پ
پ

     علی­ اکبر عامری­فر – کارشناس محیط­زیست

دهه­ی پنجاه را بیاد دارم از تهران با اتوبوس  به سمت کردستان حرکت می­کردیم در دشتهای کرج، آوج، قزوین، ساوه، بوئین­زهرا و نهایتا همدان هر­آنچه می­دیدیم اراضی سرسبز و یونجه­زار و صیفی­جات و چاه­هایی که چنان آب را به بیرون پرتاب می­کردند که لوله­های با قطر نیم متر توان تحملش را نداشتند. صاحبان این چاه­ها سرمست از بی­هزینه و بی‌حساب و کتاب بودن این پمپاژ هیچ­گاه موتور چاه را خاموش نمی­کردند و شبانه‌روز پمپاز ادامه داشت. آب سرگردان تمام جاده­های بین­مزارع را فرا می­گرفت.

چند سال گذشت در دهه‌ی شصت به‌ بعد این پمپاژها هم به لحاظ تعداد و هم به لحاظ وسعت گسترش بیشتری یافت هرچه زمان گذشت از سمت تهران به سمت غرب از حجم آب­های مورد پمپاژ کاسته شد و هم­زمان حرکت بهره­برداران به سمت غرب ادامه یافت. عقبه‌ی این حرکت کویری بود که یکی بعد از دیگری در دشت­ها بجا می­ماند. سنگر بعدی دشت همدان بود که در این دشت هم همه­ی آب­های زیرزمینی بالا کشیده شد. حرکت بعدی دشت­های قروه و نهایتا” دشت دهگلان نیز تخلیه گردیدند و کویر پشت کویر ایجاد گردید. همه‌ی این­ها تجربه نشد و سودجویان هم­چنان یکه­تازی می­کنند و کسی جلودار نیست. اکنون دامنه‌ی کشت صیفی­جات و سیب­زمینی به اطراف کامیاران، منطقه اوباتو  و از همه  بدتر به اطراف دریاچه “زرێبار” کشیده شده‌است.

حتی نبود آب برای شرب انسان و دام هم باعث نشده­است که جلوی این جنایت آشکار گرفته شود. و تازه­گی کشت برنج هم در حاشیه “زرێبار” اضافه گردیده­است. اگر این روند ادامه یابد، سرچشمه‌ی پنج حوضه آبخیز کشور یعنی آخرین مناطق غربی کشور هم باید خیلی سریع با آب­های سطحی و زیرزمینی خداحافظی کند. و اثرات فاجعه­باری که در این منطقه بصورت تصاعدی بدنبال خواهد داشت در انتظار خواهد بود. حداقل این منطقه را برای شرب نگهداریم. نمی­دانم چرا هیچ­کس و هیچ ارگانی قادر به توقف این روند نیست. نمی­دانم سودجویان انگشت­شمار چه طلسمی را تدارک دیده­اند که اکثریت مردم را به عذاب انداخته اما هم­چنان یکه­تازی می کنند؟!! آیا اراده‌ای برای شکست این طلسم وجود ندارد؟!

این مطلب در شماره یکم ماهنامه چیا به چاپ رسیده است.

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.