هرچه در ژرفای تاریخ بشر غرق می شوم، می بینم که یکی از مهم ترین مسایل موجود که گویا تا به حال با وجود تنوع بسیار و خلاقیت های زیاد، طراحان و خیاطان به آن، آنگونه که میبایست توجهی نکردهاند، درست کردن “یقه”ای درخور و گرفتنی است؛ تا جایی که در اکثر ادیان و افکار این مهم برای ذات تعالی محفوظ بوده است و بشر خود را از پرداخت به این موضوع ناتوان دیده و عدالت مرتبط با این قضیه را به پس از مرگ واگذار کرده است.
امروزه نیز با وجود هزاران مرکز طراحی و به اصطلاح مجالس و مجامع و مجلات “فشن”، باز هم گویی که این موضوع پشت گوش انداخته شده است. این همه اسم و عنوان و جبهه برای یقه ها وجود دارد اما من سالیان است اندر خم گرفتن یک یقهام. یقهای که واقعا گرفتنی باشد!
در قبال وجود خارج از عرف قتل، آزار روانی، جسمی و جنسی، تخریب و آتش سوزی، دزدی و بیکاری و… یقهی چه کسی یا کسانی را باید گرفت؟ چه کسی یقهی خود را گرفتنی می داند، وقتی که انگار اساسا بشر بییقه است و حتی در صورت یقه دار بودن، هر کسی را غیر خود بایستهی یقه گرفتن می داند. این دست و دلبازی اما در اهدای یقه ها و نصب آن، داستانی وارونه دارد. نزاع ها و دل شکستن ها زد و خوردها در لابه لای “لابی”ها و اوراق وجود دارد و گواه ماجرا هم که اغلب به قول ما کوچه بازاری ها، پشت پرده ها و زیر میزی هاست.
کورە خۆ هەر ئەوە نییە کە یەخەیەک بۆ گرتن پەیا بکەی! هەر ئەونە خۆت بۆ گرتنی یەخەیەک تیژ کردەوە، لە کوتوپڕێکا یەخەی نایەخەت گیراوە و ئەگەر خوا ڕەحم کا و یەخەدار یان یەخەدڕێک بەر پەلت کەوێ، بە خۆ هەڵە کردن و پاڕانەوەیەکی زۆر نجاتت ئەبێ! لە لایەکی دیکەشەوە : ” هەتا قووڵتر دەبێ کێشە، پتر هەڵدەکشێ یەخە”.
بڕێ جاریش کە بڕێ زۆرتر لە شتەکان قووڵ ئەبێتەوە، ئەزانی کە بەر لە هەر کەسێ، ئەبێ یەخەی خۆت بگری!!. تا ئێستا چەن جار یەخەی خۆتت گرتووە و تا چارەسەر بوونی هۆی یەخە گرتنت، یەخەی خۆت بەر نەداوە؟ ئاخر تا فێر نەبی کە یەخەی خۆت لە کوێ و کەی و چۆن بگری، یەخەی کەست پێ ناگیردرێ. بۆ نموونە و تەنیا بۆ نموونە بیر لە قەیرانی بنەبڕ کردنی دارستانەکان و یەخەکان بکەوە.
برای مساله تخریب و آتش سوزی جنگل ها به عنوان مثال که حتما از آن بی خبر نیستید، چند یقه را می توان اسم برد که باید آن را گرفت؟ یقه گردها، یقه هفتیها، یقه خرگوشیها، یقه سفیدها و سیاهها و رنگیها، یقه کراواتی ها، بی یقهها، … واقعا و انصافا چند یقه؟
با صراحت و شفافیت تمام باید بگویم که اگر برای بقا و زندگیتان به هوا و تبادل اکسیژن نیازمندید، حتما یقهای گرفتنی دارید و گام بعدی به اقتضاهای سنی، جنسیتی، جسمی، شغلی و… بستگی دارد و دیر یا زود، حتی در گور هم که شده، با احتساب اقتضاها و نااقتضاها! حداقل آیندگان آن را خواهند گرفت و قیامت هم که بر جای خود باقی است، اگر برای یقه گیری قیامت را باورمندید.
پیر! جوان! زن! مرد! مسئول! نامسئول! داخلی! خارجی! کاردار! بیکار! سیر! گرسنه! … بشر! یقههایتان را سفت نگیرید و نبندید و بالا نکشید و پارە نکنید و دور نندازید که همه و همهی این کارها “آب در هاون کوبیدن است”. گاهی جلوتر بگذارید، فقط یک گام و لب بگشایید و ارادەای…
ثبت دیدگاه