این تنها صدای یک انسان نیست، این صدای دنیایی است، صدای دوبارە زندەشدن، این صدای آە و سوز و گریان تاریخ سبزشدن بلوط های سوختە است، این صدای نفس های بریدەشدە شکوفەهای سبز جنگلستان های پر درخت است، این نفس کشیدن های سنجابی محکوم بە قفس است کە با جنب و جوش، فریادی سر می دهد کە، برای نجات درخت های سوخته بشتابید، گوش بسپارید بە آزار زندانی شدە سنجابی بی پناە، من را بەحال خود بسپارید، شکوفەهای سبز بلند جنگلستان بلوط را نجات دهید، بر شعلەهای آتش حملەور شوید و سرزمین را دوبارە سرزندە کنید.
این صدای فریاد نعمت رحمانی است، آن مرد قهرمانی کە صدای نالەی درد زانویش با شعلەهای آتش صدای خفەشدەی جنگل درآمیختە شدە بود و صدای زندە شدن سر می دهد و تاریخ را شرمسار قدمهای سبز خود می کند.
این مرد، مردی است از جنس سبز و انجمن سبزچیا، آری، بزرگمردی است بینهایت سبز و سبز اندیشی تلاشگر.








ثبت دیدگاه