پندارِ پوشالیِ پناه‌جو!
10 جولای 2017 - 9:12
شناسه : 120566
بازدید 111
پ
پ

نرگس رفیعی

چه بسیار می‌خوانیم، می‌بینیم یا می‌شنویم که جوان ایرانی در برابر مقر سازمان ملل متحد لب‌هایش را دوخت؛ یک نفر پس از سال‌ها انتظار بی‌نتیجه برای پذیرش پناهندگی‌اش، خود را در اردوگاه پناهندگان حلق‌آویز کرد، زوج ایرانی پنج سال است که از کلیسا بیرون نیامده‌اند. دوستم از فلان مرز قصد ورود به فلان کشور را داشته که ناپدیدشده و خبری از او نیست؛ همسایه‌ام، با همه سرمایه‌ای که داشته، همسر و فرزند را به امید دریافت اقامت در کشوری دیگر ترک کرده و هرگز بازنگشته است؛ از دست دادن شغل و عدم امکان بازگشت مجدد به آن نیز مزید مشکلات است. سازمان کمک‌کننده به مهاجران اجساد 30 پناه‌جو عمدتاً کودک را از دریای مدیترانه بیرون کشید؛ همکارم دو سال پیش فرزند 15 ساله‌اش را برای گریز از سربازی و اقدام به پناهندگی به ترکیه فرستاده؛ که نه زبان می‌داند و نه فرصت آموختن تربیت و آداب زندگی و مراقبت از خود را داشته است. درسش، آسایشش، خانه گرمش، تختخواب نرمش، دوستانش را ازدست‌داده و زیر سایه انتظار و ناامیدی، بی‌احترامی و تحقیر، ناامنی و فشارها و آسیب‌های روحی و روانی در کمینه شرایط معیشتی زندگی می‌کند.
خانواده هم در این‌سو خود را به آب‌وآتش می‌زنند پول امرارمعاش فرزند را جور کنند؛ با وام، نزول، رو انداختن به این‌وآن، از دست دادن پس‌انداز و سرمایه، دعوا و زور. ساده می‌توان گفت که این روند، خانواده را ازنظر اقتصادی و اجتماعی در سراشیبی ویرانی می‌اندازد. درحالی‌که این نوجوان نه سوءسابقه سیاسی دارد، نه از دانشگاه اخراج شده، نه هم‌جنس‌گرا و مورد آزار و اذیت است، نه تغییر مذهب داده که تعقیب و خطر جانی او را تهدید کند. او تنها قربانی ناآگاهی، بی‌تدبیری و گزینش نادرست والدین است. کجای دنیای پیشرفته آرمان‌شهرهای غربی خواهان و هوادار این فرزند ناپخته، بی‌هنر و بی‌دانش وطن است؟
پناه‌جو شهروندی است که برای فرار یا ترس از آزار نژادی، مذهبی یا عضویت در یک گروه اجتماعی یا سیاسی، توانایی به دست آوردن پناهگاهی امن در کشور خود را ندارد. علاوه بر این، اقشار آسیب‌پذیر و بی‌پناه بیشتر احتمال دارد که به دلیل حوادث طبیعی همچون خشک‌سالی، زلزله، سیل و یا فقر، پناهنده شوند. بر اساس اعلام رسمی امور پناهندگان سازمان ملل متحد در سال 2015، بیش از 17% پناه‌جویان از خاورمیانه و شمال آفریقا بوده‌اند. این نسبت در دو سال گذشته افزایش‌یافته است.
پناه‌جویانِ آنتی سوشیال، آنارشیست، بی‌نظم، هیجانی و تکانشی
آدم‌ها در انتخاب محل زندگی‌شان آزادند و در برابر هیچ جایگاهی ملزم به پاسخگویی برای انتخاب محل زندگی نیستند. لذا خانواده‌ها به هر دلیل جای دیگری را برای زندگی فرزندانشان مناسب بدانند، می‌توانند سرمایه خود را در کشور خود، صرف زبان‌آموزی و حرفه‌آموزی و فراهم کردن مقدمات مهاجرت آن‌ها کنند و با برنامه‌ریزی و مشاوره، کالجی را در کشوری دیگر برای ادامه تحصیل ایشان انتخاب کنند تا بجای نگرانی و کابوس‌های شبانه، در آرامش و افتخار، روزگار بگذرانند.
روی صحبت موضوعی در این نوشته با آنانی نیست که بارها و بارها، باوجود بکار بردن توان و تلاش درزمینه های مختلف به درهای بسته خورده‌اند و به دلایل سیاسی، امنیتی و عقیدتی با توبیخ و تعقیب و تهدید مواجه شده‌اند. روی صحبت با تحصیل‌نکرده‌های بی‌هنر و بی تخصص و یا تحصیل‌کرده‌های ردی و تعلیقی و مشروطی است که اندازه کوچک دانش و تخصصشان، مانع دستیابی به جایگاه رؤیایی و زیاده‌خواهی‌شان نه‌تنها در ایران، بلکه به میزان بیشتر در کشورهای پیشرفته‌تر است. چنانچه خواهیم خواند، کلام را با نقش برنامه ریزان فرهنگی و سیاسی کشور نیز خواهیم آمیخت. همین زیاده‌خواهی، توهم، نداشتن برنامه و شناخت است که بسیاری از مهاجران غیرقانونی را سال‌ها سرگردان در اردوگاه‌های کشورهایی نگه می‌دارد که علی‌رغم تعهد ملی و دولتی برای پذیرش و حمایت از هر پناه‌جو، عملاً توان ایجاد و کنترل و تأمین همه‌جانبه این ازدحام و به دنبال آن بروز و گسترش آسیب در کشورشان را ندارند. چه اینکه در میان پناه‌جویان اگر استعداد، هنر و دانشی کشف شود، سازمان ملل متحد در انتقال ایشان به جایگاه مناسبشان ترید نمی‌کند. آنتی سوشیال بودن، آنارشیست بودن، بی‌نظم بودن، هیجانی و تکانشی بودن برخی هم‌وطنان پناه‌جو، هرچند اندک و انگشت‌شمار، مفهومی از بی‌هنجاری و بی‌قانونی از ایران و جامعه ایرانی در اندیشه غریبه‌ها پدید می‌آورد که شایسته اعتبار فرهنگی کشور نیست.
چه چیز مردم ایران را در کنار مردمان کشورهای بحران‌زده قرار می‌دهد؟
از این‌ها که بگذریم، وقتی می‌بینیم پناه‌جوی ایرانی در کنار پناه‌جویان کشورهای مصیبت‌دیده و جنگ‌زده‌ای مانند افغانستان، عراق و سوریه، در انتظار ملاقات با کارشناس سازمان ملل (که در روانشناسی و بازجویی و تسلط بر قوانین و شرایط کشورها بسیار خبره است) است، باید از خود بپرسیم که آیا وضعیت بهداشت و درمان، رفاه، امید به زندگی، صلح، هنر، ورزش، اقتصاد، اشتغال، امنیت فردی، اجتماعی، کاری، ملی و بین‌المللی، اندازه و کیفیت فقر، خودکشی و جرم در کشور ما به‌اندازه‌ای است که تاب‌وتوان تحمل آن را از پناه‌جویان سلب کرده است؟ اگر فاصله کمی و کیفی شاخص‌هایی که عرصه زندگی را تنگ کرده و انسان را وادار به فرار می‌کند، در کشور ما در مقایسه با این کشورها زیاد است، پس چه چیز مردمان ایران را در کنار مردمان کشورهای بحران‌زده قرار می‌دهد؟ آیا اصولاً تمام پناه‌جویان، درک و درگیری علمی و عملی با این شاخص‌ها دارند؟ آیا همه پناه‌جویان در حد توان، در نهادهای مدنی و اجتماعی ایران مشارکت کرده، مسئولیت‌پذیر بوده و با برخورد منفی روبرو شده‌اند؟ آیا همه پناه‌جویان حقوق و وظایف خود و دیگران به‌عنوان شهروند را می‌شناسند؟ با این حقوق و وظایف درگیر بوده و سپس تحقق آن را نشدنی یافته‌اند؟ آیا هیچ‌کدام از پناه‌جویان، برای نگهداری محیط‌زیست، تلاش و مشارکت فعالی داشته‌اند ولی تحقق آن را نشدنی دیده‌اند؟ آیا همه پناه‌جویان فرهنگ و ارزش‌های اجتماعی خود را می‌شناخته و به آن احترام می‌گذاشتند؟ آیا همه پناه‌جویان در روابط اجتماعی خود با سایر شهروندان رفتار صلح‌آمیز به‌دوراز خشونت و همراه با مدارا داشته‌اند؟ اما به‌طور مستمر با برخوردهای متناقض و تبعیض‌آمیز در پاسخ مواجه شده‌اند؟ آیا هیچ‌یک از پناه‌جویان پیش از اقدام، به تحقق تکامل اجتماع به دست خود و دیگران و وجود استعدادها و توانایی‌های بالقوه در این راستا اندیشیده‌اند؟ آیا ایشان زندگی را بی‌معنا یافته و هیچ راهی برای افزایش کیفیت زندگی خود و اطرافیان نمی‌شناسند؟ آیا ایشان برای همبستگی اجتماعی، ارزش و جایگاهی قائل بوده‌اند؟ آیا هیچ‌کدام از پناه‌جویان به شخصیت خود احترام می‌گذاشته و باور داشته‌اند که زندگی جنبه‌های خوب و بد را توأمان دارد. آیا ایشان دیگران را آن‌گونه که هستند، می‌پذیرند؟ به خوب بودن ذات انسان‌ها معتقدند؟ در کنار سایر اعضای جامعه، احساس راحتی نسبی دارند؟ آیا پناه‌جو پیش از اقدام عقیده داشته که چیز باارزشی برای ارائه به جامعه نداشته است؟ گمان می‌کرده یا به دنبال تلاش‌های فراوان به این نتیجه رسیده که فعالیت‌هایش برای جامعه مهم نیست؟ آیا پناه‌جو پیش از اقدام خود را به‌عنوان بخشی از جامعه ارزیابی کرده و در وقایع جامعه دخیل دانسته است؟
ایرانی هر جای دنیا باشد، در رعایت مقررات و نظم اکراه خواهد داشت
ما در پرسش‌های بالا تلویحاً شاخص‌های سلامت اجتماعی را در زندگی و اندیشه پناه‌جویان به جریان انداختیم. اگر پاسخ این پرسش‌ها مضمون منفی داشته باشد، علاوه بر وجود آسیب در شخص اقدام کننده، آسیب‌های جدی در جامعه و قالب‌های اجتماعی داریم. آسیب‌شناسی پدیده پناهندگی، با لحاظ این شاخص‌ها می‌تواند درزمینه برنامه‌ریزی، برای گروه‌ها و فعالان مدنی مردمی و دولتی راهگشا باشد.
به‌جز موارد ذکرشده خود را بسنجیم که کدام‌یک از وظایف و مقررات شهروندی را رعایت می‌کنیم؟ مقرراتی از قبیل رعایت حق تقدم و حفظ آرامش و گذشت در رانندگی، وجدان کاری، مصرف بهینه و احترام به حریم شخصی و عمومی. موضع‌گیری‌های غیرضروری برخاسته از غرور، رفتار و گفتار دوپهلو و کنایه‌آمیز، هیجانی و تکانشی بودن، دور زدن دیگران و توجیه‌های غیرمسئولانه، ربط دادن بیشتر مشکلات و کمبودها به مسئولین و مبرا دانستن خود از هر ایرادی تا چه اندازه در ما وجود دارد؟ مجموعه این‌ها نشانگر میزان وابستگی، همبستگی و ارزش‌گذاری‌های اجتماعی ماست و نشان می‌دهد ما چه میزان در غیرقابل‌تحمل کردن محیط اطرافمان نقش داریم. اینکه چقدر برای رعایت این مقررات و وظایف ارزش قائلیم هم مهم است. اگر از حدود وظایف و حقوقمان ناآگاه باشیم، نیاز به مطالعه و آگاهی بیشتر داریم. هم‌وطن اگر این کشور را جای زندگی نمی‌دانید و به دلیل گسستگی و بیگانگی اجتماعی، به انضباط و نگهداری از محیط اجتماعی و حریم اطرافیان اهمیتی نمی‌دهید، مطمئن باشید که هر جای دنیا باشید، در رعایت مقررات و نظم اکراه خواهید داشت و خود را در رعایت آن مجبور خواهید یافت. غرض از به چالش کشیدن رفتارها و پندارهای شخصی، دعوت به توجه به این نکته است که اگر به دنبال جای بهتری برای زندگی کردن، موقعیت دشواری را برای خود یا فرزندانتان به وجود می‌آورید، می‌بایست اول خودتان آدم‌های بهتر، سازگارتر و قابل‌تحمل‌تری باشید تا محیط اطرافتان هم از شما رنگ پذیرد. آخرین سؤال این است که آیا محدودیت‌های مدنی تااندازه‌ای شمارا به تنگ آورده که رفتن پرخطر را به ماندن و پافشاری به درخواست‌هایتان ترجیح می‌دهید؟
چرا یک شهروند ایرانی، آینده‌ای مبهم و متکی بر تردید را برمی‌گزیند
چنانچه مهاجرت‌های غیرقانونی از کشور مهم تلقی گردد، جا دارد در میان اقشار جامعه و به‌ویژه گروه‌های آسیب‌پذیر شاخص‌های سلامت اجتماعی سنجش شوند و از دل آن عوامل زمینه‌ساز و تقویت‌کننده اقدام به پناهندگی شناسایی گردند. آگاهی از علل اینکه چرا یک شهروند ایرانی، علی‌رغم وجود خطر مالی، جانی و کرامتی، رفتن و سر سپردن به آینده‌ای مبهم و متکی بر تردید را برمی‌گزیند، می‌تواند چراغ راه برنامه‌ریزی نهادهای مردمی و دولتی باشد. باید با شناسایی ویژگی‌های گروه‌های در معرض پناهندگی و تعریف تیپولوژی، در برنامه‌ریزی‌های پیشگیرانه و تقویت فرهنگی، اقتصادی و شخصیتی ایشان کوشید. لازم به ذکر است پیاده‌سازی چنین الگویی از پژوهش و عمل، زمان‌بر و مستلزم تجمیع و توقف چندین نهاد برنامه‌ریز و اجرایی است. در حوزه سیاست، افزایش آزادی‌های مدنی، گسترش صنف و گروه، ایجاد و امن سازی زمینه مطالبه گری اجتماعی و سیاسی در چارچوب قانون، مسئول شناختن و بازرسی مقامات اجرایی و قضایی در تأمین همه‌جانبه رفاه و حقوق شهروندی، با رویکرد پشتیبانی از شهروندان، ابزار مطمئن پیشگیری از بسیاری از مهاجرت‌های غیرقانونی است.
برای رفتن عجله نکنید
به‌عنوان خواننده این سطور، اگر در فکر مهاجرت غیرقانونی و قرار دادن خود، خانواده یا فرزندانتان در گروه پناه‌جویان هستید، به این مسئله دقیق‌تر نگاه کنید که کشور فعلیتان جنگ‌زده و بلازده نیست و بسیاری از فاکتورهای بحران مانند چندپارگی و هرج و مرج، قحطی، بحران زدگی و ورشکستگی را ندارد. بهتر است شاخص های مطرح شده در بالا را در خود بسنجید و ببینید برای درگیر شدن مثبت در هرکدام از اینها انگیزه دارید؟ اگر نه درباره چرایی آن با خود بیاندیشید. به هزینه جانی و مالی و روانی پیش روی تصمیم خود بیندیشید. اهداف خود از پناهنده شدن را مرور کنید. اگر اهداف روشن و قاطعی ندارید، برای رفتن عجله نکنید. مگر نه این است که فکر می‌کنید چیزی برای از دست دادن ندارید؟ کمی بیشتر صبر کنید و دنبال دلیل (نه بهانه) بگردید. درحالی‌که همواره آن‌ها را مرور و اعتبار سنجی می‌کنید. به این فکر کنید که با صرف هزینه در ایران و تقویت پایه‌های اجتماعی و اقتصادی خود، می‌توانید با اطمینان اقدام به مهاجرت به کشوری توسعه‌یافته کنید.
مهاجرت در جستجوی شرایط بهتر در کشوری پیشرفته‌تر برای بهره‌گیری از حداکثر توان و استعداد، مفید و باعث سربلندی و جلو زدگی است اما در شرایطی که شما توان ابراز داشته‌های فرهنگی، هنری، علمی، حرفه‌ای و تخصصی خود را ندارید، به مشکلات خود دامن نزنید و دریای آرام زندگی‌تان را دچار تلاطم نکنید.

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.