امروزه دیگر در هیچ جامعهای کسی درباره ضرورت زمینهسازی برای پایدارسازی توسعه تردید نمیکند. «دولت- ملت»ها همه جا، بنا به میثاقهای بینالمللی دست کم در سطوح برنامهریزی رسمی به این ضرورت پایبندی نشان میدهند و سازمانهای بینالمللی خاصه نهادهای برآمده از سازمان ملل با همه توان خود در ترویج توسعه پایدار و مقیدسازی دولتها به پیگیری هدفها و الزامهای آن کوشش میکنند.
یکی از سازوکارهای شالودهای در فرآیند توسعه پایدار تقویت سازمانهای غیردولتی است. با تقویت سازمانهای غیردولتی هدفهای مربوط به کوچکسازی دولتها، توانمندسازی مردم و افزایش سرمایه اجتماعی در بین همه اقشار و طبقات جامعه، کارآمدتر سازی نظام اقتصادی، بهینهسازی فرآیند برنامهریزی و عملیاتیتر سازی برنامهها و مقابله با آسیبها، فسادها و ناکارآمدیهای ناشی از عظیمالجثگی دولتها به نحو مناسبتر، معقولتر و کمهزینهتری با مشارکت واقعی و موثر گروههای هر چه وسیعتری از مردم برآورده خواهد شد.
«سالامون لت» سازمان غیردولتی را تشکلی مستقل، منعطف، دموکراتیک و غیرانتفاعی میداند که فعالیت خود را برای کمک و تقویت بنیههای اقتصادی یا اجتماعی گروههای حاشیهای، حل معضلات عامه یا حتی مسائل قشری خاص متمرکز کرده است(قدمی و بیگزاده،١٣٨٩: ٣).
طبق منابع بانک جهانی (١٩٩٠) این سازمانها شامل گروههای کثیری از موسساتی است که کاملاً یا به طور وسیع مستقل از دولت بوده و اساساً دارای هدفهایی انسانی یا تعاونی و عموماً غیرتجاریاند. این موسسات در کشورهای صنعتی نوعی کارگزاری خصوصیاند که از توسعه بین المللی حمایت میکنند و در دیگر کشورها (با هر سطحی از توسعه) نوعاً نهادهایی مستقل از دولتند که بخشهایی از نیازهای نظام اجتماعی را در حوزههای سنتی و نوین جامعه برآورده میکنند. گروههای سازمانیافته و خودانگیخته منطقهای و ملی و گروههای عضو پایه مردمی در روستاها از آن جملهاند.
سازمان های مردمنهاد یا انجیاو به اشکال و انحای مختلف در سراسر جهان استفاده میشود و با توجه به بافت کلامی که در آن مورد استفاده قرار گرفته، به انواع گوناگون سازمانها اشاره میکند. سازمان مردمنهاد در کلیترین معنایش، به سازمانی اشاره میکند که مستقیما بخشی از ساختار دولت محسوب نمیشود، اما نقش بسیار مهمی بعنوان واسطه بین فرد فرد مردم (اتمهای اجتماع) و قوای حاکم و حتی خود جامعه ایفا میکند (ویکی پدیا).
در یک تعریف کلی و اجمالی، یک سازمان مردم نهاد را میتوان به صورت ذیل تعریف کرد:
سازمانی با شخصیت حقوقی مستقل، غیردولتی، غیرانتفاعی، غیر سیاسی است که برای انجام فعالیت داوطلبانه با گرایش فرهنگی، اجتماعی، مذهبی و بشر دوستانه و بر اساس قانونمندی و اساسنامهای مدون، رعایت چارچوب قوانین موضوعه کشور و مفاد آییننامههای اجرایی آن فعالیت میکند (دایان سنگ، ٢٠٠٤: ٥٥٠).
بنابراین هر جامعهای که خواستار توسعه پایدار باشد، نمیتواند فعالیت سازمانهای غیردولتی را نادیده بگیرد و در هیچ جامعهای نمیتوان بدون فراهم کردن زمینههای مناسب برای فعالیت سازمانهای غیردولتی به سوی توسعه پایدار گام برداشت. در طول دهههای اخیر، بروز و توسعه بحرانهای مختلف زیستمحیطی، نگرانیهای فزایندهای را نسبت به امنیت زیستی انسان برانگیخته است. بخش عمدهای از معضلات زیستمحیطی موجود ریشه در فقدان آگاهیهای لازم و ضعف فرهنگی در زمینه ارتباط انسان و طبیعت دارد و در واقع نوعی مشكل فرهنگی محسوب میشود، لذا نیازمند عزم ملی و بینالمللی برای تقویت فرهنگ حفاظت از محیط زیست در سطح اقشار مختلف جوامع میباشد. در این راستا آموزش همگانی محیطزیست كلید رویارویی با این مشكل فرهنگی و رویكردی پیشگیرانه و اثربخش در جهت ارتقای آگاهیهای زیست محیطی میباشد.
مهمترین هدف در ارتقای فرهنگ زیست محیطی افراد جامعه ایجاد شناخت در مورد اهمیت تعامل انسان با محیط زیست و تأثیر عملکرد وی به صورت منفی یا مثبت بر محیط است. رکن اصلی در آموزش افراد ایجاد توانمندی در آنان برای تصمیم گیری صحیح، تغییر رفتار و عملکرد و استفاده بهینه از منابع میباشد. هرچه آگاهی مردم جامعه در مورد محیطزیست بیشتر باشد، اجرای قوانین و رضایتمندی آنان نیز افزایش مییابد هرچه ساختارهای توانمندسازی افراد در خصوص اجرای قوانین زیست محیطی و احساس مسئولیت در افراد بیشتر اجرا شود، رابطه مثبتی با توانمندی روانی، خشنودی و ایجاد انگیزه درونی در افراد به وجود می آید. ساختار توانمندسازی زیستمحیطی شامل دادن اطلاعات، ایجاد منابع لازم برای تصحیح عملکرد افراد و حمایت ارگانها از مردم برای اجرای مقررات است. (راحمی، ١٣٨٣: ٤).









ثبت دیدگاه