پ
پ

سمکو عظیمی

سمکۆ عه‌زیمی

در نیمه دوم قرن بیستم مسائل زیست‌محیطی جایگاه ویژه‌ای در مباحث مهم بین‌المللی یافته است. درواقع توسعه پایدار بازنگری اصلاح‌طلبانه‌ای به مدرنیسم و سنت و راهکارهای آشتی‌جویانه مابین این دو بوده است. بحث در مورد تخریب جنگل‌ها، فرسایش خاک، گرم‌تر شدن زمین، پدیدار شدن حفره‌هایی در لایه ازن، باران‌های اسیدی، انبوه زباله‌ها…اهمیت روزافزون دارد. مطالعات اخیر درزمینهٔ ی الگوهای توسعه پایدار و نحوه دستیابی به این نوع توسعه، سعی در معرفی ویژگی‌های آن و چگونگی اجرایی کردن این مفهوم داشته‌اند.

گسترش حرکت‌ها و جنبش‌های زیست محیطی

در حال حاضر موضوع توسعه پایدار در دستور کار بسیاری از سازمان‌ها، نهادها و دولت‌ها قرار دارد و در بیانیه‌ها، کنفرانسها، تحقیقات، مقالات و کتب موجود، تعاریف مختلفی در مورد آن ارائه‌شده است. تنوع موجود در این تعاریف نشان می‌دهد که هنوز یک تعریف جامع که قابل‌قبول برای همه باشد، مطرح نگردیده است. حرکت‌ها و جنبش‌های زیست محیطی توسط گروه‌ها و سازمان‌های غیردولتی (NGO) گسترش‌یافته، تعداد طرفداران و متخصصان محیط‌زیست رو به افزایش و آگاهی انسان از محدودیت‌های منابع در حال ارتقاء است.

تخریب گسترده محیط‌زیست طبیعی، نابودی جنگل‌ها و انقراض گونه‌های گیاهی و جانوری

اما از سوی دیگر الگوهای توسعه اقتصادی و صنعتی شدن و رشد شهرنشینی و شیوه‌های مصرف تغییر قابل‌توجهی نشان نمی‌دهد. سه منبع عمده حیات بشر (آب، هوا، غذا) همچنان با وضعیت بحرانی روبروست. منابع غذایی اصلی جهان (اقیانوس‌ها، زمین‌های زراعی، مراتع) با حداکثر ظرفیت مورد بهره‌برداری بی‌رویه قرار دارند و این در حالی است که سالانه میلیون‌ها نفر به جمعیت جهان افزوده می‌شود.) لستر براون، هال کینگ 1374). آزمایش‌های هسته‌ای و تخریب گسترده محیط‌زیست طبیعی، نابودی جنگل‌ها و انقراض گونه‌های گیاهی و جانوری همچنان ادامه دارد.

نیازهای بشر کنونی نباید نیاز آیندگان را نابود سازد

در سال 1987 در اجلاس نروژ، کمسیون جهانی محیط‌زیست و توسعه (کمسیون برانت لند)، توسعه پایدار این‌گونه تعریف شد:<<توسعه‌ای که نیازهای کنونی را بدون کاهش توانای نسل‌های آتی در تأمین نیازهایشان برآورده کند.>>بر این اساس توسعه پایدار نوعی توسعه است که در مقیاسی به نیازهای بشر کنونی پاسخ گوید که امکاناتی را که می‌تواند به نیاز آیندگان پاسخ گوید، نابود نسازد.(صیادی 1390)

تا به امروز تعاریف مختلفی توسط افراد متخصص ارائه‌شده است که در کلیه تعاریف محور مشترک همان توجه به آینده است. بدیهی است که رفاه آیندگان از طریق حفاظت منابع طبیعی سیستم‌های اکولوژیکی خود باید تأمین کنیم و اگر حاصل مفهوم پایداری، بهبود استانداردهای زندگی باشد، باید بخشی از منابع طبیعی امروز را نیز مورد بهره‌برداری قرار دهیم.<<برخورد تفکر جدی درباره آرمان‌ها و نیازهای نسل‌های آینده، ضرورت واگذاری قسمتی از منابع مصرفی نسل کنونی به نسل‌های آتی را کاملاً محرز می‌سازد>>(پیتر لاکس 1994).

توسعه‌ای پایدار است که درنتیجه اعمال آن منافع مثبت بتواند در آینده دوام داشته باشد

درواقع توسعه و مدیریت پایدار آن‌چنان توسعه‌ای است که ایجاد، حفظ و افزایش کیفیت زندگی کلیه افراد بشر در تمام زمان‌ها را آشکارا در نظر داشته باشد. لازمه این کار و لازمه عملی داشتن آن در ابتدا گسترش تحقیقات مفصل و چندجانبه و عمیق می‌باشد.

تعریف سازمان ملل در سال 1991 از توسعه پایدار این‌چنین است:<<سیاست توسعه‌ای پایدار چنان سیاستی است که درنتیجه اعمال آن منافع مثبت حاصل از مصرف منابع طبیعی بتواند برای زمان‌های قابل پیش‌بینی در آینده ادامه و دوام داشته باشد.>>

در تعاریف دیگر می‌خوانیم که توسعه پایدار به معنای پیشرفت کیفیت زندگی و زندگی در ظرفیت تحمل اکوسیستم‌های پشتیبان است (میشل باتیس 1991).

_ متعادل ساختن نیاز به توسعه و رشد در مقابل نیاز به طبیعت و محیط‌زیست ضمن اینکه نیازهای نسل کنونی بدون در نظر قرار گرفتن نیازها و آرزوهای نسل‌های آینده برآورده شود.

_ توسعه‌ای که تضمین دهد استفاده از منابع و محیط‌زیست در زمان کنونی هیچ آسیبی به دور نمای نسل آینده وارد نسازد.

موارد ذکرشده نمونه‌های دیگری از تعریف توسعه پایدار بود ولی همان‌گونه که شاهد هستید هنوز تعریف واحدی برای این عبارت وجود ندارد.

ابعاد چهارگانه توسعه پایدار

توسعه پایدار دارای چهار بعد اساسی است و تحقق آن منوط به همکاری نزدیک دولت، بخش خصوصی و نهادهای مدنی است. ابعاد چهارگانه توسعه پایدار به بخش‌های اجتماعی، اقتصادی، زیست‌محیطی و سیاسی تقسیم می‌شود.

بعد اجتماعی به رابطه انسان با انسان دیگر، بهبود دسترسی به‌سلامت و بهداشت و خدمات آموزشی، توسعه فرهنگ‌های مختلف و برابری و فقرزدایی عنایت دارد. بعد اقتصادی با متغیرهای اقتصادی مرتبط است و در آن رفاه فرد و جامعه باید از طریق استفاده بهینه و کارایی منابع طبیعی و همچنین توزیع عادلانه منابع حاصله، تا حداکثر ممکن ارتقاء یابد. بعد زیست‌محیطی با حفاظت و تقویت پایه منابع فیزیکی و بیولوژیکی و اکوسیستم مرتبط است و رابطه بین انسان و طبیعت می‌پردازد. بعد سیاسی نیز به قوانین، سیاست‌ها، برنامه‌ریزی، بودجه‌بندی، نهادسازی، تنوع و تکثرگرایی، احترام به حقوق انسانی و مشارکت مؤثر مردم در فرایند تصمیم‌گیری توجه دارد و به تنظیم وضعیت و شرایط لازم برای تلفیق هدف‌های اجتماعی، اقتصادی و زیست‌محیطی و ایجاد رابطه مبادله بین آن‌ها برای رسیدن به توسعه پایدار می‌پردازد.

با مقایسه آنچه باید انجام پذیرد و آنچه در حال حاضر در برنامه‌ریزی برای توسعه معمول است و با توجه به مطالب یادشده، می‌توان به این نتیجه رسید که دستیابی به پایداری نیاز به اصلاحات ساختاری و ایجاد تحولات عمیق و اساسی در تمام سطوح جامعه به‌ویژه سه سطح حکومت و مدیریت و شیوه‌های زندگی دارد.

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.