نقش مهم زنان در بهره‌برداری و نگهداری محیط‌زیست
20 ژوئن 2017 - 19:26
شناسه : 120444
بازدید 103
پ
پ

 

نرگس رفیعی

کارشناس ارشد مطالعات زنان

 

زنان چگونه در فعالیت‌های روزمره‌شان در پاسداری از طبیعت مشارکت می‌کنند. ایشان در پی به دست آوردن مزایای قابل‌توجهی همچون نگهداری از غذا، درآمد، سلامتی و فرای همه‌ی این‌ها نگهداری از اکوسیستم متعادل و قابل‌تحمل هستند. مشارکت گسترده زنان در چنین فعالیت‌هایی، نه‌تنها وسیله‌ی تقویت پیشرفت‌های اجتماعی اقتصادی است، بلکه برای توسعه پایدار الزامی است.

ارتباط نزدیک زنان با طبیعت

زنان در جامعه ما نقش پررنگی در شکل‌گیری و پیشرفت خانواده، جامعه و کشور دارند. ارتباط نزدیک زنان با طبیعت در جوامع روستایی، به‌عنوان نخستین استفاده‌کنندگان از منابع طبیعی، از ایشان مدیران عالی درزمینه محیط‌زیست ساخته است.

حس تعلق و ارزش نسبت به جامعه

از ابتدای پیدایش بشریت، زنان در نگهداری و مدیریت منابع طبیعی، مشارکت ضروری و ویژه‌ای داشته‌اند. منابع طبیعی بخش جدایی‌ناپذیر از زندگی روستایی هستند. مدیریت و بهره‌برداری از زمین‌های کشاورزی، گیاهان، حیوانات و جنگل، ساختن باغ‌های خانگی، جمع‌آوری آب، تغذیه حیوانات اهلی و درآمدزایی، گردآوری و بهره بری از هیزم و سایر سوخت‌های طبیعی، ازجمله مهارت‌های کاری و دانش بومی زنان در ارتباط با زمین، آب‌وخاک در جوامع روستایی است. در روستاهای شمال ایران زنان به‌طور گسترده باغ‌های خانگی دارند و به پرورش سبزی‌ها، میوه، گیاهان دارویی در زمین‌های اطراف خانه می‌پردازند. همه‌گیر بودن این فعالیت‌ها، به‌ویژه در روستاهایی که قابلیت کشاورزی دارند، در کنار کمک به تنوع زیستی رستنی‌ها، نگهداری از ذخایر و منابع زیستی بعضاً گران‌بها و سلامت و پاک بودن آب‌وهوای پیرامون، زنان را ازنظر مالی قدرتمند و تا اندازه‌ای مستقل می‌کند. اشتغالی که با درآمد همراه باشد، حس تعلق و ارزش نسبت به جامعه را افزایش می‌دهد. زنان زمان، انرژی، سلایق شخصی و مهارت‌هایشان را با خانواده و درراه توسعه اجتماعی و اقتصادی جامعه به اشتراک می‌گذارند. در 46 امین نشست از ششمین اجلاس کنوانسیون زنان در سال 2008 بحث شد که زنان چگونه تعادل مناسبی بین منابع انسانی و طبیعی برقرار می‌کنند.

جایگاه مشارکتی زنان در محیط‌زیست

زنان دستی نیز در شناسایی و پراکندن گونه‌های گیاهی خوراکی و دارویی در معرض خطر، همچنین شناسایی گونه‌های جنگلی و نحوه‌ی استخراج محصولات از آن دارند. نداشتن دانش دانشگاهی، دشواری دسترسی به منابع و تصمیم‌گیری و در نظر نگرفتن جایگاه مشارکتی زنان در محیط‌زیست در تصمیم‌گیری‌های کلان کشوری، از محدودیت‌هایی است که بر درراه گسترش مشارکت زنان در نگهداری از محیط‌زیست وجود دارد. برخی کشورها با پذیرش رسمی نقش مؤثر زنان در نگهداری از محیط‌زیست، با اتخاذ استراتژی‌های بلندمدت، به حمایت دوسویه از زن و طبیعت پرداخته‌اند. به‌عنوان‌مثال در قانون تایلند عنوان زن روستایی، از خانه‌دار به زن کشاورز تغییر پیداکرده است. بدین‌وسیله ایشان می‌توانند از خدمات مالی و اعتباری کشاورزی بهره ببرند. آموزش، انگیزه‌های فرهنگی و مشارکت به کمک بانک برای زنان روستایی در کشور ما نیز منجر به مشارکت رسمی‌تر و جدی‌تر این قشر و ساماندهی بهینه‌تر زمین‌های بایر و دامنه‌ها در مناطق روستایی خواهد شد. شایسته است که تصمیم‌گیری‌های سازنده از سوی مرجع قانون‌گذار با اهتمام گروه‌های آموزش و تحقیقات، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، کشاورزی، آب و منابع طبیعی و فراکسیون‌های زنان و محیط‌زیست، سازمان‌های مردم‌نهاد، رفاه و تأمین اجتماعی، صنایع غذایی، تولید ملی و جهاد اقتصادی، تعاون و مدیریت شهری و روستایی اتخاذ گردد.

قربانیان اصلی تخریب محیط‌زیست در درجه اول فقرا و در درجه بعدی زنان

علی‌رغم دیدگاه اقتصادی مردان نسبت به محیط‌زیست، زنان همواره آن را منبعی برای تأمین نیازهای اولیه‌ی خود دانسته‌اند. به‌عنوان‌مثال زنان در آسیا، آفریقا و امریکای لاتین از شاخه‌های شکسته و مرده برای سوخت و از زمین برای تهیه‌ی غذای افراد خانواده استفاده می‌کرده‌اند و در مقابل مردان از الوار کردن درختان زنده برای سوخت و از زمین برای کشت وسیع و کسب درآمد بهره برده‌اند. آلودگی هوای شهری، تجاوز به حریم رودخانه و سایر بسترهای آبی، فرسایش زمین، دفع نامناسب و غیرمجاز زباله‌های صنعتی در طبیعت، گسترش کشتارگاه‌ها، فاضلاب‌های بیمارستانی و خانگی، گازهای دارای ترکیبات کربن، جنگل‌زدایی، محدود کردن تنوع زیستی، تراکم غیر کارشناسی جمعیت در برخی محله‌های شهری و درنتیجه تراکم آلودگی، بلایای طبیعی مانند سیل، طوفان، گردباد و جزر و مد، از عوامل تخریب اقتصادی و اجتماعی و محیط‌زیستی هستند. قربانیان اصلی تخریب محیط‌زیست در درجه اول فقرا و در درجه بعدی زنان هستند. به همین دلیل است که بسیاری از جنبش‌های جهانی زیست‌محیطی مانند چیپکو و کمربند سبز، توسط زنان به راه افتاده‌اند.

بهره‌کشی مردان قدرت، از طبیعت و زنان

فمینیست محیط گرا به نگرش زنان به محیط اشاره می‌کند. محدودیت دسترسی به منابع طبیعی و تخریب منابع طبیعی به‌عنوان قلب جنبش فمینیست محیط گرا شناخته می‌شود. بر مبنای این دیدگاه، دلیل ارتباط نزدیک زنان و طبیعت این است که در درازای تاریخ، هر دو موضوع از مسائل زیردست مردان محسوب شده‌اند و مردان قدرت، بهره‌کشی و کم‌توجهی خود را بر این دو اعمال کرده‌اند. نقش مهم زنان در بهره‌برداری و نگهداری محیط‌زیست باعث می‌شود که ایشان بیشترین ضربه را از تغییرات یا تخریب محیط‌زیست بخورند؛ تا زمانی که با این تغییرات کنار بیایند. تخریب محیط‌زیست نه‌تنها بر زیست‌کره بلکه بر محیط زندگی اجتماعی اثر می‌گذارد.

درک بیشتر زنان از ارتباط اقتصاد، رفاه اجتماعی و محیط‌زیست

با توجه مطالعات مجله‌ی وقایع سازمان ملل متحد، بین سرطان سینه و آفت‌کش دِ دِ تِ ارتباط معنی‌دار وجود دارد. مطالعات سازمان بهداشت جهانی نشان می‌دهد احتمال سقط‌جنین در زنانی که در معرض سموم باغی و آفت‌کش‌ها هستند، بسیار بالاست. این مسائل باعث می‌شود زنان ارتباط اقتصاد، رفاه اجتماعی و محیط‌زیست را بیشتر درک می‌کنند و با اتخاذ استراتژی‌هایی با ناملایمات طبیعی و اجتماعی کنار بیایند. شماری از جنبش‌ها و بنیادهایی که با دغدغه محیط‌زیست توسط زنان شکل‌گرفته‌اند معرفی می‌شوند.

جنبش چیپکو

جنبش زنان هند در سال 1906 به‌عنوان اولین جنبش محیط‌زیستی در دفاع از جنگل‌ها مثال‌زدنی است. زمانی که بنگاه‌های چوب‌بری، پس از تراضی با دولت وقت، با هدف جنگل‌زدایی وارد روستاها شدند و مردان روستا با فریب دریافت یک حقوق رؤیایی به خارج از روستا هدایت شدند. به‌هرروی زنان حاضر به ترک روستاهای خود نشدند. ایشان در یک حرکت نمادین با در آغوش گرفتن درختان جنگل، به‌راستی سدی در برابر جنگل‌زدایی در آن سال شدند. با سراسری شدن این اقدام، جنبش چیپکو به‌عنوان یک جنبش محیط‌زیست گرا شکل گرفت. چیپکو در زبان هندی به معنی چسبیدن است. این جنبش مقابله با دولت برای صدور مجوز به بنگاه‌ها، به طمع سود اقتصادی بود. جنگل‌زدایی زندگی همه‌ی ساکنین روستاها را تهدید می‌کرد اما این زنان بودند که از زندگی همه پاسداری کردند. شعار “محیط‌زیست یک اقتصاد پایدار است” توسط چیپکو همگانی شد.

جنبش کمربند سبز

یکی دیگر از جنبش‌های بزرگ زنان، جنبش کمربند سبز است. دکتر موتا برنده‌ی جایزه‌ی نوبل، در 1977 این جنبش را که اکنون تبدیل به یک سازمان بین‌المللی شده است، در روز جهانی محیط‌زیست بنا نهاد. اولین مراسم با کاشت هفت درخت در حیاط خانه موتا در کنیا برگزار شد. در سال 2014، سی میلیون درخت در سراسر دنیا توسط زنان کاشته شد. شعار جنبش: با کاشتن درخت، دانه‌های صلح و امید می‌کاریم. فعالیت‌های این سازمان درزمینه تغییرات آب‌وهوا، اقلیم، اقتصاد، اشتغال، کارآفرینی، امور خیریه، مسائل اجتماعی، باغداری، جنگل‌داری، بیماری ایدز، بلایای طبیعی و جنگ است. این جنبش با داشتن استراتژی رفع تبعیض و قدرتمند کردن زنان در دفاع از محیط‌زیست، ابزار قدرتمند آموزش را برای زنان کم‌درآمد در بخش کشاورزی برگزیده است. همچنین در سال 2014، سه هزار شغل پاره‌وقت برای زنان ایجاد کرده است.

جنبش حفظ محیط‌زیست آمریکا

خانم کارسون، به‌عنوان یک نویسنده، دانشمند و بوم‌شناس آمریکایی پژوهش‌ها و تألیفات گسترده‌ای درباره اقلیم دریا و محیط‌زیست داشته است. وی در سال 1962، در کتاب بهار خاموش اشاره‌کرده است که مردان چه بر سر محیط‌زیست و خودشان آورده‌اند. وی جنبش مدرن مردمی را پایه‌گذاری کرد که منتج به ایجاد سازمان حفظ محیط‌زیست امریکا شد. ایشان جوایز علمی زیادی دریافت کرده است اما مهم‌ترین آن دریافت جایزه‌ی آزادی از رئیس‌جمهور کارتر است. مخاطب این جنبش شرکت‌های ساخت مواد شیمیایی و آفت‌کش‌ها است. از زمینه‌ی فعالیت‌های این جنبش، خدمت به پناه‌جویان، زمین و اقلیم‌شناسی، حفظ آب‌ها و اقیانوس‌ها و زیست درون آن و دنبال کردن گسترش مواد شیمیایی در طبیعت و محیط زندگی است.

بنیاد برنامه‌های مستقل زیست‌محیطی

خانم چرکاسوا، روزنامه‌نگار، اکولوژیست و رئیس بنیاد برنامه‌های مستقل زیست‌محیطی است. این بنیاد فعالیت‌های گسترده‌ی ملی و بین‌المللی در ارتباط با همه‌ی مسائل مربوط به محیط‌زیست دارد. خانم چرکاسو به خاطر پایه‌گذاری کمپین چهارساله برای توقف احداث سد برق‌آبی روی رودخانه کاتون شهرت دارد. وی در سال 1960، یک جنبش دانشجویی درزمینه محیط‌زیست راه‌اندازی کرد. وی همچنین کتاب اطلاعات سرخ درزمینه محافظت از محیط‌زیست را نگارش کرده است. ایشان اتحادیه اجتماعی اکولوژیکی را پایه‌گذاری کرد که بزرگ‌ترین سازمان مردم‌نهاد در اتحاد جماهیر شوری بود. آخرین تمرکز کاری بنیاد در سطح بین‌الملل، حفاظت از حقوق کودکان در محیط زندگی سلامت است. فعالیت‌ها و مطالبات وی منجر به کاهش استفاده همگانی از سوخت‌های فسیلی و چوب در مصارف خانگی و صنعتی شد. تهیه‌ی سوخت از کود دامی و علوفه خشک به‌ویژه در مصارف خانگی نتیجه‌ی تلاش‌های ایشان در اواخر سده بیستم است.

تفکیک جنسیتی در کار

دانش مشترک در سراسر دنیا نشان می‌دهد که پیشرفت فنّاوری، مراحل تجاری شدن، صنعتی شدن و جهانی‌شدن، زنان و مردان را به‌طور متفاوت تحت تأثیر قرار می‌دهد. بدون شک پیشرفت راستین با کنار گذاشتن زنان، بی‌ریشه خواهد بود.

مدیر استراتژی بین‌المللی کاهش بلایای سازمان ملل متحد می‌گوید خسارت‌های اقتصادی مربوط با بلایای طبیعی، طی چهار دهه گذشته، ده برابر شده که جان انسان‌ها را به خطر انداخته است. بسیاری از سیاست‌ها برای آگاه‌سازی و کاهش بلایا باید از دید زنان وضع شود. انارسون نویسنده و مربی در ضمن صحبت در باره زمینه‌های زنانه در موضوع بلایا، بلایای طبیعی فرایندهای اجتماعی‌اند که ریشه عمیقی در نیروهای سیاسی و اقتصادی در کنار عوامل گریزناپذیر محیطی دارند. تفکیک جنسیتی در کار، سلامت مادران، طول عمر زنان، ساختارهای اقتصادی و خانوادگی، زنان و دختران را درخطر ویژه‌ای قرار می‌دهد. قوت بخشیدن به توان بالقوه‌شان برای کاهش و مدیریت خطر، در اولویت دوم یا جدایی نیست. بلکه در درجه اول ضرورت در کشورهای با خطر بلایای طبیعی بالاتر قرار دارد.

 

این مطلب در شماره ۲۰ ماهنامە چیا چاپ گردیده است.
ایمیل نشریه: chya.govar@gmail.com

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.