پ
پ

جوانمیر فلاحی
اعتیاد به‌مثابه فرار از هزار پارگی بوده از دیرزمان تابه‌حال نقش متفکران در جامعه پیدا کردن علیت‌ها تجزیه‌وتحلیل و در آخر برجسته کردن تضادهای جامعه است. ‌مدت‌های مدیدی را صرف مفاهیمی چون آزادی، برابری، جامعه و حقوق شهروندی کرده‌اند؛ اما امروزه در اوج تمدن و مدرنیته مسائلی بحرانی وجود دارد که روزبه‌روز قوت می‌گیرد و مانند باتلاقی جامعه و انسانیت را در خود فرو می‌بلعد.
مخدرات و افیون‌ها مواد و ابزاری هستند که بردگان پول و نابودگرانِ انسانیت آن را برای انباشتِ هرچه بیشتر سرمایه تزریق و در ترویج آن از هیچ عملی ابا ندارند.
اعتیاد یک رفتار اجتماعی می‌باشد، فردی نیست زیرا در ارتباط با دیگری شکل می‌گیرد
همان‌طور که بارکر معتقد بود انسان در تولیدِ کار خود را می‌آفریند،. معتاد شدن نوعی آفرینش، نوعی هویت‌یابی است نه بی‌هویتی. همان‌طور که ترک اعتیاد نیز نوعی هویت‌یابی دیگر است.
ازنظر هایدگر انسان بودن عبارت است از انکشاف و درکِ وجود یا هستی از حیث وجود. به همین اعتبار هستی یک شیء تنها در گستره‌ی تجربه‌ی آدمی است که حضوری معنادار پیدا می‌کند. انسان موجودی است زمانمند که آگاهی‌اش وابسته به زمان می‌باشد. زمانمند بودن چیزی نیست به‌جز حضور در راستایِ ضرورت، آن چیزی که در شرایط موجود هستی است. ازنظر هگل خودآگاهی از طریق عمل تأمل در خود و تأمل در تمایز با دیگری به دست می‌آید؛ و این سیر تفکر در روندی فرسایشی و با شناخت چند پارگی‌های خود، ” دیگری” به سوژه و خودش نیز سرایت می‌کند و ” دیگری” در قالب خود نیز ظاهر می‌شود و به این شکل فرد دست به ساختن هویت خود میزند اما برای ساختِ این هویت امکاناتی لازم است که به نظر لاکان این امکانات در عرصه‌ی نمادین فرد را به سردرگمی و چندپارگی‌هایی دچار می‌کند که بعد از مدتی فرد به خودزنی به‌عنوان مبارزه با دیگری دست می‌زند یعنی به‌نوعی مازوخیسم که سوژه‌ی دوپاره را به جان هم می‌اندازد دچار می‌شود.
مواد توهم‌زایی که میل به مرگ و عدمیت را شکل می‌دهد
انسان همانند شخصیت‌های گم‌گشتگان ساموئل بکت به دنبال دو واقعیت است عینی و ذهنی که دومی درواقع روشی دیگرگونه برای بیان اولی است و همواره فرد از تونلی به تونلی دیگر می‌رود تا به حقیقت و کمال مطلوب برسد. هرچند گاهی فرد در این حفره به دامِ معضلی مانند اعتیاد و مخدرات می‌اُفتد و به‌مثابه حفره‌ای ساروجی جذب می‌شود. رفتار معتاد به‌نوعی نارسیسم و خودشیفتگی یا به تنفر از خود تبدیل می‌شود. فرد دست به عملیات انتحاری و خودویرانگری می‌زند. مخدرات یک نوع حرکت زاویه‌دار است که برای مصرف‌کنندگان خطوط گریز فعالی را می‌آفریند اما این خطوط با انباشت بر روی یکدیگر به سیاه‌چاله‌ای تبدیل می‌شود، به‌جای اینکه فرد به بیرون گریخته شود درون آن دفن می‌شود. نبود انسجام در هویت‌ها و وجود بلامنازع فقدان در انسان او را به سمت ایجاد این انسجام سوق می‌دهد به‌گونه‌ای که یکی از این ابزارهایی که باعث حس انسجام و کشف هویت می‌شود مواد توهم‌زایی همچون مواد مخدر است. میل و حس فقدان تا آنجا به‌پیش می‌رود که حتی در آدمی میل به مرگ و عدمیت شکل می‌گیرد.
اعتیاد در تکرار پیاپی در استفاده از موادِ مخدر به معتاد هویت می‌دهد
بر اساس این معیارها فرد معتاد به دو دلیل خود را به ورطه‌ی توهم می‌اندازد اول به این دلیل که چون امکانات لازم برای تجربه‌ی زندگی در دسترس او نیست به همین دلیل در پی رسیدن به تجربه در توهم و دنیایی فانتزی است و هویتی دور از واقعیت اما لذت‌بخش را تجربه کند و در بعضی شرایط و مواقع برعکس این امر صادق است مصرف مواد توهم‌زا به این دلیل که خود را از تجربه کردن معاف دارد و اصلاً دست به عمل یا تجربه نزند در موارد بسیاری فرد به لذت تجربه کردنی فانتزی دست می‌زند اما امروزه می‌توان گفت فرد تجربه کردن و هر نوع عملی را از خود معاف می‌کند و در نوعی آرامش بدون تجربه سیر می‌کند. دوران مدرن و سرمایه‌ی جهانی از طریق وسایل هدف‌دار و بدون مرز که در همه‌جا بدون محدودیت مکانی و زمانی در پی جذب هرچه بیشترِ سرمایه می‌باشند لذتِ توهم و یکپارچگی را در ازای رضایت خاطر مشتری به او می‌دهند. رضایت خاطری که در راستای تولید هرچه بیشتر سرمایه باشد. سرمایه و فردی که از مواد مخدر استفاده می‌کند مشروعیت خود را از تکرار این میل به دست می‌آورند یعنی اگر فردی در تکرار پیاپی در استفاده از موادِ مخدر عمل نکند هویت اعتیاد را به خود نمی‌گیرد پس هم برای هویت معتاد و هم هویت پنهانِ سرمایه، اصل تکرار مهم‌ترین معیار تجارت و رفتار به‌حساب می‌آید تا دو طرف در معامله‌ای منصفانه و رضایت‌بخش به این صنعت و رفتار تن دردهند. فقر و نا عدالتی اقتصادی و اجتماعی می‌تواند پتانسیل استفاده از زندگی را به نفع سرمایه گسترش دهد تا فرد را مجبور به استفاده از افیون‌هایی کند که نه در دنیایی واقعی بلکه در دنیایی دیگر به آن دست یازند. سرمایه‌داری فریبکارترین مدلی است که می‌تواند از هر علم و شناختی به نفع خود به بهترین وجه ممکن بهره‌برداری کند.

چاپ شدە در شمارە 22 ماهنامە چیا

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.