محیطزیست جهان در یک دوره بحرانی بسر میبرد، ازجمله این بحرانها انواع آلودگیها، تخریب لایه ازن، نابودی زیستگاهی، افزایش شتابان جمعیت، انقراض گونههای گیاهی و جانوری، تخریب جنگلها، بحران آب، خشکسالی، هجوم ریزگردها و … را میتوان نام برد. همه این بحرانها بهصورت شبکهای بههمپیوستهاند و هرکدام موجب تشدید دیگری میشود و با این روند شرایط فاجعه باری را برای زندگی گیاهی، حیوانی و انسانی رقم خواهد زد.
اینجاست که ضرورت آموزش و فرهنگسازی در زمینهی محیطزیست بهشدت احساس میشود. در این راستا کمیته آموزش انجمن سبز چیا درصدد است که فلسفه وجودی خود را ازنو بازتعریف کند و دامنه فعالیتهای خود را گستردهتر کند و طی یک ماه تحصیلی (اردیبهشت ٩٦)، بیش از 4000 دانشآموز سطح شهر مریوان را تحت آموزشهای زیستمحیطی قرار داده است.
مصاحبهی زیر با آقای ایرج قادری عضو کمیته آموزش انجمن سبز چیا در همین راستاست.
آرمان غفوری
*******
– چرا کمیتهای به این نام را تأسیس کردهاید؟
جوهرهی هر NGO یی آموزش و فرهنگسازی است، سایر بخشهای هر سازمان مردمنهاد محیط زیستی میتواند تکمیلکننده بخش آموزش آن میباشد. درواقع سطح آگاهی جامعه ما نسبت به اهمیت، حساسیت، پیچیدگیها و چندبعدی بودن محیطزیست متأسفانه کم و یا ضعیف است و برای افزایش سطح آگاهی مردم در این رابطه هیچ راه دیگری مطمئنتر، بهتر، کمهزینهتر از آموزش و فرهنگسازی وجود ندارد، به عبارت بهتر آموزش تنها گزینه ما جهت آینده بهتر برای فرزندانمان میباشد.
– اعضای کمیته آموزش متشکل از چه کسانی هستند؟
کارگر، دانشآموز، کارمند، کشاورز، کاسب، معلم، زنان خانهدار، دانشجو …درواقع برای عضویت هیچ محدودیتی به لحاظ مدرک، سن، جنس، تفکر و … وجود ندارد.
– بزرگترین موفقیت کمیته آموزش در چه چیزی میدانید؟
در این مورد باید مردم قضاوت کنند، اما آنچه از بازتاب فعالیتهای این کمیته در جامعه دیدهایم به راه انداختن جنبش “چەکی سەوز” (تفنگ سبز) میباشد که منجر به شکستن تفنگهای شکاری توسط شکارچیان، آزاد کردن پرندگان و افروختن آتش نوروز با قفس پرندگان آزادشده است. در کل مهربانی با حیوانات و غذا رسانی به آنها در روزهای سرد و برفی زمستان، افزایش شمار پرندگان آبزی در تالاب زریبار اشاره کرد. این جنبش نتیجه یک سال تلاش بیوقفه کمیته آموزش چیا با حضور در بیش از 180 روستاهای مریوان و هورامان و آموزشهای چهره به چهره و همچنین چاپ و پخش بیش 10000 پوستر با شعار «نگذاریم لحظهای تفریح شکارچی، سرزمینی را تا ابد جریحهدار کند”، چاپ و پخش هزاران بروشور و تراکت آموزش درزمینهی مهربانی با حیوانات. متأسفانه کسانی آگاهانه یا ناآگاهانه تلاش دارند این جنبش زیستمحیطی را که نتیجه زحمات شبانهروزی تعدادی از فعالان محیطزیست مریوان بود به رفتار شخصی کسانی تقلیل دهند. لازم به ذکر است که این گفتمان در سرآغاز راه بسر میبرد و هنوز راه درازی در پیش دارد.
از دیگر دستاوردهای این کمیته اضافه شدن دو کمیته دیگر به نامهای “دفاع از حقوق حیوانات” و “پرندە نگری زریبار” توسط شکارچیان پشیمان که امروز جزو فعالان محیطزیست افتخارات چیا میباشند. شاید اغراق نباشد اگر بگویم هرکدام از کمیتههای انجمن سبز چیا خود بهتنهایی میتواند یک NGO یی مستقل باشند یا بهعبارتدیگر انجمن سبز چیا مجموعه چند NGO است به نام چیا.
– چه عواملی به این موفقیت کمک کرد؟
بیشتر از همه زحمات و دلسوزیهای کمیته مدیریت بحران چیا که با کمترین امکانات بدون محدودیت زمانی و مکانی قهرمانانه به مقابله با بحران به آتش کشیدن جنگلهایمان برخاستند، درواقع این عملگرایی چیا بود که اعتماد مردم را جلب کرد. ازآنجاکه مردم، اعضا چیا را بارها در حال خاموش کردن آتش جنگلها دیده بودند، اگر اعضا کمیته آموزش از مردم درخواست کمک و مشارکت در اطفا حریق جنگل میکردند مردم با آغوش باز میپذیرفتند. چون از قبل اعتماد مردم جلب شده بود، بهعبارتدیگر چیا از مردم چیزی نمیخواست که خود حاضر به انجام آن نباشد. بر همین مبنا اگر آموزش تنها تئوری و نصیحت باشد خریداری نخواهد داشت.
کمیته آموزش اگر خواسته باشد که در مورد دور نریختن زباله در مکان مشخصی برای مردم کار آموزشی کند، ابتدا تمام زبالههای آن مکان را جمعآوری کرده بعداً بهصورت تئوری، ویدیو، پوستر، عکس و … آموزش دادهاند.
بهتر بگویم عملگرایی، ایمان و باور عمیق اعضا مهمترین سرمایه ما در این راه بوده است.
– آیا فعالیتهای کمیته آموزش مربوط به یک بازه زمانی یا مکان خاصی است؟
خیر: این کمیته هیچ محدودیت مکانی یا زمانی برای خود متصور نیست، چراکه محیطزیست جهان هیچ مرزی نمیشناسد، اگرچه طبیعی است که نسبت به بحرانهای پیرامون خود واکنش داشته باشیم، اما اگر کار یک سازمان محیط زیستی تنها واکنش به آنچه در پیرامونش اتفاق میافتد باشد شکستش حتمی است؛ بنابراین لازم است برنامههای کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت داشته باشیم. فلسفه یک NGO یک کنش است نه واکنش. به لحاظ مکانی هم اگرچه مجوز ما برای شهرستان مریوان است، اما هرکجا از ما دعوت بهعملآمده باشد در شهرستانها و حتی استانهای دیگر در حد توان حضور یافتهایم و تشویق فعالان محیطزیست در سایر شهرستانها به ثبت و ایجاد تشکلهای زیستمحیطی و همکاری و همراهی با آنها را جز وظایف خود میدانیم.
– اصول کار شما بر چه اساسی است؟
اصول محیطزیست در هرکجای جهان ثابت است: برای نمونه تعادل بین تولید و منبع تولید. بدین معنا که هرگونه بهرهبرداری از منابع طبیعی بایستی منطقی، عاقلانه و بهاندازه توان منابع و برای رفع نیاز باشد؛ اما در آموزش این اصول بایستی تفاوتهای مکانی را در نظر گرفت و آموزشها منطبق با هویت جمعی و بومی مردم باشد در غیر این صورت موفقیت چندانی حاصل نمیشود. برای مثال اگر آموزش یک اصل زیستمحیطی در یک روستا به شیوهای خاص مثمر ثمر بوده ممکن است حتی در روستای کناری جوابگو نباشد
نکتهای دیگر این است که دیگر زمان آن گذشته که ما در بیابان جهل تنها چشمه دانای باشیم، بلکه خود به همراه فراگیران مدام در حال آموختن هستیم و به قول ابنسینا تا بر آنجا رسید دانش من همی بدانم که نادانم. کار آموزش اگر از باور قلبی عمیق و دغدغههای صادقانه سرچشمه نگرفته باشد و صرفاً برای خودنمایی باشد هرگز نتیجهای در بر نخواهد داشت.
– پیشنهاد جنابعالی جهت فرایند توسعه فرهنگ زیستمحیطی چیست؟
بهتر است آموزش را از کودکان شروع کنیم و خود الگوی مناسبی باشیم، هر بزرگسالی با رفتار روزانهاش یک رسانهی آموزشی است برای کودکان.
– چگونه به آموزش و پروش برای آموزش دانش آموزان جهت حفظ محیطزیست روی آوردید؟
همچنان که در سؤال قبلی اشاره کردم کودکان، امیدهای آینده هستند. ما باید با وظایف و حقوق خودشان آشنایشان کنیم. باید یادشان بدهیم که حق خودشان است بستنی بخورند و وظیفهدارند که یاد بگیرند با ظرف بستنی چکار کنند. برای اینکه جهان را یک زبالهدانی بزرگ تصور نکنند از سوی کودکان این پیام را به والدینشان رساندیم: که اگر برای تفریح به دشت و صحرا رفتند، آشغال ریختند و باعث نابودی محیطزیست شدند، کودکان به آنها تذکر بدهند. برای این کار ما دو سال قبل به آموزشوپرورش مراجعه کردیم که متأسفانه با ایجاد برخی موانع جهت این کار به تأخیر افتاد و پارسال بیست روز مانده بود به تعطیلی مدارس نزدیک به 7000 دانش آموزش را آموزش دادیم. امسال هم با پیگیریهای متعدد توانستیم مجوز بگیریم و در آخرین ماه نزدیک به 4000 دانشآموز آموزش چگونه استفاده کردن و محافظت از محیطزیست آموزش دادیم. حقیقتاً آموزش کوچهی بنبست نیست تا زمانی که انسان روی زمین زندگی کنند و زندگی برقرار باشد آموزش هم لازم و ضروری و هرروز خودش را احیا و بهروز میکند.
– با آموزش محیطزیست چه بازتابی در حیطه کاری خود داشتهاید؟
بدون شک من مثل شخص خودم بهعنوان معلم تجربیات داخل انجمن سبز چیا بخصوص کمیته آموزش در شغلم تأثیر بسیاری داشته است. اعتمادبهنفس انسان زیادتر میشود و روش حل مسئله بهتر و بهتر میشود به همین روش فرد میتواند مشکلات زندگی خود را حل نماید
– در پایان سخنانتان اگر چیز دیگری بهعنوان پیشنهاد یا توصیه مانده است بیان کنید.
از مردم تقاضا دارم که محیطزیست، زندگی همه ماست و اگر زندگی خود را دوست داریم، اگر سرزمینمان را آبادتر میخواهیم، باید آشتی طلب باشیم و محیطزیست پاکی داشته باشیم. همهی ما خود را در برابر این امر مسئول بدانیم و تمامی مردم و مسئولین سعی کنیم سواد زیستمحیطی خود را بالا ببریم.
چاپ شدە در شمارە 22 ماهنامە چیا
ثبت دیدگاه