شده بود، از کف پیادهرو و خیابان گرفته تا درودیوار منازل، مساجد و مدارس، جدول خیابانها، صندوق کمیته امداد و سطل زباله و حتی گاهی شکستن و بریدن شاخه درختان برای بهتر دیده شدن بنرهایی که چهره بزککرده کاندیداها را نشان دهد. کوبیدن پوستر با میخ به درختان و چسباندن با اسپری به درختان هم مشاهده میشد. “مختل” شاید کمترین واژه ایست که برای توصیف عبور و مرور سواره و پیاده در خیابانهای شهر میتوان به کار برد و از همه بدتر جای خالی و بیتفاوتی هیئتهای نظارت بر انتخابات در برخورد با این متخلفان بود که قانون را شاید فدای شور انتخاباتی کرده بودند! بهراستی اینهمه هیاهو و سروصدا برای چیست؟ اینهمه مصرف کاغذ و هزینه، چرا؟ ایکاش داوطلبانی که برای خدمت به جامعه خود گوی سبقت را از هم میربودند، اینهمه هزینههای انتخاباتی را که جز برهم زدن سیمای شهر حاصلی دربر نداشت، صرف امور خیریه، کمک به سازمانهای مردمنهاد و یا آسفالت بخشی از خیابانهای شهر میکردند.
جنس خوب چه احتیاجی به تبلیغات دارد؟ “مشک آن است که خود ببوید، نه آنکه عطار بگوید”. مگر خدمت به جامعه تنها از راه شورای شهر و روستا ممکن است؟ چرا بیشتر این داوطلبان تنها در زمان تبلیغات انتخاباتی انگیزه خدمت به همنوع و شهرشان را دارند؟ آنهم در حد شعار.
کسانی که در تمام طول عمرشان قدمی برای منافع عمومی جامعه برنداشتهاند، در این ایام سینهچاک خدمت میشوند و ناگهان تا انتخابات بعدی همهچیز فراموش میشود! شاید بخشی از این نابسامانی ریشه در بی حافظگی فردی و جمعی ما دارد که تنها در یک مقطع زمانی نسبت به سرنوشت فردی و جمعی خود واکنش نشان میدهیم. بهعبارتیدیگر ما مردمانی هستیم که بهجای “کُنش” و برنامه هدفمند، زندگیمان بیشتر واکنش است به آنچه در پیرامونمان میگذرد و کار جمعی را بلد نیستیم و روابطمان اغلب بر اساس اصول عشیرهای و منافع شخصی، جناحی، خانوادگی و طایفهای بنانهاده شده است، درحالیکه نیروی جمعی توسط افراد مستقل به لحاظ فکری ایجاد میشود. اگر نیروی جمعی جامعهای حاصل مجموعهای از افراد وابسته باشد، همچون سیلاب ویرانگر خواهد بود. مسئولیت در برابر سرنوشت جامعه و آیندهی فرزندانمان را تنها به انتخابات و آنهم یک هفته شعار دادن تقلیل ندهیم. ما همیشه و در همه حال بایستی به وظایف شهروندی خود عمل کنیم و نیز مدام حقوق شهروندی خود را مطالبه نماییم.
آن افرادی هم که در انتخابات برندهشدهاند باید بدانند که تنها خط قرمز آنها منافع عمومی جامعه باشد و برای دفاع از حقوق جمعی حوزهی مسئولیت خود، شجاعت روبرو شدن با هر شخص، سازمان، اداره و ارگانی که قصد سو استفاده از منافع و منابع عمومی جامعه را دارند داشته باشند، حتی اگر لازم باشد استعفای خود را اعلام کنند اما پای هیچ سند و مدرکی را که بر ضد مصالح عمومی جامعه باشد امضا نکنند و اگر به هر دلیلی از منافع عمومی به نفع عدهای خاص چشمپوشی کنند حتی اگر از همه پنهان بماند بالاخره تاریخ آنها را قضاوت خواهد کرد.
و اما کسانی که مردم را به رأی دادن به کاندیداهای موردنظرشان تشویق میکردند لازم است تا اتمام دوره چهارساله همچنان ناظر اعمال و رفتار شوراها باشند، چراکه هر خطایی از کاندید موردحمایتشان سر بزند آنها نیز سهیم بودهاند و بهتر است بهجای تقاضای شخصی و منافع خانوادگی و طایفه ای، آنان را برای انجام بهتر وظایف محوله یاری دهند.
این مطلب در شماره ۲۰ ماهنامە چیا چاپ گردیده است.
ایمیل نشریه: chya.govar@gmail.com
ثبت دیدگاه